الوقت_ در طي ماه هاي اخير، به دنبال پيشرويهاي سريع و نگرانكننده داعش، مطالب و مقالات بسياري درباره ايران و نقش مهم اين كشور به عنوان همسايه عراق به رشته تحرير درآمده است. اما در اين ميان آنچنان كه بايد به موضوع نقش ايران در افغانستان پرداخته نشده است. افغانستان همسايه ديگر ايران است و كشوري است كه آمريكا پس از وقايع ۱۱ سپتامبر جنگ را در آن آغاز كرد. در غرب بيشتر چنين گفته ميشود كه سياستهاي اتخاذي از سوي ايران در افغانستان زيانآور و مخرب هستند و اين سياستها را در تضاد با منافع آمريكا ميدانند .
با اين حال ، نقش ايران در افغانستان عملاً نقشي سازنده است. ايران و آمريكا بر سر موضوعاتي نظير ايجاد ثبات در افغانستان بيشترين اتفاقنظر را دارند. ايران ميتواند نقش مهمي در پيشبرد اهداف و منافع مشترك اين دو كشور در افغانستان به ويژه پس از خروج كامل نيروهاي آمريكايي از اين كشور ايفا كند، بهخصوص اگر روند بهبود روابط پرتنش ميان ايران و آمريكا همچنان ادامه پيدا كند .
■ سابقه همكاري ايران و آمريكا و نقش مثبت ايران در موضوع افغانستان
ايران پيشتر نيز به دولت آمريكا بر سر موضوع افغانستان ياري رسانده و در اين زمينه سابقه دارد. در جريان كنفرانس بن در اواخر سال ۲۰۰۱ ميلادي، اين ايران بود كه بنبست تشكيل نخستين دولت پس از طالبان را حل نمود و به تشكيل دولت جديد در اين كشور كمك كرد. «جيمز دابينز» نماينده آمريكا در كنفرانس بن، عنوان ميكند كه چگونه محمد جواد ظريف، وزير امور خارجه كنوني ايران طي گفتگوي مختصري با «يونس قانوني» نماينده ائتلاف شمال افغانستان در اين كنفرانس، توانسته او را متقاعد به انجام اين توافق كند. دابينز در ادامه عنوان ميكند دقيقهاي پس از گفتگو ميان اين دو، قانوني به سر ميز مذاكره بازگشت و توافق نهايي حاصل شد .
■ سابقه تهران و واشنگتن در مبارزه با نيروهاي طالبان و القاعده و اقدامات مؤثر ايران در اين زمينه
تهران و واشنگتن در مبارزه با نيروهاي طالبان و القاعده نيز با يكديگر همكاريهايي داشتهاند. بر طبق گزارش باربارا اسلاوين (روزنامهنگار و تحليلگر مسائل خاورميانه) در نخستين سالهاي ورود نيروهاي بينالمللي به افغانستان در سال ۲۰۰۱، ايران برخي از شخصيتها و سران القاعده كه از افغانستان متواري و به خاك ايران وارد شده بودند را دستگير كرد و نقشههايي را در اختيار آمريكا قرار داد كه مواضع نيروهاي طالبان در افغانستان را مشخصاً نشان ميداد. بر طبق اظهارات دابينز، ايران مسئوليت آموزش بيست هزار نيروي نظامي افغان را نيز بر عهده گرفت، اين اقدام از سوي ايران به عنوان كمك به بخشي از برنامههاي آمريكا به منظور بازسازي ارتش افغانستان صورت پذيرفت. اما همكاري ميان ايران و آمريكا تنها به اين موارد محدود نميشود. در سال ۲۰۱۳، ايران در غالب يك پيشنهاد رسمي به واشنگتن طرح برگزاري مجموعهاي از مذاكرات جامع را ارائه كرد كه موضوع افغانستان نيز يكي از موارد اصلي و جز دستور كار اين مذاكرات بود. اما اين پيشنهاد با مخالفت جورج بوش، رئيسجمهوري وقت آمريكا روبرو شد .
■ زماني كه موضوع افغانستان در ميان است، تهران و واشنگتن آمادگي همكاري با يكديگر را دارند
چنين همكاريهايي ميان اين دو كشور نبايد موجب تعجب و حيرت شوند. زماني كه موضوع افغانستان در ميان است، تهران و واشنگتن اين آمادگي را دارند درباره مسائل و موضوعات مهمي از جمله طالبان به گفتوگو و انجام مذاكرات مستقيم بپردازند.
■ ايران هيچگاه دولت طالبان را به رسميت نشناخت و آشكارا به مخالفت با آنان پرداخت
در سال ۱۹۹۸، نيروهاي طالبان در حمله به كنسولگري ايران در مزارشريف ۹ ديپلمات ايراني را به قتل رساندند. ايران نيز در پاسخ به اين حركت، ۲۰۰ هزار نيروي نظامي خود را در مرز افغانستان به حالت آمادهباش درآورد و چيزي نمانده بود به خاطر اين موضوع وارد جنگ با نيروهاي طالبان شود. بنابراين جاي تعجب ندارد ايران كه هيچگاه دولت طالبان را به رسميت نشناخت با روي كار آمدن اين گروه آشكارا و بيپرده به مخالفت بپردازد. اين ديدگاه و رويكرد ضد طالباني تا به امروز هيچ تغييري نكرده است. يكي از كارشناسان ايراني در گفتگويي با من عنوان كرد ايران از فكر اينكه ممكن است ميان نيروهاي داعش در غرب و نيروهاي طالبان در شرق گرفتار شود به شدت هراس دارد .
■يكي از مهمترين دغدغههاي ايران در رابطه با افغانستان موضوع مواد مخدر است
پس از اين موارد موضوع مواد مخدر مطرح ميشود. افزايش قدرت طالبان تا حد بسيار زيادي مرهون درآمدهايي است كه اين گروه از فروش مواد مخدر كسب ميكنند و در اين ميان نيز ايران مقصد اصلي چنين تجارتي است. خريدوفروش غيرقانوني مواد مخدر نيز به نوبه خود به بحران مواد مخدر در ايران دامن زده و آن را وخيمتر كرده است. ايران يكي از كشورهايي است كه بيشترين ميزان مصرف مواد مخدر را دارد و مصرف ماده مخدر هروئين نيز تبديل به يك اپيدمي فراگير شده است .
■ دلايل و شواهد حاكي از آناند كه ايران به دنبال يك افغانستان باثبات است
دلايل خوبي وجود دارند تا به اين باور برسيم كه ايران به دنبال يك افغانستان باثبات است. بيثباتي بيشتر در افغانستان سبب تشديد قاچاق مواد مخدر خواهد شد. علاوه بر اين چنين امري موجب شدتگيري روند مهاجرت مهاجران افغان به سوي ايران ميشود. در سالهاي اخير نارضايتي ايران از ورود اين مهاجران افزايش يافته و بسياري از اين مهاجران نيز از ايران اخراج شدهاند. يكي ديگر از نگرانيهاي ايران آن است كه تشديد بيثباتي در افغانستان موجب تقويت گروههاي افراطي ضدشيعي در اين كشور خواهد شد. يكي از اين گروههاي افراطي گروه تروريستي «لشكر جنگجوي پاكستان» است كه رهبران آن اعلام كردهاند بهمحض خروج نيروهاي نظامي بينالمللي از افغانستان، نيروهاي خود را به اين كشور بازخواهند گرداند. هرچند ايران با هرگونه حضور نيروهاي نظامي آمريكا در افغانستان مخالفت علني ميكند، اما احتمالاً در باطن از حضور نيروهاي باقيمانده آمريكا در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ استقبال خواهد كرد .
■ اقدامات مهم ايران به منظور توسعه و پيشرفت اقتصادي افغانستان
ايران و آمريكا همچنين بر سر موضوع همگرايي و يكپارچگي بيشتر افغانستان با آسياي جنوبغربي و آسياي مركزي اتفاقنظر دارند. ايران در تلاش است از طريق احداث خطآهن، خطلوله و ديگر پروژههاي تجاري ارتباط بهتري را ميان دولتهاي آسياي مركزي ايجاد نمايد. همچنين ايران و هند با همكاري يكديگر در حال ايجاد بندري هستند كه تجارت بيشتر هند با افغانستان و آسياي مركزي را تسهيل ميكند (بندر چابهار در جنوب ايران مسيرهاي طولاني هند كه معمولاً از پاكستان ميگذرد را تا حد زيادي كوتاهتر كرده است). از سوي ديگر آمريكا نيز به نوبه خود در حال تلاش براي كمك به ايجاد «جاده ابريشم جديد» در اين منطقه است، جادهاي كه قرار است با هدف توسعه بازارهاي انرژي منطقهاي به مناطق جنوب آسيا و آسياي مركزي و همچنين افزايش تجارت بينمرزي و حملونقل ميان اين مناطق ايجاد گردد .
■ زمينههاي مشترك اقتصادي و فرهنگي ميان ايران و افغانستان
با اين وجود تحريمهاي آمريكا عليه ايران مانع از آن شده كه ايران بتواند سرمايههاي بينالمللي را به منظور تأمين هزينههاي مورد نياز برخي از پروژههايش جذب كند. كاهش تدريجي اين تحريمها (كه ماحصل بهبود روابط دوجانبه ميان ايران و آمريكا خواهد بود) ميتواند سرمايههاي بيشتري را براي ايران به ارمغان آورد و نيز به يكپارچگي و هماهنگي بيشتر ميان منطقه بيانجامد. ايران نيز مانند ديگر همسايگان افغانستان نقش فعالانهاي در اين كشور دارند و تعامل ميان اين دو كشور تا حدي از روابط و پيوندهاي فرهنگي مشترك ميان آنان نشأت ميگيرد. شهر هرات كه اكنون يكي از شهرهاي افغانستان است تا سال ۱۸۵۷ ميلادي جزئي از خاك ايران بود. فارسي دري كه اكنون يكي از دو زبان رسمي در كشور افغانستان است، يكي از گويشهاي زبان رسمي ايران يعني فارسي محسوب ميشود .
■ ايران نقش بسيار مهمي را در عرصه اقتصادي افغانستان ايفا ميكند
ايران نقش بسيار مهمي را در عرصه اقتصادي افغانستان ايفا ميكند. ايران در نخستين كنفرانس توكيو در سال ۲۰۰۲ ميلادي متعهد به پرداخت ۵۴۰ ميليون دلار براي كمك به افغانستان شد، كه اين ميزان كمك بيشترين كمك يك كشور غير عضو در سازمان توسعه و همكاريهاي اقتصادي به افغانستان بود. ايران بسياري از كالاها و اقلام ضروري مانند مواد غذايي، دارو و نفت را به افغانستان صادر ميكند و مبلغ ۵۰ ميليون دلار كمك سالانهاي را به منظور مبارزه با مواد مخدر براي افغانستان اختصاص داده است. بين سالهاي ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ ميلادي ميزان تجارت دوجانبه ميان ايران و افغانستان به دو برابر افزايش يافت. ناظران ايران عنوان كردهاند كه اين كشور قادر است كمكهاي اقتصادي خود را در تلاش براي افزايش ثبات در افغانستان پس از سال ۲۰۱۴ افزايش دهد .
■ ايران تأثير و نفوذ بسياري به ويژه در ميان شيعيان افغانستان دارد
ايران تأثير و نفوذ بسيار قابلتوجهي در افغانستان دارد، اين موضوع بهويژه در ميان شيعيان اين كشور كه در حدود ۲۰ درصد از كل جمعيت اين كشور را تشكيل ميدهند به وضوح مشاهده ميشود. با اين وجود، بر طبق مطالعه جديد مؤسسه «رند» ايران در تلاش است دامنه نفوذ خود در ميان شيعيان اين كشور را گسترش دهد. ايران بودجه بسياري از نهادهاي غيردولتي، مدارس و مؤسسات رسانهاي در افغانستان را تأمين ميكند. اين كشور همچنين روابط خود را با گروههايي نظير احزاب اسلامگراي پشتونتبار و حزب اسلامي افغانستان توسعه و گسترش داده است .
■ ايران پس از خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان
با اين وجود، ميتوان گفت كه ايران در دوره پس از خروج نيروهاي آمريكايي از افغانستان به يكي از تأثيرگذارترين بازيگران منطقهاي در اين كشور تبديل خواهد شد. اين در حالي است كه پكن عليرغم نقش مهم اقتصادياش، حضور سياسي كمرنگي در افغانستان دارد. اسلامآباد نيز روابط خوبي با كابل ندارد و در مورد نفوذ اين كشور بر نيروهاي طالبان در افغانستان تا حد زيادي بزرگنمايي صورت گرفته است. حتي هند نيز كه با كابل توافقنامه استراتژيكي به امضا رسانده است، دامنه فعاليتهايش را با اين كشور محدود كرده است. اين امر بيشتر به واسطه تهديداتي است كه از سوي برخي گروههاي ضد هندي عليه هند صورت گرفته است و مرتباً منافع اين كشور را مورد تهديد قرار داده است. از جمله اين تهديدات ميتوان به سفارت هند در كابل و كنسولگري اينكشور در جلالآباد اشاره كرد كه هدف حمله طالبان قرار گرفتند. اما در مقابل، ايران چه به لحاظ سياسي و چه به لحاظ اقتصادي نقش بسيار مهمي در افغانستان ايفا خواهد كرد .
■ميزان نقش ايران در برقراري ثبات در افغانستان به عوامل متعددي بستگي دارد
در پايان ميتوان گفت كه ميزان نقش ايران در برقراري ثبات در افغانستان به عوامل متعددي بستگي دارد. اينكه آيا ديپلماسي اتخاذي از سوي ايران در موضوع افغانستان يك ديپلماسي كلي و جامع خواهد بود و يا اينكه تا حد زيادي بر اساس ملاحظات فرقهاي و قومي است. با در نظر گرفتن اين موضوع كه رهبران ايران روابط بسيار نزديك و دوستانهاي با رئيسجمهور افغانستان داشتهاند، آيا ايران قادر خواهد بود تا روابط صميمي خود را با اين كشور حتي پس از به پايان رسيدن دوره رياستجمهوري حامد كرزي حفظ نمايد .
شايد در اين ميان مهمترين موضوع چگونگي روابط ميان ايران و آمريكا باشد. همزمان با بهبود روابط ميان ايران و آمريكا، احتمالاً ايران حمايتهاي خود را از طالبان محدود خواهد كرد. اما در صورتي كه روابط دوجانبه ميان اين دو كشور بدتر با به كلي قطع گردد، بايد اين انتظار را داشت كه حمايتهاي ايران از طالبان افزايش يابد. به نظر ميرسد نتيجه مذاكرات در حال انجام بر سر موضوع هستهاي ايران (كه آخرين فرصت براي دستيابي به توافق نهايي بيستم جولاي اعلام شده است) ميتواند چشماندازي به سوي بهبود روابط ميان ايران و آمريكا و همچنين ثبات بيشتر در افغانستان را به دنبال داشته باشد .
انديشكده وودرو ويلسون