الوقت- اخوان المسلمین در سرتاسر جهان به عنوان یک جنبش اصلاحی شناخته می شود، اما عملکرد آن در سوریه که نمونه بارز آن شورش سال 1982 حماه است به گونه ای بوده که می توان از آن به عنوان یک جنبش برانداز نام برد. این جنبش که قدیمی ترین تشکیلات با ادعای اسلام گرایی در سوریه است در حال حاضر بسیار منزوی شده و پیش بینی می شود که در آینده سیاسی سوریه نقش بسیار اندکی خواهد داشت که در ذیل به آن اشاره میشود.
- رویکرد تاکتیکی و عدول از اصول
اخوانی ها در سوریه پس از تاسیس در پی ایجاد دولت اسلامی مبتنی بر اصلاحات آرام و تدریجی بر اساس الگوی آموزشی و برنامه ریزی اجتماعی بودند. آنها همچنین به اصولی مانند تقریب مذاهب بایبند و پدیده تکفیر نیز در بین آنان جایگاهی نداشت . بیانیه اخوان المسلمین سوریه در تمجید انقلاب اسلامی ایران که در سال 1980 توسط نشریه «النذیر» منتشر شد شاهدی بر این ادعا است. در بند اول این بیانیه اینگونه آمده است: «انقلاب اسلامی ایران ، انقلاب تمام جنبشهای اسلام در جهان اسلام است. هرچند ممکن است مکاتب فکری مختلفی میان این جنبش ها وجود داشته باشد».
با این حال بعد از شروع بحران سوریه پایگاه اجتماعی اخوانی ها به دلیل عدم پایبندی به بسیاری از اصول و سیاستهای خود و برخورد تاکتیکی ومنفعت طلبانه در حوادث پیش آمده، تضعیف شد. برخی از کارشناسان بر این باورند در حال حاضر این جریان حداکثر از پایگاهی 20 درصدی در میان جامعه سوریه برخوردار است. وقطعاَ اگر قرار باشد چنین گروهی در یک انتخابات (ریاستی یا پارلمانی) شرکت کند توفیق چندانی نخواهد داشت.
- رهبری پراگماتیک
اخوانی ها ی سوریه دربین گروههای معارض نظام سوریه از سابقه بیشتری برخوردار هستند و قبل از شروع بحران سوریه چندین بار برای نظام بحران آفرینی کرده اند به همین خاطر از این گروه به عنوان پر نفوذ ترین معارض نظام سوریه نام می برند . این در حالی است که رهبران جدید آن سعی می کنند که بر اساس شرایط و مقتضیات زمانی اعلام موضع کنند و این رفتار از رصد اندیشکده های آمریکایی به دور نمانده است. اندیشکده بروکینگز در توجیه رفتار پراگماتیک رهبران اخوانی سوریه اینگونه بیان می کند: « اخوان المسلمین با اینکه گروهی با صبغه اسلامی است اما رهبران آن هنگامی که عضویت درشورای ملی سوریه مطرح می شود هیچ گونه پا فشاری در مشی اسلام گرایانه خود نداشته اند تا بتوانند با هم پیمانان خود بهتر تعامل داشته و رهبری این شورا به عهده گیرند» به غیر از این ، اختلافات در کادر رهبری اخوان المسلمین سوریه به شدت بالا گرفته و انسجام لازم را برای رهبری و کنترل جنبشی را که داعیه دار ایفای نقش در سطوح بالای ساختار سیاسی آینده سوریه است را ندارد. باید توجه داشت روندی که رهبری جدید اخوان سوریه در پیش گرفته بدنه اجتماعی مردمی که انگیزه های دینی دارند را از آنها دور می کند در حالی که اخوانی ها به دلیل گذشته خشونت بار خود در بین بازیگران غربی پرونده سوریه جایگاهی ندارند و قطعاَ بازیگران غربی به خصوص آمریکایی ها اخوانی ها را منزوی خواهند نمود.
- عدم توجه به مقاومت ضد صهیونیستی
مسئله فلسطین و مبارزه ضد صهیونیستی بعد از اشغال این خطه از سرزمینهای اسلامی به عنوان یک عامل مشروعیت بخش برای احزاب و جنبشهای مختلف عربی بوده است تا حدی که حتی گروه های تروریستی همچون داعش و جبهة النصره نیز آزادی قدس را آرمان خود می دانند. پس با قاطعیت می توان گفت از جمله مؤلفههای مطرح در تحولات منطقه و چگونگی شکل گیری دولتها و حکومتها، نگرش آنها به مقاومت و چگونگی رفتار با رژیم صهیونیستی است. این مؤلفه از آن جهت اهمیت دارد که از یک طرف، ملتهای منطقه به این امر اهتمام دارند و از طرف دیگر، کشورهای منطقه بر اساس چگونگی رویکردشان در قبال اسراییل و مقاومت تقسیم بندی میشوند. سوریه نیز مانند سایر کشورهای منطقه از این قاعده مستثنی نیست. مسئله جولان و آزاد سازی آن، مؤلفهای است که نه تنها در عرصه داخلی سوریه بلکه بر نقشآفرینی منطقهای این کشور و حتی نوع نگاه کشورهای منطقهای و فرامنطقهای به آن تاثیرگذار است. این منطقه به قدری اهمیت دارد که بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که بدون حضور سوریه صلح در منطقه غرب آسیا غیر ممکن است.
با توجه به این شرایط است که در ساختار آینده سیاسی هر حکومتی استقرار می یابد، چه استمرار حکومت بشار اسد باشد و چه حکومتی جدید در این کشور شكل بگیرد، ناگزیر به تعیین خط مشی خود در قبال چگونگی رفتار با رژیم صهیونیستی و تعامل یا تقابل با جبهه مقاومت است. اگر بخواهیم مواضع اخوان المسلمین در این مورد را دریابیم باید به سخنان و عملکرد رهبران آن رجوع کنیم. در گذشته رهبران اخوان المسلمین سوریه مواضع تند و قاطع نسبت به رژیم صهیونیستی داشته اند و مبارزه مسلحانه را تنها راه چاره در قبال رژیم صهیونیستی می دانستند ولی در چند سال اخیر در این موضوع تساهل و تسامح را به کارگرفتهاند. در همین رابطه زهیر سالم سخنگوی اخوان سوریه، پس از اظهارات نتانیاهو مبنی بر اینکه جولان بخش جدایی ناپذیر رژیم صهیونیستی خواهد بود از تمایل اخوان برای بازپس گیری سرزمین جولان سوریه از رژیم صهیونیستی به شیوههای مسالمت آمیز خبر داد. به زعم وی وقتی میشود چیزی را با روشهای مسالمت آمیز به دست آورد چه نیازی به جنگ است. قوانین بین الملل، طرفدار این حق سوریه بوده و طرح آزادسازی جولان از اولویتهای همه مردم سوریه است.
رهبران اخوان حتی حاضر نشدند همچون ابوبکرالبغدادی و ایمنالظواهری در سخنانی ضد رژیم صهیونیستی موضع بگیرند این عملکرد نشان دهنده این است که مبارزه با رژیم صهیونیستی اولویت اخوان المسلمین سوریه نیست و حتی حاکی از آن است که اخوانیهاحاضر هستند با رژیم صهیونیستی بر سر میز مذاکره بنشیند که می توان این قضیه را به عنوان یک نقطه منفی در پرونده اخوان المسلمین سوریه ثبت کرد.
- فقدان رهبری کاریزما
یکی از نقاط قوت اخوان المسلمین در سوریه در ابتدای تاسیس اش داشتن رهبری کاریزما بود . برد کاریزماتیک دکتر مصطفی السباعی حتی فراتر از مرزهای سوریه بود و در تمام کشورهایی خواستگاه اخوان المسلمین ، وی را به عنوان شخصیتی با توانایی رهبری استثنایی می شناختند. اما بعد از ایشان هیچ یک از رهبران اخوان سوریه کاریزمای دکتر مصطفی السباعی را نداشتند. چه بسا اگر نسل بعدی رهبران اخوان سوریه کاریزماتیک بودند از خارج کشور هم به راحتی می توانستند انبوهی از جوانان را جذب نمایند . مسئله کاریزما داشتن رهبر به قدری اهمیت دارد که که سازمان های تروریستی همچون القاعده با استفاده از چهره های کاریزمایی همچون عبدالله محیسینی با تهییج انگیزه های دینی موفقیت زیادی در جذب جوانان داشته است. حال آنکه رهبران فعلی اخوان سوریه توانایی تاثیر عمیق بر جامعه سوریه را ندارند.
- نداشتن انسجام درونی
با توجه به این امر که یک جنبش زمانی انسجام درونی دارد که وحدت در سطح قابل قبولی در میان اعضا آن وجود داشته باشد و قطعاَ اهداف و آرمانهای مشترک می توانند این سطح از همنوایی را ایجاد کنند اما اخوان سوریه بعد از مرگ دکتر مصطفی السباعی دچار انشقاق گردید و این مساله تا شروع بحران سوریه ادامه داشته است . شروع بحران سوریه هم نتوانسته انسجام درونی اخوانی های سوریه را ترمیم کند و این امر سبب شده آن دسته از رهبران اخوان که مشی مسلحانه دارند جذب گروههای مسلح دیگر مانند احرار الشام ، جبهة النصره و... شوند و دسته خارج نشین با کمک گرفتن از کشور های بیگانه سهمی از آینده سیاسی سوریه را به دست آورند.
- عدم توانایی در بسیج منابع
یکی از اشتباهات شایع در شروع بحران سوریه این است که بسیاری اخوان المسلمین را عامل آغاز آن می دانند. در حالی که بحران ازدرعا، جایی که اخوان المسلمین کمترین نفوذ را دارد شروع شد و بیشترین انگیزه آغاز تظاهرات بر ضد نظام انگیزه های اقتصادی و معیشتی بوده و در طول بحران سوریه هیچ گاه اخوانی ها نتوانستند طرفداران خود را در حد یک جنبش هماهنگ کنند و خیزشی داشته باشند. اخوانی ها تنها از شرایط پیش آمده سو استفاده کرده و از کشورهای خارجی جذب پول و تسلیحات کرده اند که البته به دلیل نداشتن پایگاه اجتماعی آنها را در بین گروههای مسلح دیگر تقسیم کرده اند. ضمن آنکه دراین رابطه متهم به فساد مالی و اقتصادی نیز میباشند.
- تبعیت از کشور های بیگانه
هرچند که اخوانی ها در سوریه به طور کلی یک جریان اصیل اسلام گرا بودند و سابفه فعالیت دینی و سیاسی حدود 85 ساله دارند اما تبعیت از کشورهای بیگانه از جمله قطر که خود تا حد زیادی به غرب وابسته است یک رفتار جدید از سوی این جریان است که استقلال اخوان المسلمین سوریه را به چالش می کشد و یکی از اصلی تری شاخصه های هویتی این جنبش را در معرض معامله قرار میدهد.
علی آذری