الوقت- با تشدید تنشها در غرب آسیا و اقدامات تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی، بازبینی در راهبردها و ترتیبات امنیتی در دستور کار برخی از کشورهای منطقه قرار گرفته است.
در چنین فضایی، توافقهای دوجانبه و چندجانبه میان کشورهای منطقه رونق گرفته و از طریق گسترش همکاریهای نظامی و هماهنگیهای راهبردی، تلاش میکنند بازدارندگی مؤثر، امنیت جمعی و ثبات منطقهای را در برابر تهدیدات خارجی تضمین کنند.
با وجود آنکه کشورهای اسلامی در نشست اخیر دوحه اقدام عملی مؤثری برای مقابله با تجاوزات رژیم صهیونیستی انجام ندادند اما پیشنهادهای مطرح شده از سوی برخی مقامات مسلمان برای ایجاد اقدام مشترک، زمینهساز حرکت به سمت تقویت همکاریهای امنیتی شد. بنابراین، توجه به توافقات دوجانبه و چندجانبه نظامی و راهبردی و تلاش برای تضمین بازدارندگی و امنیت جمعی در سطح منطقهای در اولویت قرار گرفته است.
در همین راستا عربستان و پاکستان برای اولین گام در واکنش به تهدیدات رژیم صهیونیستی اولین چراغ توسعه همکاری در منطقه را روشن کرده و توافق امنیتی امضا کردند. این توافقنامه روز چهارشنبه (26 شهریور) در سفر شهباز شریف، نخستوزیر پاکستان به ریاض و در دیدار با محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان امضا شد.
توافق دفاعی عربستان و پاکستان برای تقویت بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز تنظیم شده است و مقرر میدارد که هرگونه حمله به یکی از این دو کشور، حمله به هر دو محسوب میشود.
در بیانیه مشترک دولتهای عربستان و پاکستان آمده که این توافقنامه در چارچوب تلاش برای تقویت امنیت دو طرف و تحقق صلح در منطقه و جهان است. همچنین هدف از آن، توسعه همکاریهای دفاعی میان دو کشور و تقویت بازدارندگی مشترک در مقابل هرگونه تجاوز است.
یکی از مهمترین ابعاد این توافق مربوط به چتر هستهای اسلام آباد برای ریاض است. در همین ارتباط خواجه آصف، وزیر دفاع پاکستان درباره جزئیات این توافق تأکید کرد:«در صورت نیاز برنامه هستهای پاکستان طبق پیمان دفاعی در اختیار عربستان سعودی قرار خواهد گرفت».
وزیر دفاع پاکستان تأکید کرده است که این توافق شبیه ناتو است، یعنی اگر به یکی از طرفین حمله شود، طرف دیگر هم مثل یک متحد پاسخ خواهد داد. رسانههای سعودی نیز اعلام کردند که این توافق مشترک نشان دهنده علاقه دو کشور به تقویت روابط دوجانبه تاریخی و ایجاد امنیت، ثبات و شکوفایی در منطقه و جهان است.
عربستان و پاکستان سابقه همکاریهای دفاعی طولانی مدت دارند که از دهه ۱۹۷۰ آغاز شده و در طول این سالها در حوزههای آموزش نظامی، تبادل اطلاعات و توسعه توان رزمی نیروهای مسلح عربستان گسترش یافته است.
اکنون با افزایش تهدیدات منطقهای دو کشور تصمیم گرفتهاند همکاریهای پیشین را به سطحی رسمیتر ارتقا دهند. این توافق جدید نه تنها استمرار همکاریهای سنتی در حوزههای آموزشی و نظامی را تضمین میکند بلکه نشان دهنده اراده مشترک ریاض و اسلامآباد برای ایجاد یک چارچوب دفاعی هماهنگ و بازدارنده در برابر تهدیدات احتمالی خارجی است.
بیاعتمادی به تضمین آمریکا
توافق امنیتی میان عربستان و پاکستان پاسخی روشن به تحولات پرتنش و پیچیده غرب آسیا محسوب میشود. حمله اخیر ارتش صهیونیستی به قطر نگرانی شدید کشورهای عربی را برانگیخته و بار دیگر ضعف واشینگتن در حفاظت از امنیت متحدان سنتی خود در خلیج فارس را به رخ کشیده است.
در واکنش به این شرایط، ریاض به سوی پاکستان تنها قدرت هستهای جهان اسلام متمایل شده تا با قرار گرفتن تحت «چتر اتمی» این کشور، امنیت خود را در برابر تهدیدات احتمالی اسرائیل تضمین کند. این اقدام، پیامی روشن به واشینگتن است که عربستان قصد ندارد بیش از این به وعدههای غیرعملی آمریکا دل ببندد و امنیت خود را صرفاً به حمایتهای غربی متکی کند و نیازمند مکانیزمهای دفاعی مستقل و تضمینهای عملی است.
ضعف عملکرد آمریکا در بحرانهای پیشین علت اصلی نگرانی کشورهای عربی است. نمونه بارز این مسئله، حمله یمنیها به تاسیسات نفتی آرامکو در سال ۲۰۱۹ بود که واشینگتن با وجود استقرار سامانههای پیشرفته پدافندی خود در عربستان نتوانست اقدامی مؤثر برای خنثی کردن آن انجام دهد و در جریان حمله اخیر به قطر نیز هیچ واکنش عملی از سوی آمریکا مشاهده نشد. این واقعیت، اعراب را متقاعد کرده که حتی میلیاردها دلار خرید تسلیحات و در اختیار گذاشتن پایگاههای نظامی به نیروهای آمریکایی، هیچ تضمینی برای حمایت واقعی واشینگتن در مواقع بحرانی وجود ندارد.
در این چارچوب، توافق امنیتی با پاکستان نمایانگر یک تغییر راهبردی در سیاستهای دفاعی ریاض است. عربستان با قرار گرفتن در کنار اسلامآباد نشان میدهد که اکنون به اسرائیل نه تنها به عنوان یک متحد بالقوه در آینده نگاه نمیکند (بر اساس افق توافقات عادیسازی) بلکه تلآویو تهدید امنیتی در بالاترین سطح برای شبه جزیره محسوب میشود.
با اینکه پاکستان از سامانههای پدافندی پیشرفته و تسلیحات مدرن برخوردار نیست اما داشتن سلاح هستهای، به عنوان عاملی قوی برای بازدارندگی در برابر تهدیدات رژیم اشغالگر به شمار میرود. این امر معادله بازدارندگی در غرب آسیا را تغییر داده و نشان میدهد که عربستان و همپیمانانش به دنبال ایجاد قدرت دفاعی مستقل و موثر هستند.
فشار ریاض به واشینگتن
این توافق همچنین پاسخی غیرمستقیم به سیاستهای واشینگتن به شمار میرود. عربستان در دوره ریاست جمهوری بایدن تلاش داشت با امضای یک توافق امنیتی با آمریکا، روند عادیسازی روابط با تلآویو را پیش ببرد اما کاخ سفید تاکنون از پذیرش آن سرباز زده و نشان داده که در مقابله با تهدیدات علیه متحدان عرب تبعیض قائل میشود.
بهترین و پیشرفتهترین تسلیحات آمریکایی همواره در اختیارتلآویو قرار گرفته تا علیه کشورهای عرب و مسلمان استفاده شود، درحالی که عربها حتی مجوز بهرهبرداری از تجهیزات دریافتی برای دفاع از خود در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی را ندارند.
از اینرو، این اقدام فشار روانی و راهبردی بر آمریکا وارد میآورد تا در تخصیص تسلیحات، برخورد با تهدیدات تلآویو و سیاست امنیتی خود در قبال اعراب تجدیدنظر کند. به بیان دیگر، عربستان با این توافق به واشینگتن نشان میدهد که حمایت ضعیف و تبعیضآمیز آمریکا دیگر قابل پذیرش نیست و کشورهای عربی میتوانند با همپیمانهای جایگزین و تنوع بخشی به شرکا، توازن قدرت منطقهای را به نفع خود تغییر دهند.
این پیمان امنیتی نشان دهنده تمایل عربستان به اعمال استقلال بیشتر در تصمیمات سیاست خارجی خود است. از این منظر، ریاض به آمریکا میگوید که تصمیمات امنیتی و دفاعی خود را مستقل از سیاستهای واشنگتن اتخاذ میکند و به دنبال تضمینهای امنیتی تکمحوری نیست. این مسئله برای آمریکا میتواند یادآوری ظریفی باشد که انتخابهای استراتژیک ریاض لزوماً با ترجیحات واشنگتن همسو نیست.
بازنگری اعراب در سیاست امنیتی
این وضعیت نشان میدهد که کشورهای عربی در حال بازنگری جدی در سیاستهای امنیتی خود هستند و به دنبال ایجاد مکانیزمهای مستقل دفاعی میباشند. این مسئله در نشست اخیر شورای همکاری خلیج فارس نیز برجسته بود و وزرای دفاع عضو این شورا موافقت کردند که در ماههای آینده رزمایشهای مشترکی بین مراکز عملیات هوایی و پدافند هوایی انجام دهند و پس از آن یک رزمایش هوایی مشترک برگزار شود.
هدف اصلی این اقدامات، هماهنگی بیشتر در زمینه همکاریهای نظامی و ایجاد استراتژی واحدی است که امنیت مشترک این کشورها را تضمین کند. این اقدامات جمعی همچنین بیانگر این است که کشورهای عضو باید با گسترش سطح همکاریهای امنیتی و نظامی بنیه دفاعی خود را ارتقا دهند.
برای مهار تهدیدات و تجاوزات دشمن صهیونیستی، توسعه همکاریهای دفاعی دوجانبه و چندجانبه ضروری است و این اقدام توان بازدارندگی جمعی را افزایش میدهد و چارچوبی مستحکم برای حفاظت از تمامیت ارضی و ثبات راهبردی منطقه فراهم میکند.
در نهایت، میتوان گفت توافق امنیتی عربستان و پاکستان نمونهای بارز از بازنگری کشورهای عربی در استراتژی دفاعی خود و کاهش وابستگی به واشینگتن است. این توافق نه تنها پیام قوی به رژیم صهیونیستی و آمریکا دارد بلکه میتواند آغازگر شبکهای از همکاریهای دفاعی میان کشورهای اسلامی باشد و معادلات امنیتی منطقه را به نفع جبهه ضد صهیونیستی تغییر داده و امنیت جمعی و بازدارندگی منطقهای را به سطحی مستحکمتر ارتقا دهد.