الوقت- این روزها بحث و جدلها درباره استراتژی دفاعی لبنان سروصدای زیادی به پا کرده و بر خلاف ظاهر زیبا و منطقیِ این عنوان دهان پرکن، به اسم رمز و پوششی برای پیشبرد توطئه خلع سلاح مقاومت تبدیل شده است.
از وقتی که جوزف عون رئیس جمهور جدید لبنان در سخنرانی تحلیف خود از ضرورت تدوین استراتژی دفاعی با تأکید بر ضرورت انحصار سلاح در دست دولت و ارتش سخن گفته، جریانهای سیاسی خاص و رسانههای نزدیک به آنها با هدایت سفارخانههای خارجی موضوع تدوین استراتژی دفاعی را به خلع سلاح مقاومت گره زدهاند به صورتی که اکنون سران حزب الله هریک به نوعی علیه این حمله هدفمند سیاسی و رسانهای موضعگیری کرده اند.
پیشتر جوزف عون، رئیس جمهور لبنان در مصاحبه ای مطبوعاتی گفت : «دولت لبنان تصمیم گرفته است که تسلیحات فقط در دست دولت باشد، اما بحث هایی در مورد چگونگی اجرای این تصمیم وجود دارد». وی خاطرنشان کرد که «این گفتگوها در قالب "گفتگوی دوجانبه" بین ریاست جمهوری و حزب الله در حال انجام است».
موضوع استراتژی دفاعی از زمان ریاست جمهوری میشل سلیمان در دستور کار مقامات قرار داشت و مبحث جدیدی نیست. حزب الله نیز گفته که به هیچ وجه مخالف تدوین استراتژی دفاعی نیست و حتی حاضر به همکاری با دولت است اما هیچ دولت عاقلی با وجود داشتن دشمن خارجی متجاوز و اشغالگری همچون رژیم صهیونیستی مهمترین سپر دفاعی خود را تحت یک عنوان دهانپرکن زمین نمیگذارد و خود را معرض خطر تهدید حمله دشمن و از دست رفتن قلمرو سرزمینی قرار نمیدهد؛ آنهم در شرایطی که صهیونیستها هماکنون نیز برخلاف توافقنامه آتشبس از بخشهایی از اراضی جنوب لبنان حاضر به عقبنشینی نیستند و مقامات آن علناً از تداوم حضور نامحدود در این مناطق سخن میگویند.
همچنین از مواضع سران حزب الله چنین برمیآید که دولت باید در تله دشمنان داخلی و خارجی ثبات و استقلال لبنان نیافتد و به عنوان یک ضرورت ملی نوک پیکان تدوین استراتژی دفاعی را به سمت اشغالگری دشمن صهیونیستی نشانه بگیرد نه سلاح مقاومت که در خدمت امنیت شهروندان و حفظ تمامیت ارضی لبنان است.
در این رابطه شیخ علی الخطیب نایب رئیس مجلس اعلای شیعیان لبنان تاکید کرد که "یک استراتژی دفاعی ضروری است که بر اساس منافع لبنان اداره می شود و مستلزم گفتگو با مقاومت است." وی خاطرنشان کرد: «مقاومت از لبنان و لبنانیها دفاع میکند، در حالی که دیگران برای اهداف خارجی سلاح حمل میکردند».
حسن فضل الله، نماینده بلوک وفاداری به مقاومت نیز حزب الله را آماده گفت و گو به ویژه در مورد استراتژی دفاعی دانست، اما تنها پس از دستیابی به مجموعه ای از اولویت های مربوط به توقف حملات، آزادسازی زمینها، آزادی اسرا و بازسازی. وی خاطرنشان کرد که گفتوگو با کسانی که به این اولویتها اعتقاد دارند، در حال انجام است تا «به یک استراتژی دفاعی که از حاکمیت لبنان محافظت میکند، دست یابیم».
همچنین محمود قامتی، عضو شورای سیاسی حزبالله، با بیان اینکه «در وضعیتی که شرایط مناسب باشد، درباره راهبرد دفاعی گفتوگو میکنیم»، گفت: «در حالی که دشمن هنوز در خاک ماست، حاضر نیستیم از طریق رسانهها درباره استراتژی دفاعی با رئیسجمهور گفتوگو کنیم».
فشارهای آمریکا بر دولت لبنان
استراتژی کنونی واشنگتن در لبنان ترکیبی از سه ابزار اصلی است: فشار سیاسی بر اساس نفوذ نهادی آن در لبنان، جنگ شناختی در حوزه عمومی و رسانهای، و هماهنگی نظامی مستحکم با رژیم صهیونیستی است. واشنگتن متوجه است که علیرغم ادعاهای مخالفان درباره تضعیف حزب الله در نتیجه جنگ گذشته، اما در میدان واقعیت حزب الله همچنان یک بازیگر فعال در چشم انداز پیچیده سیاسی لبنان باقی مانده است بنابراین نمایندگان آمریکا به دنبال تکمیل سناریویی هستند که در جنگ نظامی موفق به پیادهسازی آن نشدند.
تهاجم شدید سیاسی با هدف فشار برای خلع سلاح حزبالله عمدتاً از طریق فرافکنی در مورد اجرای توافق آتش بس متمرکز شده است که اغلب در اظهارات رسمی مورگان اورتگاس معاون فرستاده ویژه ایالات متحده در غرب آسیا بیان می شود و طبق آن آمریکا خلع سلاح را جزء اصلی دستیابی به یک آتش بس پایدار اعلام میکند.
اخیراً «تمی بروس» سخنگوی وزارت امور خارجه در کنفرانس مطبوعاتی وزارت امور خارجه در 28 مارس گفت: «به عنوان بخشی از توافقنامه توقف خصومتها، دولت لبنان مسئولیت خلع سلاح حزب الله را دارد و ما انتظار داریم نیروهای مسلح لبنان این تروریست ها را خلع سلاح کنند تا از درگیریهای بیشتر جلوگیری شود.»
این مواضع که از مهم ترین هدف واشنگتن در مرحله کنونی پردهبرداری میکند، یعنی خلع سلاح مقاومت؛ صرفاً برای گمراه کردن افکار عمومی از سوی مسئولان آمریکایی گفته میشود با توجه به اینکه در توافق آتش بس هیچ اشاره ای به خلع سلاح حزب الله وجود ندارد.
در واقع علاوه بر دیپلماسی رسمی، ایالات متحده و متحدانش جنگی پنهانی در حوزه شناختی و رسانهای به راه انداخته اند که هدف آن تضعیف مشروعیت و پایگاه حمایتی حزب الله است. این کمپین «شناختی» از طریق پیامهای رسانهای، عملیات روانی و شکلدهی گفتمان در لبنان و به طور کلی غرب آسیا عمل میکند. هدف آن تضعیف روایت حزب الله به عنوان یک "مقاومت" موفق و متقاعد کردن مردم لبنان است که کشور بدون مقاومت امن تر و بهتر خواهد بود.
استراتژی ایالات متحده در قبال لبنان و حزب الله به وضوح نشان می دهد که واشنگتن به موضوع سلاح مقاومت صرفاً بر اساس حفاظت از ثبات لبنان یا حمایت از حاکمیت دولت نگاه نمی کند، بلکه به عنوان بخشی از پروژه راهبردی گسترده تر خود در منطقه است که مبتنی بر جلوگیری از ظهور هر نیرویی است که بتواند برتری اسرائیل را تهدید کند. در واقع آمریکا از طریق خلع سلاح حزبالله به دنبال برای تسلیم کامل لبنان بر اساس منافع امنیتی و سیاسی رژیم صهیونیستی است. آنچه در لبنان اتفاق می افتد صرفاً بخشی از یک سیستم یکپارچه آمریکایی است که دهه هاست برای از بین بردن هر قدرت مستقل منطقه ای تلاش کرده است تا یک واقعیت استعماری مدرن را ایجاد کند که شعار آن این است: "در خاورمیانه هیچ قدرتی جز اسرائیل نباید وجود داشته باشد." این جوهر سیاست آمریکا در منطقه است و زمینه واقعی همه فشارهای اقتصادی، سیاسی، نظامی و رسانه ای است که لبنان امروز با آن مواجه است.
این جنگ تنها علیه حزبالله نیست، بلکه علیه ایده مقاومت، علیه توانایی مردم برای محافظت از خود و شکل دادن به آینده خود بر اساس اراده آزادشان است. بنابراین مقابله با این پروژه نه تنها در عرصه نظامی، بلکه در سطح افکار عمومی، سیاسی، اقتصادی و برای حفظ هویت، حاکمیت و استقلال لبنان حیاتی است. آمریکا منطقهای بدون مقاومت میخواهد و پاسخ از اینجا شروع میشود: لبنان فروشی نیست و سلاح مقاومت را نمیتوان در میز مذاکرهای فروخت یا تحویل داد که مفاد آن در تلآویو و واشنگتن نوشته شده است.
دبیرکل آب پاکی را روی دست همه ریخت
در میان واکنشهای مختلف اعضا و نیروهای مرتبط با مقاومت، در نهایت این دبیرکل حزب الله لبنان بود که آب پاکی را روی دست همه ریخت تا نشان دهد اگرچه مقاومت همانند همیشه بر اساس رویکرد ملی برای حفظ منافع و مصالح ملت لبنان آمادگی مذاکره و گفتگو با دولت به منظور تقویت بنیه دفاعی کشور را دارد اما در برابر فشارها حزبالله بیدی نیست که با این بادها بلرزد.
شیخ نعیم قاسم در سخنان خود به برداشت غلط غربیها و برخی نیروهای مخالفان داخلی از سلاح مقاومت پرداخت و روشنگری کرد که مقاومت یک عکس العمل و واکنشی مردمی به اشغالگری و حملات و تهدیدات همیشگی رژیم صهیونیستی است آنهم وقتی که لبنان از ارتش قدرتمندی که بتواند از خاک و جان شهروندان در برابر این رژیم دفاع کند برخوردار نبود. به عبارت دیگر سلاح مقاومت در واقع سلاح همه مردم لبنان است که در نبود یک نیروی دفاعی قدرتمند در برابر تجاوزات همیشگی رژیم صهیونیستی به کمک دولت و ارتش رفتهاند.
دبیرکل حزب الله یادآوری کرد که آتش بسی که اکنون آمریکاییها برای حفظ آن دولت لبنان را تحت فشار قرار دادهاند که حزب الله را خلع سلاح کند، خود در نتیجه پایداری مقاومت به دست آمده است. او گفت: «اگر مقاومت دوام نمی آورد، توافقی حاصل نمی شد. اگر مقاومت مقاومت نمی کرد، اسرائیل برای رسیدن به اهدافش به تجاوزات خود ادامه می داد. اما این مقاومت بود که بازدارندگی ایجاد کرد».
مسئله دیگر در بیان دبیرکل حزب الله، لزوم عدم دلخوش کردن به وعدههای آمریکا است زیرا به گفته او هدف اصلی رژیم صهیونیستی اشغال بخشهای وسیعی از لبنان پس از خلع سلاح مقاومت است.
او گفت: «بگذارید صراحتاً به شما بگویم اگر فکر می کنید که اسرائیل می خواهد برای یک قطعه زمین کوچک، برای یک پیشروی کوچک یا برای حل یک مسئله تسلیحاتی حمله کند، دچار توهم شده اید. اسرائیل میخواهد بزرگترین بخش لبنان را اشغال کند تا آن را به فلسطین اشغالی ضمیمه کند، در سرزمین لبنان شهرکسازی کند، و از لبنان برای اسکان فلسطینیهایی که از تشکیلات اسرائیلی فلسطین اشغالی اخراج میکند، استفاده کند. این پروژه اسرائیل است».
با این سخن در واقع دبیرکل حزبالله خطر در پیش گرفتن بازی کردن در زمین طراحی شده آمریکا با اسم رمز تدوین استراتژی دفاعی را گوشزد کرد که نه تنها به دفاع از امنیت لبنان منجر نخواهد شد بلکه دست اشغالگر را برای پیادهسازی برنامههایش در لبنان شبیه آنچه در سوریه و غزه در پیش گرفته است باز خواهد گذاشت. او در تأیید ادعای خود واقعه حمله اسرائیل به لبنان در سال 1982 را یادآوری کرد که به بهانه نابودی ساف صورت گرفت اما با وجود خروج نیروهای ساف از لبنان، اشغالگری صهیونیستها تا 18 سال دیگر ادامه یافت.
وی در ادامه به حملات مدام اسرائیل به لبنان و نقض مکرر آتش بس در 5 ماه گذشته اشاره کرد تا نشان دهد تجاوزگری اسرائیل حد و حدودی ندارد. نعیم قاسم گفت: «ما به عنوان یک کشور لبنان با دشمن اسرائیل توافق کردیم. آیا قرار نیست این توافق پایان مرحله تجاوز باشد؟ معمولاً نتیجه توافق همین است. بنابراین اسرائیل دیگر بهانهای ندارد، اما با این حال، پنج ماه است که روزانه حمله می کند، تا جایی که حملاتش به بیش از 2700 بار رسیده است، از جمله کشتار، زخمی، بولدوزر، تخریب، ریشه کن کردن درختان، هواپیماهای بدون سرنشین هوابرد و تجاوز در زمین، دریا و هوا، آنهم در معرض دید کامل جهان.
دبیرکل حزب الله تا این مرحله از سخنانش تمام استدلالهایی که خلع سلاح مقاومت را گامی در جهت حفظ صلح با اسرائیل میدانند رد کرد و نشان داد که این استدلال را نه تجربه تاریخی تأیید میکند و نه ماهیت تهاجمی دشمن.
وی سپس به سراغ استدلالهایی رفت که خلع سلاح مقاوت را به عنوان گامی در جهت حمایت از حاکمیت دولت و رفع چالشهای سیاسی عنوان میکنند.
وی در جواب کسانی که اجرای توافق طائف را که خواستار انحصار سلاح در دست دولت است، با یادآوری نقشآفرینی اصلی حزبالله در روند تشکیل دولت جدید و حمایت کامل آن از فرآیند سیاسی تأکید کرد که سلاح حزبالله دیگر بر دولت سازی تأثیر نمی گذارند. در واقع توافق طائف که در دهه 80 میلادی برای پایان دان به جنگ داخلی خونین لبنان به دست آمد خلع سلاح تمامی جریانها را به عنوان راهی برای جلوگیری از شکست پروژه توافق سیاسی در آینده پیشبینی کرده بود و اکنون دبیرکل حزب الله به درستی تأکید کرد که سلاح مقاومت اساساً هیچ ارتباطی به تحولات داخلی لبنان ندارد و حزب الله با نرمش زیاد نقش سازنده خود در جریان تشکیل دولت را ایفا کرد.
نعیم قاسم یادآور شد: قانون اساسی می گوید که سلاح منحصراً در دست دولت است و ما می گوییم سلاح منحصراً در دست دولت است، اما کدام سلاح؟ سلاحی که از شهروندان محافظت می کند، سلاح امنیت داخلی. در مورد مقاومت، سلاحهای آن منحصراً مربوط به مقابله با دشمن اسرائیلی است و هیچ ارتباطی با داخل کشور ندارد؟
دبیرکل حزب الله نهایتاً درباره بحث تدوین استراتژی دفاعی با تأیید آمادگی حزب الله برای همکاری با مکانیسم تعیین نحوه مذاکره درباره این موضوع از سوی رئیس جمهور، زمانبندی این قضیه را در راستای منافع رژیم صهیونیستی و برخلاف منافع لبنان دانست و گفت: آیا از ما انتظار می رود که در حالی که نیروی هوایی بالای سرمان پرواز می کند و اشغالگری در جنوب ادامه دارد، و در حالی که آمریکا فشارهای میآورد تا مذاکره تحت فشار و مبتنی بر دیکته باشد، درباره استراتژی دفاعی بحث کنیم؟ این یک مذاکره نیست، این یک تسلیم است؟ اجازه دهید اسرائیل ابتدا ترک کند و حملات خود از جمله حملات هوایی را متوقف کند. این گام مهمی برای ورود ما به بحث استراتژی دفاعی خواهد بود.»
وی در نهایت با تأکید بر این نکته راهبرد دفاعی ربطی به خلع سلاح یا خروج سلاح نخواهد داشت، آب پاکی روی همه دستای پشت پرده ماجرا ریخت و گفت: «ما به کسی اجازه نمی دهیم که حزب الله را خلع سلاح کند یا مقاومت را خلع سلاح کند، زیرا حزب الله و مقاومت یکی هستند. ایده خلع سلاح باید از فرهنگ لغت حذف شود. ما به کسی اجازه نمی دهیم که مقاومت را خلع سلاح کند. این سلاح ستون مقاومت است. این سلاح چیزی است که به مردم ما زندگی و آزادی بخشید. این سلاح همان چیزی است که میهن ما را آزاد کرد و از حاکمیت آن محافظت کرد».