الوقت- خاندان حاكم بر عربستان، در پی بروز بحران هاي اجتماعي داخلی و نیز مشكلات عديده خارجي كه همانند دومينوي سياسي حاكميت آنان را به خطر انداخته است با ايجاد بحران منطقه اي، نوعی " ال نینوی دیپلماسی منطقه ای" را به جریان انداخته اند كه سایه ای از وحشت و تهدید را بر فراز همکاری های منطقه ای گسترانده است. یکی از نتایج این اقدامات خرابکارانه و نابخردانه آنان، رشد سریع و بی مهار تروریزم بین المللی در کشورهای منطقه از جمله افغانستان است.
در چنین شرایطی حکومت وحدت ملی تلاش کرده است تا به همگرایی منطقهای توجه بیشتري داشته باشد که این رویکرد نشان از توجه ویژه افغانستان به همکاریهای منطقهای دارد. از زمان تشکیل حکومت وحدت ملی سفر عبدالله عبدالله به ایران که در 14 دیماه انجام شد، نخستین سفر رسمی رئیس اجرایی افغانستان به ایران است. پس از سفر اشرف غني، رئيس جمهور افغانستان، «عبدالله عبدالله» رئیس اجرایی دولت وحدت ملی افغانستان دومین مقام ارشد دولت افغانستان است که در سال جاری به ایران سفر کرد. اگر چه سفر مذكور در سایه اعدام شيخ نمر باقر النمر، فقيه و روحاني برجسته عربستاني توسط حکومت سعودي ها و هیاهوی رسانه ای متعاقب آن، قطع روابط همه جانبه ایران وآل سعود، چندان مورد توجه رسانه ها قرار نگرفت. اما آنچه به طور رسمی از مذاکرات دو طرف منتشر شده، تأکید برارتقاء روابط و مناسبات، تداوم همكاريها، عزم مبارزه مشترك با مواد مخدر و گسترش تجارت است. در ضمن گفتوگوها نیز بارها از سوی مقامات ایرانی بر این مهم تأکید شدکه افغانستان برای تهران امنیت ویژهای دارد و آرامش در افغانستان به مثابه امنیت و آرامش در ايران، مهم تلقي مي گردد.
اينك پس از حوادث استان هاي قندوز و هلمند، دولتمردان افغانستانی به خوبی دریافتهاند که پیمان نامه های تحميلي امنیتی آمريكا، عملاً برای مبارزه مستقیم با تروریستها در زمان لازم، کارآیی چندانی ندارد. حوادث جاري در افغانستان و نيز رخداد هاي منطقه اي و بين المللي، سبب شده است تا دولت وحدت ملی، برخلاف مسیر آغازین خویش، کم کم تمایل و نیاز به همکاری با تهران و مسکو را مطرح و علنی سازد. البته مشکل بزرگ برای این چرخش تاریخی، نفوذ و فشارهاي آمریکا و همتایانش از جمله پاکستان و حاكمان آل سعود می باشد. اما پیشنهاد طلایی ایران، در خصوص استفاده از بندر چابهار، به جاي بندر کراچی (رگ حیاتی تبادل کالا برای افغانستان) گزینهای عالی به شمار می رود. ضمن آن كه تهران، فشارهای معمول اسلام آباد را بر افغانستان نخواهد داشت. چنين مي نمايد كه مهمترین هدف دکتر عبدالله در سفر اخیر، بررسی و نهایی سازی این طرح بود.
هرچند واقعیتهای راهبردی در منطقه، به صورت یک عامل جبری، کشورهای منطقه را به سوی همکاری با یکدیگر سوق میدهد. جمهوري اسلامي افغانستان، همواره ناگزیر از تاثیرپذیریهای پیرامونی است. تحولات افغانستان ارتباط مستقیم با تحولات پیرامونی این کشور دارد. تجربه چند دهه جنگ و خشونت در افغانستان نشان داد که بدون یک توافق و اجماع نظر منطقهای، افغانستان از گرداب جنگ و خشونت بیرون نخواهد آمد و ثبات و امنیت پایدار تامین نخواهد شد. دو كشور در موضوع برقراري ثبات و امنیت در منطقه و بويژه در افغانستان، فعالیت قاچاقچيان مواد مخدر و گروههای افراطی در مرزهای شرقی ایران، نقطه نظرات مشابهي دارند كه این موارد، همکاری تنگاتنگ دو كشور را اجتناب ناپذير كرده است. در راستاي ايجاد زمينه هاي مذاكره دولت وحدت ملي با گروه هاي تقريبا مستقل طالبان و برقراري صلحي پايدار، مقابله با گروه های افراطی – تکفیری در افغانستان، ج.ا.ایران، می تواند شرايط لازم و موقعيت های مناسب برقراري ثبات و صلح ملي در افغانستان را فراهم سازد.
چنين مي نمايد كه سفرهای دولت مردان كابل به کشورهای همسايه و منطقهای، ره آورد هاي ماندگارتري نسبت به سفرآنان به آمریکا و اروپا داشته باشد، زيرا در راستاي دستيابي به راه حل معضلات افغانستان و بحران منطقه، كشور هاي همسايه و منطقه، بيشتر از کشورهای غربی، نيازمند و صادق هستند. در واقع کشورهای غربی، عامل اصلي بیثباتی در افغانستان و منطقه هستند و خواهند بود.
احمد مرجاني نژاد – كارشناس مسائل افغانستان