الوقت- رزمایش مشترک «دریای دوستی» میان مصر و ترکیه که از 22 سپتامبر ۲۰۲۵ (31 شهریور) تا ۲۶ سپتامبر (4 مهر) در شرق مدیترانه برگزار میشود، نقطه عطفی در روابط این دو قدرت منطقهای به شمار میرود.
این نخستین همکاری نظامی رسمی میان قاهره و آنکارا پس از بیش از یک دهه تخاصم و بیاعتمادی محسوب میشود؛ دورانی که از کودتای نظامی مصر در سال ۲۰۱۳ و برکناری محمد مرسی، رئیسجمهور برآمده از اخوانالمسلمین آغاز شد و تا سال ۲۰۲۳ ادامه یافت. اکنون، مانورهای مشترک دریایی و هوایی نه تنها نشانهای از ترمیم روابط دوجانبه، بلکه حامل پیامهای ژئوپلیتیک گستردهتری برای شرق مدیترانه و کل منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا است.
ریشههای شکاف بین ترکیه و مصر به وقایع پرآشوب سال ۲۰۱۳ برمیگردد، زمانی که ارتش مصر، به رهبری ژنرال السیسی، رئیس جمهور محمد مرسی، عضو اخوان المسلمین، را برکنار کرد. مرسی چهرهای نزدیک به حزب حاکم ترکیه و عضو اخوان المسلمین بود. عواقب این کودتا سریع بود: مصر اخوان المسلمین را یک سازمان تروریستی اعلام کرد و روابط دیپلماتیک به حالت تعلیق درآمد. این امر زمینه را برای یک دهه روابط سرد فراهم کرد که با اختلافات عمومی، خروج سفرا و سیاستهای متفاوت در نقاط بحرانی منطقهای مانند لیبی و مدیترانه شرقی همراه بود.
اما اکنون شرایط منطقهای جدید و فشارهای بیرونی، آنها را به سمت همکاری سوق داده است. جنگ غزه، فشارهای آمریکا و اسرائیل بر مصر برای پذیرش آوارگان در صحرای سینا، و نیاز ترکیه به کاهش جبهههای تنش در محیط پیرامونی، بستر نزدیکی جدیدی میان دو کشور را ایجاد کرده است.
در سال ۲۰۲۳، هر دو کشور توافق کردند که روابط خود را ترمیم کرده و سفارتخانههای خود را مجدداً بازگشایی کنند. از آن زمان، موجی از فعالیتهای دیپلماتیک و چندین دیدار سطح بالا بین رهبران و مقامات ترکیه و مصر صورت گرفته است.
تابستان سال گذشته، عبدالفتاح السیسی، رئیس جمهور مصر، از آنکارا بازدید کرد، که با استقبال گرم رئیس جمهور رجب طیب اردوغان مواجه شد - اقدامی که تنها چند سال قبل غیرقابل تصور به نظر میرسید.
گزارشهای نشان میدهد که ترکیه همچنین گامهایی را برای رسیدگی به یکی از نارضایتیهای دیرینه مصر برداشته است: یعنی حضور اعضای اخوان المسلمین در خاک ترکیه. در حالی که جزئیات همچنان نامعلوم است، اعتقاد بر این است که آنکارا بیسروصدا برخی از اعضای اخوان المسلمین را به مقامات مصری تحویل داده و منبع اصلی اختلاف بین دو دولت را از بین برده است.
حال در چنین شرایطی رزمایش «دریای دوستی» نماد این تغییر استراتژیک است: نشانهای از تمایل قاهره و آنکارا به گذار از رقابتهای فرسایشی به همکاریهای عملگرایانه.
اما این تحولات چه زمینههایی داشت و چه پیامدهایی میتواند در معماری امنیتی شرق مدیترانه ایجاد کند؟ آیا این نزدیکی به معنای پایان قطعی اختلافات است یا صرفاً تاکتیکی موقت در برابر تحولات جاری؟
ابعاد و پیامهای رزمایش
سطح حضور نظامی دو کشور در این رزمایش مشترک بسیار بالا بوده است به صورتی که معمولاً متحدین نظامی در چنین سطحی رزمایش مشترک برگزار میکنند.
لذا با توجه به سالها تنش و منافع رقابتی که در بیشتر دهه گذشته روابط آنکارا و قاهره را تعریف کرده است، اهمیت این رویداد برای احیای همکاریهای دیپلماتیک و نظامی غیرقابل انکار است.
به گفته وزارت دفاع ترکیه، این رزمایشها با نام «دریای دوستی» اولین همکاری نظامی بین دو کشور در ۱۳ سال گذشته را رقم میزند.
انتظار میرود این رزمایشها جامع باشند و ترکیبی از مانورهای دریایی، عملیات هوایی و تمرینات فرماندهی مشترک را شامل شوند. ناوچهها و قایقهای گشتی ترکیه در کنار کشتیهای مصری فعالیت خواهند کرد و همه چیز را از حرکات هماهنگ گرفته تا سناریوهای جنگی شبیهسازی شده تمرین خواهند کرد. حضور جنگندههای اف-۱۶ بُعد هوایی به این رزمایش میبخشد که نشاندهنده پیچیدگی روزافزون قابلیتهای نظامی هر دو کشور است.
به گفته زکی آکتورک، سخنگوی وزارت دفاع ترکیه، ترکیه مجموعهای چشمگیر از تجهیزات دریایی و هوایی، از جمله ناوچههای TCG Oruçreis و TCG Gediz، قایقهای گشتی تندرو TCG İmbat و TCG Bora، زیردریایی TCG Gür و دو جنگنده F-16 را راهی منطقه کرده است.
واحدهای دریایی مصر نیز در این رزمایشها شرکت خواهند کرد و به همتایان ترک خود در مجموعهای از رزمایشها که برای افزایش هماهنگی عملیاتی و قابلیت همکاری طراحی شدهاند، خواهند پیوست.
یکی از حوزههایی که دو کشور در آن به توافق رسیدهاند، موضع آنها در قبال عملیات نظامی و نسلکشی رژیم صهیونیستی در غزه است. آنکارا و قاهره هر دو موضع قاطعی در برابر درگیری جاری اتخاذ کردهاند و برای برقراری آتشبس با یکدیگر همکاری میکنند. این موضع مشترک نه تنها تلاشهای دیپلماتیک آنها را همسو کرده، بلکه بستری برای اقدام مشترک در منطقه فراهم کرده است.
بنابراین، رزمایش «دریای دوستی» چیزی بیش از یک رزمایش نظامی است. این رزمایشها با هدف «تقویت روابط نظامی و همکاری منطقهای» برگزار میشوند و نشاندهنده تمایل به فراتر رفتن از اختلافات گذشته در راستای دستیابی به منافع مشترک هستند.
پایانی بر تخاصم در شرق مدیترانه؟
یکی از حوزههای راهبردی اختلافات گذشته میان آنکارا و قاهره که میتوان از آن به عنوان محک اصلی جدیت و بازگشت دو کشور به مسیر همکاری نام برد، شرق مدیترانه است. در واقع باید دید که آیا گرایش به نزدیکی میان دو کشور میتواند موازنه قدرت و دیپلماسی را در شرق مدیترانه تغییر دهد؟
آخرین رزمایش دریایی مشترک که در سال ۲۰۱۲ برگزار شد، به خاطرهای دور تبدیل شده و از آن زمان هر کدام سیاستهای متفاوتی را به ویژه در لیبی و شرق مدیترانه دنبال میکردند.
شرق مدیترانه مدتهاست که نقطه اشتعال ادعاهای رقابتی و اتحادهای رقیب بوده است و اختلافات بر سر مرزهای دریایی، منابع انرژی و نفوذ سیاسی فضای مستعدی برای تبدیل شدن به درگیری نظامی میان بازیگران مختلف ذینفوذ در این منطقه بوده است. از سرگیری رزمایشهای مشترک به طور حتم میتواند پیچیدگیهای جدیدی را به چشمانداز از قبل بیثبات این منطقه وارد کند.
مقامات یونان و قبرس به نوبه خود، گرم شدن روابط ترکیه و مصر را با ترکیبی از نگرانی و عملگرایی نظاره کردهاند. رزمایشهای سالانه مدوسا که از سال ۲۰۱۵ برگزار میشود، احتمالاً ادامه خواهد یافت، اما افزودن همکاری ترکیه و مصر، گره جدیدی به معماری پیچیده امنیتی منطقه میافزاید.
زمان برگزاری رزمایشهای ترکیه و مصر قابل توجه است، زیرا در بحبوحه بیثباتی مداوم در سراسر مدیترانه شرقی برگزار میشود. سالهاست که یونان، مصر و قبرس رزمایشهای سالانه مدوسا خود را - معمولاً بین اسکندریه و کرت - برگزار میکنند که برای نشان دادن همکاری و ائتلاف در برابر ترکیه طراحی شده است. اکنون، با انجام رزمایشهای مشترک ترکیه و مصر، به نظر میرسد توازن منطقهای بار دیگر در حال تغییر است.
ناظران، آشتی ترکیه و مصر را هم به عنوان یک چالش و هم به عنوان یک فرصت برای آتن میبینند. از یک سو، این امر پویایی رقابت دیرینه یونان و ترکیه در شرق مدیترانه، به ویژه بر سر مرزهای دریایی و اکتشاف انرژی را پیچیده میکند. از سوی دیگر، این امر منعکس کننده واقعیت گستردهتر تغییر اتحادها در منطقه است، زیرا کشورها سیاستهای خارجی خود را در پاسخ به تهدیدها و فرصتهای متغیر، مجدداً تنظیم میکنند.
مصر اما همچنان سیاست نزدیکی به آتن را نیز دنبال میکند و به دنبال آن است تا تنشزدایی با ترکیه تأثیری بر روابط اروپایی آن نداشته باشد. بدر عبدالعاطی، وزیر امور خارجه مصر، بلافاصله پس از اعلام مانورها با آتن و نیکوزیا تماس گرفت تا توضیحاتی ارائه دهد.
سفر رسمی سیسی به آتن در روز چهارشنبه، 7 مه (17 اردیبهشت)، نیز به وضوح نشان دهنده تمایل بالای دولت مصر به گسترش روابط با یونان بود و ثابت میکند که هرگونه تغییر استراتژیک در روابط مصر و ترکیه به ضرر یونان یا قبرس نخواهد بود، بلکه تحت تأثیر تحولات دیگر منطقه است.
در چنین شرایطی برخی از تحلیلگران بر این اعتقادند که هنوز برای اعلام پایان اختلافات قاهره و آنکارا زود است و اختلافات عمیق همچنان پابرجاست، به ویژه در مورد لیبی و سایر نقاط حساس که منافع ترکیه و مصر همیشه در آنها همسو نیست. با این حال، تمایل به کنار گذاشتن این اختلافات - حداقل به طور موقت - نشان دهنده یک رویکرد عملگرایانه است که ثبات و دستاوردهای مشترک را بر کینههای دیرینه اولویت میدهد.
هراس بزرگ برای اسرائیل
یکی از اولویتهای اصلی که میتواند بیشترین بازدهی را در همکاری مصر و ترکیه داشته باشد مقابله با سیاستهای بیثباتساز و تهاجمی رژیم صهیونیستی در فلسطین و منطقه است. موضوعی که نگرانی شدید مقامات صهیونی را از رزمایش مشترک ترکیه و مصر در پی داشته است.
در 20 آوریل، نیروهای مصری و چینی رزمایش مشترک بزرگ «عقابهای تمدن 2025» را آغاز کردند که بیش از دو هفته به طول انجامید. رسانههای چینی آن را «تاریخی» و «اولین در نوع خود» توصیف کردند. علاوه بر جنگندههای میگ-29 ساخت روسیه که توسط نیروی هوایی مصر اداره میشوند، جتهای جنگنده J-10C چینی نیز در این رزمایش شرکت داشتند.
برای مصر، این مانورها با تنشهای بین قاهره، واشنگتن و تلآویو همزمان شد، زیرا اسرائیل فشار بر ساکنان نوار غزه را برای کوچ اجباری بویژه به صحرای سینا در مصر افزایش داده است، طرحی که مصر به شدت با آن مخالف بوده و آن را خط قرمز خود اعلام کرده است. مصریها حتی پایگاهها و تأسیسات و نیروهای نظامی خود در صحرای سینا را تقویت کرده است.
بر اساس گزارش آکسیوس، تلآویو ادعا میکند که مصر زیرساختهای نظامی در شبه جزیره سینا ایجاد کرده که به معنای دور زدن مفاد امنیتی توافق کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹ بوده و فشار آمریکا بر قاهره برای توقف این اقدامات ضروری است.
رژیم صهیونیستی به تغییراتی در زیرساختهای نظامی مصر از جمله طول باندهای پایگاه هوایی برای استقرار جنگنده و همچنین تاسیسات زیرزمینی در صحرای سینا اشاره میکند و مدعی است که قاهره آنها را به انبار موشک اختصاص خواهد داد و این موضوع نقض جدی توافق کمپ دیوید خواهد بود و تعادل امنیتی را تهدید میکند.
توافق کمپ دیوید، حضور نظامی در مناطق امتداد یافته در دو طرف مرزها را تنظیم میکند و هرچند که رژیم صهیونیستی با حمله به گذرگاه رفح و ایجاد محورهای نظامی جدید در نوار غزه، این توافق را نقض کرده، اما صهیونیستها اکنون مصر را متهم به نقض توافق مذکور که آمریکا ضامن آن است، میکنند.
همه این موارد منجر به سردی روابط بین قاهره، واشنگتن و تل آویو شده است، که حرکت قاهره به سمت گامهایی با پکن و ترکیه را توضیح میدهد، که تنشهای آنها با اسرائیل اخیراً افزایش یافته است.