الوقت- در روزهای 7 و 8 مارس در شهر رمیلان در کانتون جزیره با حضور ۲۰۰ تن از نمایندگان گروههای قومی و مذهبی ساکن غرب کردستان و شمال سوریه نشستی برگزار شد که در آن اعضای احزاب و جریان های سیاسی این منطقه با اکثریت آرا به برقراری سیستمی فدرال در غرب کردستان و دیگر مناطق شمال سوریه رای دادند.
این تصمیم در حالی با مخالفت دولت ترکیه مواجه شد که در حال حاضر ایده ای که برای آینده نظام سیاسی سوریه از سوی آمریکا و روسیه پیگیری می شود، نظام فدرال است. در صورت شکل گیری نظام فدرال، احتمالا سوریه یه سه واحد فدرال علوی، سنی و کردی تقسیم می شود. اگر چه کاهش قدرت علویان و افزایش فضای سنی ها در راستای اهداف ترکیه است، اما شکل گیری یک واحد خودمختار فدرال کردی می تواند تبعات نامطلوبی برای ترکیه داشته باشد. به همین دلیل نیز ترکیه به هیچ وجه از شکل گیری نظام فدرال در ترکیه استقبال نمی کند و خواهان وجود یک دولت مرکزی مقتدر به رهبری اهل تسنن در این کشور است.
به همین دلیل نیز پس از آنکه کردهای سوریه به همراه شماری از اقوام و مذاهب مناطق کردنشین این کشور به تشکیل فدراسیون روژآوا رای داده و بدین ترتیب نظام فدرالی اعلام کردند، دولت ترکیه با صدور بیانیه ای اعلام کرد با این موضوع کنار نمیآید و هرچه در توان داشته باشد برای مقابله با آن انجام می دهد. بیانیه صادره وزارت امورخارجه ترکیه تاکید داشت که اعلام سیستم فدرالی در شمال سوریه تهدید جدی بر علیه ترکیه بوده و آنکارا مقابل آن می ایستد. از نظر ترکیه این فدرالیسم موفق نخواهد شد و آنکارا تمام توان خویش را بکار می گیرد تا این طرح را با شکست روبررو سازد.
در مجموع بررسی سناریوهای مرتبط با آینده سوریه نشان میدهد كه دولت تركیه چه در صورت حفظ نظام حاكم بر سوریه و چه در صورت سقوط آن، متحمل بیشترین خسارات و چالشهای راهبردی خواهد شد. همچنین دولت ترکیه از تجزیه یا فدرالی شدن سوریه نیز سودی نمی برد و با چالش های امنیتی مواجه می شود. در این بین دولت تركیه تنها در یك صورت (به دست گرفتن قدرت توسط مخالفان میانهرو) با شرایط مساعدی مواجه خواهد شد. با این حال برآورد اوضاع سوریه نشان میدهد كه احتمال و قوع این سناریو كمتر از سناریوهای دیگر است. به این معنا كه احتمال باقی ماندن نظام حاكم در سوریه (در شرایط فعلی) بیش از سقوط آن است. از سوی دیگر حتی در صورت سقوط نظام حاكم نیز احتمال و قوع دو سناریوی مبتنی بر تجزیه سوریه و یا تشكیل یك دولت سنی و نزدیك به و سلفیها در سوریه بسیار بیشتر از بر سر كار آمدن مخالفان میانهرو، اخوانی و نزدیك به تركیه است.
گرداب کردی ـ سوری
از زمان آغاز بحران سوریه، نحوه موضعگیری دولت تركیه با سؤالات و ابهامات زیادی مواجه شد. زیرا این موضعگیری برخلاف روندی بود كه حداقل طی 10 سال قبل از شروع این بحران، در روابط تركیه با سوریه آغاز شده بود. دولت تركیه با توجه به تجربه تغییر و تحولات صورت گرفته در سایر كشورهای منطقه نظیر تونس و مصر گمان میكرد كه دگرگونی در سوریه نیز قریبالوقوع خواهد بود. به همین دلیل از زمان آغاز اعتراضات و درگیریها در سوریه، تصمیم گرفت با حمایت از مخالفان و معترضان، نقش خود را در آینده سوریه به عنوان یك همسایه مؤثر حفظ كند. در و اقع دولت تركیه دچار خطای محاسباتی شد و روابط دوستانه و مطلوب خود با دولت سوریه را با حمایت از مخالفان و معترضان به خطر انداخت. با این حال آنچه در نهایت نصیب دولت تركیه شد، نه تنها سقوط حتمی و قریبالوقوع نظام حاكم بر سوریه نبود، بلكه موجی از پناهندگان، آوارگان و ناامنی و بیثباتی سیاسی در پشت مرزهای خود بود.
در حال حاضر که بحث فدرالی شدن سوریه در پیش است، همچنان دولت ترکیه بزرگترین بازنده عرصه سوریه خواهد بود؛ مگر آنکه مواضع خود را تا حد زیادی تغییر دهد. بر این اساس ترکیه به دو طریق می تواند بر روند آینده سوریه تاثیرگذار باشد:
نخست آنکه اصل و اساس هر نظام فدرالی بر تبعیت واحدهای فدرال ها که متشکل از (اقلیم ها، ایالت ها یا استان ها) هستند، از دولت مرکزی مبتنی است. بنابراین کُردهای سوریه که بدون هیچگونه مذاکره و هماهنگی قبلی با دولت دمشق دست به چنین اقدامی زده اند، عملا نمی توانند ادعای تشکیل واحد فدرالی را داشته باشند که قرار است در آینده در سایه دولت مرکزی و طبق سیاست های کلی آن فعالیت کند. با این حال انجه در حال حاضر کردها را به این سمت سوق داده، فقدان دولت مرکزی ضعیف در سوریه است. در نتیجه ترکیه اگر می خواهد از فدرالی شدن سوریه جلوگیری کند، در وهله اول باید به حمایت از دولت مرکزی سوریه بپردازد تا بتواند مجددا اقتدار خود را در سراسر کشور بگستراند.
دوم آنکه کنار گذاشته شدن کردها از مذاکرات صلح سوریه و عدم دعوت سازمان ملل از آنها برای مشارکت در این مذاکرات تاثیر زیادی بر تلاش آنها برای فدرالی شدن سوریه داشته است. زیرا کُردها با این اقدام تلاش کردند تا به نوعی اظهار وجود کرده و اعتراض خود را نسبت به کنار گذاشته شدن از معادلات سیاسی در سوریه ابراز کنند. این در حالیست که دولت ترکیه مهمترین مخالف حضور کردها در روند مذاکرات صلح سوریه است و اگر می خواهد از رادیکال شدن کردها جلوگیری کند، باید حضور آنها در مذاکرات را بپذیرد.
مسایل فوق نشان می دهند که ترکیه برای دستیابی به منافع حداکثری در مورد آینده سوریه باید از یک سو واقعیت مسئله کردی در سوریه و ترکیه را بپذیرد و از سوی دیگر بر خلاف تمام تبلیغات سال های گذشته خود، با دولت اسد به همکاری بپردازد. به خصوص که دولت اسد نیز با فدرالی شدن مناطق کردنشین مخالف است. چنانکه همزمان با اعلام سیستم فدرالی دموکراتیک روژآوا – شمال سوریه، وزارت خارجه سوریه با انتشار بیانیه ای ضمن ابراز مخالفت با ایجاد ساختارهای تازه در سوریه این سیستم را خلاف قانون اساسی و بی ارزش قلمداد کرد.