الوقت- جبهه النصره روز 20 آوریل ویدئویی از حضور عبدالله محیسینی نماینده القاعده شبه جزیره در شام منتشر کرد که در یکی از اردوگاه های آوارگان سوری در ادلب برای دعوت مردم به جهاد حاضر شده بود. او توسط200 الی300 نفر از نیروهایی که به تازگی به جبهه النصره پیوسته بودند همراهی می شد. این نیروها لباس یک شکلی به تن داشتند که بر روی آن نوشته شده بود «آماده شو».
محیسینی در یک شوی ویدئویی که در سطح حرفه ای و تاثیر گذاری تصویر برداری شده بود ، پس از رجز خوانی برای بشار اسد، حزب الله لبنان و ایران، آوارگانی که اخیرا به دنبال بمباران های روسیه و سوریه در اردوگاه ها گرد آمده اند، حالا تبدیل به یک ظرفیت برای تشکیل یک سپاه جدید را فراهم کرده اند. محیسینی روز 20 آوریل ، با خطابه ای پر شور موفق شد ده ها تن از افراد بالای 15 سال حاضر در اردوگاه مذکور را برای آموزش با خود همراه کند.
وی در جای دیگری اعلام کرد 200 نفر از مبلغین در سرتاسر سوریه مشغول تبلیغ برای جذب نیروی جدید هستند و امید است که از این راه 5000 نیروی تازه نفس ، جذب جبهه النصره شوند. در همین راستا سازمان حامیانِ جهاد در القاعده نیز مسابقه ای راه اندازی نموده که موضوع آن ارائه بهترین طرح برای بسیج عمومی و جذب نیرو برای جهاد است و برای 4 طرح اول به ترتیب 100 ، 75 ، 50 و30 دلار جایزه تعیین کرده است. روند جذب نیروی جدید از سوی القاعده در حالی آغاز شده است که تخمین زده می شود از زمان آغاز درگیری ها در جبهه شمال غرب ، در حدود 100 هزار نفر از ساکنانِ عادیِ حلب در محدوده تحت کنترل ارتش آزاد به سمت مرزهای ترکیه حرکت کرده اند و در 11 اردوگاه بر پا شده در نزدیکی مرزهای ترکیه مستقر شده اند.
با توجه به شرایط جاری در سوریه، این اقدام جبهه النصره از چند مظر قابل ارزیابی است:
1. به نظر می رسد جبهه النصره در حال اجرای استراتژیِ نو آورانه ای در مراکز ثقل قدرت خود در جبهه شمال غرب و به خصوص ادلب است که از جولای 2014 و به دنبال بیرون راندن جبهه الثوار بر آن مسلط شده است.
2. این استراتژی ، از این منظر نو آورانه تلقی می شود که القاعده با اتکاء به شخصیت کاریزماتیکِ افرادی چون عبدالله محیسینی و نمایش بدون ترس از تردد وی در اردوگاه های آوارگان سوری به سازماندهی جدید نیروی انسانی مشغول شده است.
3. ترکیب جمعیتی آوارگان ، عمدتا از کسانی تشکیل شده که از انگیزه های سیاسی ، مذهبی لازم برای ورود به نبرد مسلحانه برخوردار هستند. خصوصا اینکه به نظر می رسد با گذشت 6 سال از جنگ در سوریه ، حداکثر بهره برداریِ ممکن از نیروی انسانی مستعد در بافت جمعیتی آوارگان انجام شده است. بنابراین وضع موجود حکایت از نوعی ظرفیت سازی توسط القاعده از این بستر دارد.
4. برخلاف ادلب جبهه النصره در حلب از تفوّق نسبی برخوردار است و در عین حال مراکز ثقل زمینیِ این سازمان نیز در مناطق مختلف که محل حضور سایر گروه های سوری اعم از ارتش آزاد نیز هست پراکنده شده است. بنابراین به نظر می رسد جبهه النصره با استفاده از این اختلاط جغرافیایی و نفوذ در بدنه اجتماعی سعی خواهد کرد روند آتش بس و ترک مخاصمه را با چالش روبرو سازد. تظاهر عینی چنین ادعایی ترک روند مذاکرات توسط گروه ریاض در ژنو با ادعای بمباران و محاصره حلب است.
5. به نظر می رسد القاعده با اجرای یک استراتژی ترکیبی و تمرکز بر استان حلب در حال تلاش برای ایجاد یک دور باطل در روند مذاکرات است . در این روند مقاومت برای قطع راه های ارتباطی جبهه النصره، ناچار از نبرد در مناطق شمالیِ حلب است که شاخه القاعده به شکل مرکب و پراکنده در بین سایر گروه های سوری و ساکنان شهری پراکنده است. این در حالی است که قطع این روند عملیاتی باعث تقویت جبهه النصره در جنوبِ استان و تدوام حملات این گروه برای بازپس گیری مناطق آزاد شده می شود و تدوام این حملات به خروج گروه های معارض از روند سیاسی و شکست روند مذاکرات می انجامد.
