الوقت_ با ظهور گروه تروریستی داعش، در عراق، گمانهزنیها درمورد نقش ترکیه در تجهیز و حمایت از این گروه نیز بالا گرفت. با بینالمللی شدن موضوع داعش و تلاش برای ائتلافسازی جهانی به رهبری آمریکا علیه آن، دولت ترکیه برای دومینبار از زمان جنگ جهانی دوم به درخواست آمریکا پاسخ منفی داد. این تصمیم در نشست امنیتی دولت با حضور داوود اوغلو، نخستوزیر و با مشارکت و حضور حاقان ویدان، رئیس سرویس اطلاعات این کشور و فرماندهان عالیرتبه کشوری و لشگری و وزرای امنیت کابینه ترکیه گرفته شد و نتیجه این بود که در هیچ اقدام نظامی زمینی یا هوایی ضدداعش دولت ترکیه مشارکت نخواهد کرد و تنها به کمکهای ـ بهاصطلاح ـ بشردوستانه و نظیر آن ادامه خواهد داد .
در همین زمان، اختلافها بین منطقه اقلیم کردستان عراق و دولت آنکارا نیز جنبه علنی به خود گرفت و نیچروان بارزانی، نخستوزیر اقلیم کردستان عراق، اعلام کرد که «آنکارا آن حمایتی را که اقلیم کردستان از آن انتظار داشته برای مبارزه با داعش، ارائه نکرده و ما هیچ اقدامی ازسوی دولت ترکیه برای دفاع از اقلیم کردستان دربرابر حملات داعش از آنکارا شاهد نبودهایم». امری که بر مواضع و سیاست دوگانۀ ترکیه در عراق حکایت داشت. درحقیقت تا قبل از ظهور داعش، ترکیه با مفاهیمی چون قدرت نرم بهدنبال مدلسازی برای خود بود، ولی مشخص شد که در این قضیه بهگونهای خود را درگیر اشتباهها و محاسبات راهبردی کرده که نمیتواند مدل خوبی باشد .
با کناره گیر نوری المالکی از قدرت در سپتامبر 2014 و روی کارآمدن دولت حیدر العبادی که به تسهیم قدرت با سنیها و دیگر اقلیتها نیز تمایل داشت، رضایت نسبی ترکیه حاصل شد و مشروعیت دولت مرکزی در بغداد را احیا نمود. تقریباً سه ماه پس از روی کار آمدن دولت جدید در عراق، داوود اوغلو روز پنجشنبه 29 آبان ماه به عراق رفت و درخلال سفر دو روزه خود به این کشور با فؤاد معصوم، رئیسجمهوری عراق؛ حیدر العبادی، نخستوزیر؛ سلیم الجبوری، رئیس مجلس؛ و مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان گفتگو کرد. ترکیه، انتخاب العبادی را بهعنوان یکی از پیشرفتها و تحولات اصلی در عراق قلمداد میکند که میتواند موجب بهبود شرایط و احیای نفوذ گذشته خود در عراق و همچنین مردم این کشور شود. این اولین تماس در سطح عالی بین ترکیه و عراق بعد از تشکیل دولتهای جدید در آنکارا و بغداد بود. این سفر دو روزه بهعنوان گامی در راه بهبود بخشیدن به روابط تیره دو کشور در سالهای اخیر ارزیابی میشود. درواقع سفر داود اوغلو به بغداد را میتوان نشانهای از رضایت دولت آنکارا از شروع دوره جدید مدیریتی در عراق به ریاست حیدر العبادی دانست که میتواند ناکامیهای گذشته خود را جبران کند .
بهرغم اینکه ترکیه میتواند نقش مثبت و سازندهای را در بحران منطقه، دستکم ازطریق همکاری با بغداد برای آرام کردن تنش با کردها بازی کند؛ اما ظرف سالهای اخیر این کشور ثابت کرده که اهداف متضادی را در عراق دنبال میکند. بهطور نمونه خرید نفت کردستان بدون اجازه دولت مرکزی در بغداد، موضوعی است که آنکارا به آن ادامه میدهد و اهداف بلندمدت دیگری دارد. ترکیه در راستای دکترین تعریفشدۀ خود، شمال عراق تا موصل را از آنِ خود میداند و در نگاه عمق استراتژیک داود اوغلو نیز، شمال عراق دایره نفوذ راهبردی ترکیه برای ورود به خاورمیانه محسوب میشود. این موضوع پیشینهای تاریخی دارد. ترکها برای نخستینبار در سال 1926 آشکارا و رسماً به شمال عراق ادعای ارضی کردند. این تلاشها در سالهای 1958، 1983، 1991 و در اواخر قرن بیستم در سال 1995 توسط سلیمان دمیرل، رئیسجمهور وقت این کشور نیز ادامه داشت. در آن مقطع، دمیرل خواستار تجدیدنظر در مرزهای عراق برای سد کردن نفوذ تروریستها و جدا شدن بخشی از خاک عراق و الحاق آن به ترکیه شده بود. وی همچنین به موصل اشاره داشت که این کشور براساس «معاهده لوزان» در سال 1923 حاضر به واگذاری این منطقه به عراق نشده بود. ازطرفی، ترکیه در سراسر دهۀ 1980 و درخلال جنگ عراق با ایران، عراق را تشویق میکرد تا با ترکیه همکاری کاملی ازجمله در زمینۀ مبادلات تجاری داشته باشد. برایناساس، ترکیه سریعاً بهصورت یکی از مشتریان اصلی بغداد درآمد و شصت درصد نفت مصرفی ترکیه از عراق به این کشور صادر میشد، اما وقتی ترکیه دید عراق دربرابر پیشرویهای کوبندۀ ایران درمعرض تهدید شکست قرار دارد، کامران اینان، وزیر خارجۀ ناسیونالیست ترکیه آشکارا هشدار داد که چهل درصد نفت مصرفی ترکیه از منطقۀ کرکوک عراق روانه کشورش میشود و حداقل یکونیم میلیون نفر ترک و ترکمن در مناطق شمالی عراق بهسر میبرند. برایناساس، وی در عمل خواستار آن شد که چنانچه پیشرویهای ایران به تجزیۀ عراق بینجامد، ترکیه نیز از حق خود برای تصرف این مناطق استفاده کند؛ موضوعی که در رقابت کنونی ترکیه با ایران در گسترش نفوذ در عراق و چشمداشت کنونیِ ترکیه به شمال عراق را بیشتر روشن میکند .
اما هنگامیکه شیعیان در بغداد مهمترین فاکتور قدرت باشند، واگرایی و استقلال منطقه کردستان عراق نه به هدف پیوستن به ترکیه، بلکه به هدف احیای نفوذ سنتی ـ تاریخی آنکارا، موضوعی است که میتواند مطمحنظر حزب عدالت و توسعه قرار بگیرد. از این منظر بهنظر میرسد ترکیه جدیترین حامی ایده دو منطقه نفتی و استراتژیک، با دو دولت سنی به مرکزیت «موصل» و «اربیل» باشد، اما اگر بهواسطۀ تحولاتی در آینده، شمال عراق تجزیه شود، مبارزه ترکیه با پکک و توانایی آن برای مدیریت تقسیم منابع طبیعی با عراق بهطور قابل توجهی کاهش خواهد یافت. پکک در موقعیت دسترسی به مواضع جدید، منابع تجهیزات و مسیرهای حملونقل قرار میگیرد و کار ترکیه را برای نابود کردن این سازمان دشوارتر میکند. ازطرفی کردهای ترکیه نیز زمینه و انگیزه جدیدی برای تجزیه و یا پیوستن به کردستان عراق پیدا خواهند کرد. درواقع، آنکارا احساس میکند که درحال ایفای نقشی طولانیمدت در خاورمیانه است. بنابراین، حتی با اینکه در چند سال گذشته چند ناکامی سیاسی را تجربه کرده، همچنان براینباور است که «موضع درستی را در پیش گرفته» و از فروپاشی نظم جاری در منطقه نفع میبرد. بااینحال ترکیه برای اعمال نفوذ در اوضاع سیاسی عراق، اهرمهای چندانی دراختیار ندارد. بنابراین ترکیه همچنان از احساسات انقلابی موجود در منطقه استفاده خواهد کرد؛ البته با شیوهای بسیار نرمتر از حمایتهای بسیار آشکار خود از احزاب سیاسی افراطی در دوران خیزشهای اعراب. درنتیجه، به نفع ترکیه است که مناسبات خوب خود را با دولت مرکزی در بغداد حفظ کند و به امنیت و توسعه این کشور کمک نماید .