الوقت- اگر هند و پاکستان به سمت جنگ پیش بروند، پیامدهای آن به احتمال زیاد دامنگیر آسیای مرکزی خواهد بود.
در واقع با توجه به نزدیکی این منطقه به افغانستان و جایگاه رو به افزایش آسیای میانه در مسیرهای ترانزیتی شرق به غرب و شریانهای انرژی در سراسر منطقه، این درگیری میتواند مسیرهای تجاری و ثبات انرژی را مختل کند، افراطگرایی را افزایش دهد و تشدید رقابت قدرتهای بزرگی مانند چین، روسیه و آمریکا را به خود جلب کند که به طور بالقوه ثبات آسیای مرکزی را تحت فشار قرار میدهد.
مداخله قدرتهای خارجی
جمهوریهای آسیای مرکزی (قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان و تاجیکستان) در حال حاضر عرصه رقابت بین قدرتهای خارجی هستند. درگیری بین پاکستان و هند میتواند این قدرتها را برای تأمین منافع خود به صورت تهاجمیتر به منطقه بکشاند. این رقابت اکنون در مناطق همجوار در غرب آسیا و شرق اروپا در کانونهای بحران همانند جنگ اوکراین و درگیریهای خاورمیانه فعال است و احتمال گسترش آن به آسیای میانه نیز دور از انتظار نیست.
در حالی که جهان به سمت تقابل فزاینده آمریکا با چین حرکت میکند، پکن متحد پاکستان و حامی کریدور اقتصادی سیپک (CPEC) به ارزش ۶۵ میلیارد دلار است. چین تمایل دارد حضور خود در آسیای مرکزی را برای تأمین مسیرهای تجاری و مقابله با نفوذ منطقهای هند عمیقتر کند. این موضوع موجب تسریع سرمایهگذاریهای چین در پروژههای زیرساختی و انرژی آسیای میانه شده است به صورتی که در سالهای اخیر تجارت دو طرفه روندی افزایشی داشته است چنانکه این رقم در سال ۲۰۲۳ به ۸۹ میلیارد دلار رسید که نسبت به سال ۲۰۲۲ رشد ۲۷٪ را نشان میدهد و از این میزان سهم صادرات چین به کشورهای آسیای میانه ۶۰ میلیارد دلار بوده است.
این روند ممکن است طی سالهای آینده، با توجه به نیاز مسکو برای اختصاص تمام منابع خود به جنگ با ناتو در اوکراین، فراتر از پروژههای زیرساختی به حوزه امنیتی نیز گسترش یابد و پکن از بازار تسلیحات آسیای مرکزی انتفاع ببرد. حوزهای که تاکنون صرفاً به همکاری ضدتروریسم و اشتراکگذاری اطلاعات با تاجیکستان محدود مانده است.
این احتمال نیز وجود دارد که روسیه، با توجه به روابط تاریخی با آسیای مرکزی و عضویت مشترک در سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO)، از درگیری هند و پاکستان برای تقویت مشارکتهای امنیتی و نظامی با همسایگان آسیای میانهای خود استفاده کند چنانکه در همین برهه مسکو اعلام کرده که به دولت طالبان در مبارزه با شاخه افغانستان داعش، (IS-K) کمک خواهد کرد.
روسیه برخلاف چین بیشتر متحد هند است. دهلی نو از مهمترین خریداران تسلیحات روسی بوده و در بیست سال گذشته ۶۰ میلیارد دلار تسلیحات از مسکو خریداری کرده است که ۶۵ درصد از کل واردات سلاح هند را تشکیل میدهد.
در این میان آمریکا و اروپا نیز که در سالهای اخیر گسترش نفوذ در آسیای مرکزی را عمدتاً از طریق سرمایهگذاریهای زیرساختی و همکاریهای اقتصادی برای مقابله با چین و روسیه دنبال کردهاند، با گسترش نگرانیها از شیوع ناامنی میتوانند به شروع همکاریهای نظامی و امنیتی با این کشورها امیدوارتر شوند.
همچنین آمریکا ممکن است سعی کند از بینظمی در مرز افغانستان با پاکستان برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده کند. بینظمی در استان بلوچستان پاکستان، به عنوان فقیرترین منطقه در این کشور، ممکن است گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب را فعالتر کند.
در نتیجه افزایش رقابت قدرتها در این منطقه به واسطه جنگ، ممکن است آسیای مرکزی را به سمت چندپارگی سوق دهد که طی آن برخی کشورها که به سمت چین (مانند ترکمنستان) و برخی دیگر به سمت روسیه یا غرب (مانند قزاقستان، ازبکستان) گرایش پیدا کنند، که وحدت منطقهای را مختل میکند.
افغانستان به عنوان نقطه اشتعال
افغانستان که با هر دو کشور پاکستان و آسیای مرکزی هممرز است، در صورت شروع جنگ به احتمال زیاد به یک نقطه داغ تبدیل خواهد شد. هر چقدر که روابط کابل با اسلام آباد در ماههای اخیر تنشآمیز دنیال شده است، به دلیل ادعای حمایت طالبان از گروه تحریک طالبان پاکستان (TTP)؛ در مقابل روابط دولت امارت اسلامی و دهلینو کمنوسان و رو به گسترش بوده است. با این حال شبه نظامیان در افغانستان ممکن است برای مشارکت در کنار گروههای پاکستانی مانند لشگر طیبه، جیش محمد و ... به سمت جنگ با هند تشویق شوند.
بر همین اساس پیشبینی میشود بیثباتی از طریق افغانستان به شکل پناهندگان و شبهنظامیان به آسیای مرکزی بویژه به تاجیکستان و ازبکستان سرریز کند، جایی که با حضور گروههای تکفیری (به عنوان مثال، جنبش اسلامی ازبکستان که به القاعده اعلام وفاداری کرده است) داعش میتواند از این جنگ به عنوان فرصتی برای توسعه حضور خود در منطقه استفاده کند.
تبعات اقتصادی نیز به شکل تأخیر پروژههای توسعهای مانند راهآهن ترانس افغان، خط لوله گاز ترکمنستان-افغانستان-پاکستان-هند (TAPI) و پروژه ساخت زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر CASA-1000و کاهش سرمایهگذاری مستقیم خارجی مشاهده خواهد شد. تجربه تاریخی در فاصله سالهای بین شروع جنگ داخلی افغانستان در سال ۱۹۹۲ و پایان اشغال افغانستان توسط ناتو در سال ۲۰۲۱ نشان میدهد که اقتصاد منطقه از بیثباتی افغانستان رنج برده است.
به همین دلیل درست در آستانه شروع احتمالی جنگ، پیشبینی بانک جهانی از کاهش رشد اقتصادی برای آسیای مرکزی خبر داده است؛ در این گزارش قرقیزستان و تاجیکستان کاهش رشد محسوسی را تجربه خواهند کرد، کاهش قزاقستان کمتر محسوس خواهد بود، و نرخ رشد ازبکستان در ۵.۹٪ ثابت خواهد ماند.
اختلال در مسیرهای تجاری
آسیای مرکزی به پروژههای ترانزیتی مانند سیپک و کریدور حملونقل بینالمللی شمال-جنوب (INSTC) متکی است. جنگ میتواند کریدور سیپک، که استان سینکیانگ چین را با عبور از مناطق مورد مناقشه مانند کشمیر به بندر گوادر پاکستان متصل میکند، مختل کند. همچنین در صورت تشدید درگیری یا بیثباتی افغانستان، مسیرهای تجاری هند به آسیای مرکزی از طریق ایران و افغانستان به خطر میافتد. در این میان این امکان وجود دارد که اگر کشتیهای تجاری هند توسط ناوگان دریایی پاکستان مورد آزار قرار نگیرند، تأثیرات جنگ بر تجارت هند و آسیای میانه به حداقل برسد و آنها بتوانند با ایمنی در بنادر ایران بویژه چابهار پهلو بگیرند.
همچنین در صورت جنگ، کنترلهای مرزی سختگیرانه به تسهیل تجارت منطقهای آسیای میانه، که با کاهش کنترلهای مرزی تقویت شده بود و با حل و فصل اختلافات ارضی میان کشورها امکان شکلگیری یک بازار یکپارچه منطقهای را مطرح کرده بود، آسیب خواهد زد؛ فرآیندی که پس از انتخاب شوکت میرضیاف به ریاستجمهوری ازبکستان در سال ۲۰۱۶ به طور جدی آغاز شد.
جمهوریهای آسیای مرکزی با هند و پاکستان تجارت میکنند و تمایلی به کشیده شدن به جنگ اقتصادی یک طرف علیه طرف دیگر نخواهند داشت. قزاقستان، ازبکستان و ترکمنستان، سه اقتصاد بزرگ منطقه، همگی داروهای بستهبندیشده و واکسنها را از هند و بیشتر محصولات غذایی را از پاکستان وارد میکنند. همچنین هند بیشترین اورانیوم وارداتی خود را از آسیای میانه تأمین میکند.
پاکستان و قزاقستان اخیراً یک توافقنامه تجارت ترانزیتی امضا کردهاند که بر اساس آن کالاها از آسیای مرکزی از طریق بنادر کراچی، بن قاسم و گوادر پاکستان حمل میشوند. جنگ بین هند و پاکستان شرکتهای بیمه را ترغیب میکند تا پوشش هواپیماها، کامیونها و محمولههای آنها را لغو کنند و مزایای این توافقنامه را به تأخیر بیندازند.
همچنین چندین کشور آسیای مرکزی از اعضای سازمان همکاری شانگهای (SCO) هستند. در نتیجه تنشها ممکن است رقابتهای هند و چین را در شانگهای تشدید کند و بر بازی موازنه آسیای مرکزی تأثیر بگذارد.
مضاف بر این، ترس از سرریز بحرانها ممکن است کشورهای آسیای مرکزی را به افزایش هزینههای امنیتی سوق دهد و منابع را از توسعه اقتصادی منحرف کند. بیش از نیمی از جمعیت آسیای مرکزی زیر ۳۰ سال سن دارند و انتظارات بالایی دارند که دولتها در تلاش برای رفع آن با افزایش فرصتهای آموزشی و اقتصادی و متنوعسازی اقتصادها از کشاورزی و استخراج منابع طبیعی به سمت فناوری، خدمات و گردشگری هستند.
خطرات هستهای: مسئله محتمل دیگر که نگرانیهای جدی در آسیای میانه ایجاد کرده، این است است که هر دو کشور هند و پاکستان دارای زرادخانههای هستهای هستند. حتی یک درگیری هستهای محدود میتواند اثرات زیستمحیطی و آبوهوایی وحشتناکی ایجاد کند و کشاورزی و امنیت غذایی آسیای مرکزی را مختل کند و صادرات کشاورزی این منطقه را تقریباً از بین ببرد، زیرا مشتریان نگران "آلودگی" خواهند بود. در ازبکستان، کشاورزی حدود ۲۵٪ از تولید ناخالص داخلی را تشکیل میدهد و حدود یک چهارم نیروی کار در این بخش فعال هستند.
نتیجهگیری
جنگ بین پاکستان و هند با مختل کردن بسترهای تجارت منطقهای، افزایش تروریسم و افراطیگری و تشدید رقابت قدرتهای بزرگ، آسیای مرکزی را بیثبات خواهد کرد. به ویژه نزدیکی این منطقه به افغانستان و وابستگی اقتصادی به پروژههای ترانزیتی، آن را آسیبپذیر کرده است. کشورهای آسیای مرکزی با فشار اقتصادی، تهدیدات امنیتی و فشار برای همسو شدن با قدرتهای خارجی مواجه خواهند شد که به طور بالقوه همکاریهای منطقهای را از هم میگسلد.