الوقت- پس از گذشت بیش از 40 روز از مرگ مهسا امینی دولتمردان آمریکایی که همواره در تحلیلهای خود از وقایع ایران دچار اشتباهات فاحش و غیرواقعبینانه هستند خاماندیشانه همچنان امیدوارند که شاید بتوانند با ایجاد آب گلآلود در فضای سیاسی و رسانهای، جمهوری اسلامی را دچار بحران داخلی کنند و از این طریق مقابل روند فزایندۀ قدرتگیری ملت ایران در عرصه بین المللی را بگیرند.
در آخرین دور از حمایتهای آشکار و پنهان از آشوبآفرینی در داخل ایران، دولت آمریکا روز گذشته (چهارشنبه) در راستای فضاسازیهای سیاسی هفتههای اخیر اقدام به برگزاری نشستی غیرقانونی و مداخلهجویانه در سازمان ملل نمود تا تهران را تحت فشار قرار دهد.
اما این نشست که با عدم استقبال گسترده هیئتهای نمایندگی دیگر کشورها در سازمان همراه بود به یک شکست مفتضحانه برای واشنگتن تبدیل شد زیرا عملاً هیچ نتیجه ملموسی که اهداف طراحان آن را برآورده سازد به دست نیامد و حتی مورد توجه رسانههای جهان نیز قرار نگرفت.
نظام سیاسی سلطهگر آمریکا که ید طولایی در دخالت، بحرانآفرینی، کودتا، انقلابهای مخملی، جنگ و ... در دیگر کشورهای جهان برای به یوغ کشیدن استقلال آنها دارد اما در دوران معاصر به سدمحکمی به اسم جمهوری اسلامی ایران برخورده است که هرچه میکوشد تا از این مانع بزرگ بگذرد ناکام بوده و همه تیرهایش به سنگ خورده است.
نظام سیاسی آمریکا همواره برای اینکه مسیر جنگ افروزی و لشگرکشی و مداخله نظامی در دیگر مناطق جهان را هموار سازد پیش از هرچیز از طریق تبلیغات شدید رسانهای و فضاسازی سیاسی به آماده سازی اذهان جهانی میپردازند تا اهداف امپریالیستی را در ظاهر اقدامات بشردوستانه و دفاع از امنیت بین المللی پنهان سازد. دروغ بزرگ مقامات آمریکایی در ادعای وجود سلاحهای کشتارجمعی در عراق و یا مبارزه با تروریسم در افغانستان امروزه برای تمام مردم جهان آشکار شده است.
با این حال توانمندی نظامی و همچنین قدرت منطقهای بالای جمهوری اسلامی و مهمتر از همه اتحاد ملی ایرانیان برای جلوگیری از تعدی دشمنان به خاک کشور و حفظ تمامیت ارضی، موجب شده تا آمریکا در محاسبات خود در مورد ایران همواره جانب احتیاط را رعایت کند و در نتیجه مجبور شود در اقدامی که اعتراف کامل به ناتوانی کاخ سفید بود به برگزاری یک نشست ضعیف دلخوش کند. با وجود این باید پرسید که چرا آمریکا در رسیدن به اهداف خود در نشست ضدایرانی روز گذشته ناکام بود؟
اولاً باید دانست که هدف اصلی واشنگتن از برگزاری نشست غیررسمی روز پنجشنبه دمیدن در کوره رو به خاموشی اغتشاشات در ایران بود تا رسانههای دروغپرداز فارسیزبان سعودی - انگلیسی همچنان خوراک تبلیغاتی برای شایعهسازی و جنجال آفرینی داشته باشند.
در واقع از ابتدا برای مقامات آمریکایی محرز بود که از نشست غیررسمی شورای امنیت برای ایجاد فشار حقوقی و حتی سیاسی بر جمهوری اسلامی آبی گرم نمیشود اما همچنان آن را دنبال کردند و باقی ماجرا را به رسانههای دروغپرداز سپردند تا بیان وارونه نتایج نشست به خورد مخاطبان داده شود. تصویری که رسانههای دروغپرداز لندنی و سایبریهای آلبانینشین از وضعیت شهرها و خیابانهای ایران و اتفاقات روزمره ارائه میدهند چنان با واقعیت متفاوت است که اگر کسی ساکن ایران نباشد و رویدادهای ایران را از این رسانهها دنبال کند تصویری همانند جنگ سوریه و اوکراین برای او تداعی میشود.
از طرف دیگر پس از روزهای اولیه شروع اغتشاشات در برخی شهرها، که ضدانقلاب و دشمنان قسم خورده ایران با همراهی مزدوران و فریبخوردگان داخلی به دنبال سو استفاده از ناراحتی عمومی از این رویداد تلخ اما کاملاً روشن و بیابهام دست به اقدامات هنجارشکنانه و ضدامنیت عمومی زدند، در هفتههای اخیر روند اقدامات اغتشاشگران سیری نزولی داشته به صورتی که پروتکلهای امنیتی پلیس به حالت عادی بازگشته است. از این حیث میتوان گفت اقدام دولت آمریکا در ترتیب دادن نشست روز چهارشنبه در واقع اعلام حمایت از اغتشاشگران است تا همچنان به خیابانها بیایند و زمینه تداوم فشارهای غربیها را فراهم کنند. سناریوی سوریه سازی وضعیت مطلوبی است که آمریکا و رژیم صهیونیستی و سعودیها در مورد ایران دنبال میکنند و حمله تروریستی توسط یک عنصر تکفیری داعش به حرم حضرت شاهچراغ (ع) در راستای چنین برنامهای طرحریزی شده بود.
همچنین در بعدی دیگر کاخ سفید امیدوار است که بتواند میان ایران با کشورهای همسایه و حتی قدرتهای متحد آن یعنی روسیه و چین شکاف بیاندازد. طرح شایعه مضحک آمادگی ایران برای حمله به خاک عربستان سعودی از این دست اقدامات تفرقه افکنانه استراتژیستهای غربی است. این در حالی است که این سعودیها هستند که جواب حسن نیت جمهوری اسلامی در کمک به انعقاد توافق آتش بس در یمن و نشستن بر پای میز مذاکرۀ احیای روابط را با پشتیبانی مالی از شبکه فارسی زبان اینترنشنال دادند.
در این میان مهمترین دلایل شکست نشست روز چهارشنبه را میتوان اینگونه برشمرد:
اولاً غیر از اروپاییها که خود سابقه استعمارگری دارند بخش زیادی از کشورهای جهان طعم دخالتهای غرب و آمریکا را چشیدهاند. استانداردهای دوگانه غرب در موضوع حقوق بشر و بحرانهای منطقه ای که غربیها به اسم مبارزه با تروریسم و حمایت از دموکراسی بوجود آوردهاند بر وضعیت کشورهای جهان تأثیرگذار بوده است.
ثانیاً قدرتهای بزرگ بین المللی غیرغربی یعبنی روسیه و چین مخالف خود را با بازیگری آشکار آمریکا در امر اغتشاشات ایران نشان دادند. نماینده چین در سازمان ملل تصریح کرد هدف نشستهای فرمول آریا، گزارشدهی غیررسمی به اعضای شورای امنیت درباره مسائل مرتبط با صلح و امنیت است، در حالی که مسائل اخیر ایران در حیطه مسائل داخلی این کشور است و نباید در دستور کار نشست فرمول آریا قرار گیرد.
نماینده روسیه نیز در این جلسه از مرگ «مهسا امینی» ابراز تأسف کرد اما برای نشان دادن رفتار دوگانه کشورهای غربی به مرگ «اشلی بابیت» اشاره کرد. بابیت دختری بود که در جریان حمله به ساختمان کنگره آمریکا در روز ۶ ژانویه ۲۰۲۱ به ضرب گلوله پلیس کشته شد.
ثالثاً نتایج این نشست به حدی بی ارزش و ناچیز بود که حتی در رسانههای غربی هم انعکاس ویژه ای نیافت و عملاً به موضوعی حاشیه ای در متن اخبار تحولات جهان تبدیل شد.