الوقت- کشورهای اروپایی که در همسویی با آمریکا از چهار دهه قبل با اعمال تحریمها علیه ایران، معیشت مردم را نشانه گرفتهاند و حتی از صادرات داروهای مورد نیاز برای بیماران لاعلاج خودداری میکنند، این بار رنگ عوض کرده و با موج سواری روی آشوبهای خیابانی در برخی شهرهای ایران، ساز دفاع از حقوق بشری را کوک کردهاند. تروئیکای اروپا در هفتههای اخیر باز هم با حمایت از آشوبها در ایران، سعی دارند از آب گلالود ماهی گرفته و فشارهای جهانی علیه ایران را افزایش دهند. رهبران انگلیس، آلمان و فرانسه مثل همیشه خود را مدافع اغتشاشات معرفی کرده و حتی برای اینکه در ظاهر نشان دهند حقوق بشر تا چه حد برای آنها اهمیت دارد، تحریمهایی را نیز علیه جمهوری اسلامی اعمال کردهاند.
فرانسه، آلمان و انگلیس که خود را مهد حقوق بشر میدانند، سراسر تاریخ این کشورها پر از جنایاتی است که در مستعمرات سابق و در حق ملت خودشان مرتکب شدهاند. بنابراین، این کشورها کارنامه سیاهی را از خود به یادگار گذاشتنهاند که ایران با استفاده از آنها میتواند دهان دولتهای غربی را ببندد.
کارنامه ننگین انگلیس در زمینه حقوق بشر
انگلیس بویژه با بنگاه خبرپراکنی دولتی خود یعنی bbc در شرایطی بر آتش ناآرامیهای خیابانی و عناصر تجزیهطلب در شهرهای شرقی و غربی ایران میدمد که در مقابل جداییطلبان مستعمرات بریتانیا از کاربرد هر گونه خشونتی برای مقابله با آنها ابایی ندارد. ملتهای ایرلند و اسکاتلند و سایر مستعمرات که از چند سال پیش ساز جدایی از بریتانیا را کوک کردهاند، از تیغ انتقام لندن در امان نبودهاند. مقامات لندن همیشه جداییطلبان را تهدید میکنند که در صورت برگزاری رفراندوم استقلال، تحریمهایی را علیه آن اعمال خواهند کرد و به شدت با این اقدامات مخالفت میکنند و حتی در تظاهرات استقلال خواهی در برخی مناطق نیز پلیس تحت فرمان انگلیس، تاکنون دهها تن را در این ارتباط بازداشت کرده و عدهای نیز در درگیری با نیروهای پلیس به شدت زخمی شدهاند.
تازه این پایان ماجرا نیست، خشونت دولت انگلیس علیه مخالفان خروج این کشور از اتحادیه اروپا (برگزیت) هم نقض فاحش حقوق بشر در این کشور است. صدها تن در ماههای اول اجرایی شدن برگزیت توسط پلیس انگلیس در سراسر قلمرو بریتانیا دستگیر شدند و دهها نفر دیگر هم در درگیری با نیورهای امنیتی مجروح شدند. حتی اعتراضات مردم لندن در برابر سیاستهای ضعیف دولت هم بارها به خشونت کشیده شده است که در آبان ماه 1400 چندین نفر در اعتراضات مسالمت آمیز ضد دولتی بازداشت و تعدادی نیز توسط پلیس مجروح شدند.
علاوه بر نقض حقوق بشری در داخل، انگلیس کارنامه ننگینی در کشتار مردم در سایر مناطق جهان نیز دارد که نشان میدهد این کشور در کنار آمریکا در لیست آخری قرار دارند که میتوانند از حقوق بشر دم بزنند. انگلیس که با آرژانتین بر سر جزایر مالویناس از دههها پیش درگیر است، در دهه 1980 با یورش به این جزیره صدها نفر از آرژانینیها را به قتل رساند و با خشونت و ارتکاب جنایات گسترده توانست این جزیره موردمناقشه را اشغال کند.
همچنین انگلیسیها در قالب سازمان ناتو در بیست اشغالگری خود در افغانستان، هزاران نفر را به خاک و خون کشیدند و این جنایتها چنان گسترده بود که حتی رسانههای انگلیس نیز به آن اعتراف کردند. شبکه بیبیسی در اواخر تیرماه سال جاری از افشای اسنادی خبر داد که از ارتکاب جنایات جنگی و ضربشری از سوی نیروهای نظامی ویژه ارتش انگلیس در زمان حضور اشغالگرانه در افغانستان و کشتار غیرنظامیان و گروهی از افراد در حال بازداشت و غیرمسلح حکایت داشت. در بخش کوچکی از سیاهه این جنایات، یک واحد نظامی ارتش انگلیس ۵۴ نفر را در یک دوره شش ماهه کشته و فرمانده سابق نیروهای ویژه ارتش انگلیس از ارائه مدارک مربوط به قتلها خودداری کرده بود. با وجود این همه جنایتها در تاریخ انگلیس، اما رهبران این کشور با کمال پررویی از آشوبهای داخل ایران به نام دفاع از حقوق انسانها حمایت میکنند.
جنایت حقوق بشری فرانسه
فرانسه هم که یکی از استعمارگران بزرگ جهان در قرنهای گذشته بوده که جنایات زیادی را به نام خود ثبت کرده است و هیچ وقت از اذهان ملتهای مورد ستم پاک نخواهد شد. فرانسه که حدود 130 سال چتر استعماری خود را بر فراز الجزایر گشوده بود، در این مدت طولانی بر اساس آمارهای رسمی حدود 10 میلیون الجزایری توسط نیروهای فرانسوی کشته شدند. حتی در ماههای پایانی منتهی به استقلال الجزایر از فرانسه در سال 1961 که مردم این کشور اعتراضات سراسری به راه انداخته بودند تا از شر استعمارگران خلاص شوند، پایان خونینی داشت و طبق گزارشها، دهها هزار نفر از مردم الجزایر توسط فرانسویها و با کمک دولت محلی کشته شدند. این جنایت چنان گسترده بود که حتی امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه سال گذشته نسبت به ارتکاب این جنایت عذرخواهی کرد و آنرا نابخشودنی خواند.
خشونت فرانسویها تنها به مردم الجزایر محدود نمیشود و مسلمانان در داخل فرانسه نیز سالهاست که مورد آزار و اذیت جنسی قرار دارند. فرانسه که با داشتن بیش از 6 میلیون مسلمان بیشترین جمعیت مسلمان در اروپا را در اختیار دارد اما با این حال برنامههای ضد حقوق برشری را علیه این جمعیت 10 درصدی اعمال کرده است. تصویب قانون منع حجاب برای زنان مسلمان در مدارس و ادارات دولتی بخشی از این سیاست ضد انسانی است که دولتمردان پاریس در سالهای اخیر علیه مسلمانان انجام دادهاند و حتی صدها نفر از معترضان به این قوانین سختگیرانه نیز توسط پلیس دستگیر شدهاند.
این دولتی که حقوق انسانی زنان مسلمان را نقض میکند و آنها را مجبور میکند تا برخلاف مناسک و قوانین دینی خود رفتار کنند، این روزها حامی زنان ایرانی شده است. از سوی دیگر، مقامات فرانسه که مدعی هستند راه برای برگزاری اعتراضات مسالماتآمیز در این کشور همیشه باز است اما در عمل خلاف آنرا ثابت کردهاند و نمونه عینی آنرا در جنبش «جلیقه زردها» در سراسر فرانسه می توان مشاهده کرد. این جنبش که از نوامبر 2018 در واکنش به گرانی سوخت، اعتراضات مسالمتآمیز علیه دولت را شروع کرد و بیش از یکسال این اعتراضات را ادامه داد اما با این حال همیشه این اعتراضات به خشونت همراه بود و صدها نفر در این اعتراضات دستگیر شدند و بر اساس آمارها نزدیک به 20 نفر نیز کشته شدند.
نمونه دیگر اقدامات ضد انسانی فرانسه را در قبال مهاجران به خوبی میتوان مشاهده کرد. دولت فرانسه که ادعا دارد دارای پیشرفته ترین قوانین حمایتی از مهاجران خارجی است اما گزارشهایی که از کمپ مهاجران در این کشور موسوم به «کمپ کاله» منتشر میشود فاجعه بار است. سازمان دیدهبان حقوقبشر بارها گزارش داده که پناهجویان چادرنشین جنگل در فرانسه هر روز مورد اذیت و آزار و تحقیر پلیس فرانسه و نیروهای امنیتی هستند. به خاطر این خشونتهای فرانسه بسیاری از مهاجران با فرار از این کمپ از طریق دریا راهی بریتانیا میشوند اما گرفتار طوفان میشوند و در دریا غرق میشوند، اما مقامات پاریس نه تنها اقدامی برای بهود اوضاع مهاجران و جلوگیری از مرگ آنها انجام نمیدهند بلکه با افزایش خشونتهای خود مهاجران را فراری میدهند تا هزینههای خود را کاهش دهند.
وضعیت حقوق بشری آلمان
آلمان نیز از دیگر کشورهای مطرح اروپایی بوده که در روزهای گذشته با دخالت آشکار در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران به حمایت از اعتشاشات و تداوم خونریزیها در خیابانها مبادرت کرده است، این کشور نیز کارنامه قابل دفاعی از خود در زمینه حقوق بشری ندارد که بتواند بدون نقطه ضعفی در این مورد به حمایت از آشوبهای خیابانی در سایر نقاط جهان اقدام کند. دولت آلمان در حالی حمایت از قانون شکنی را تحت لوای دفاع از آزادیخواهی و حقوق بشر توجیه میکند که در رویکردی متناقض با این شعارها اعتراضات هفتاد ساله ملت فلسطین برای بازپسگیری سرزمین اشغال شده خودشان را محکوم میکند و با حمایت از رژیم کودککش صهیونیستی بر جنایتهای این رژیم علیه فلسطینیها مهر تایید میزند. آلمان که به خاطر سیاستهای دولت نازی علیه یهودیان و ادعای صهیونیستها به انجام «هولوکاست»، زبان انتقاد در مقابل این رژیم ندارد، هر گونه جنایت از سوی نظامیان اسرائیلی علیه فلسطینیها را با نام دفاع از امنیت خود توجیه میکند و حتی به خاطر خوش خدمتی به صهیونیستها، فعالیت سازمانهای فرهنگی و اسلامی متعلق به ایران و حزبالله لبنان را در خاک خود ممنوع کرده است.
آلمان درحالی از معترضان و زنانی ایرانی دفاع میکند که در فاصله نه چندان دور در جنگ تحمیلی، سلاحهای شیمیایی در اختیار رژیم بعث عراق قرار میداد تا علیه مردم ایران استفاده کند و آثار این جنایتها هنوز در برخی مناطق غربی ایران از جمله در شهر سردشت همچنان مشهود است. همچنین دولت آلمان در ماههای اخیر که هزاران نفر از مردم این کشور در واکنش به حمایتهای برلین از دولت اوکراین به خیابانها آمدند با خشونت تمام با آنها برخورد کرد و دهها نفر را نیز دستگیر کرد و برخلاف خواسته معترضان، به صراحت اعلام کرد که به حمایتهای نظامی از اوکراین ادامه خواهد داد.
ننگ کشتار بومیان بر گردن دولت کانادا
کانادا که سالهاست به مأمن اختلاسگران ایرانی تبدیل شده است و در این مورد که برایش سودآوری دارد هیچگونه وقهی به خواست عمومی ملت ایران برای استرداد این متخلفین و دزد بیت المال نمیگذارد، اما همین که جرقه ناآرامیها در ایران زده میشود الم دفاع از حقوق بشر برداشته است. این کشور هم سابقه فاجعهباری در نقض حقوق بشر دارد.
در سالهای اخیر چندین گور دستهجمعی از کشتار بومیان ساکن کانادا در گذشته کشف شده است که نشان میدهد بومیان این کشور تا چه اندازه مورد آزار و اذیت دولتهای وقت قرار داشتهاند. این جنایتها تا حدی گسترده است که حتی صدای سازمان ملل و سازمانهای حقوق بشری غرب هم درآمده است. کسانی که مرتکب چنین جنایتهایی میشوند در اصل نمیتوانند از نقض حقوق انسانها در کشورهای دیگر دفاع کنند، زیرا بیشترین جرم را علیه ملتهای خود مرتکب شدهاند که جای هیچگونه دفاعی ندارد.
در کل میتوان گفت، اگر غربیها واقعا دلشان به حقوق از دست رفته ایرانیها میسوزد به جای آتشافروزی و دامن زدن به اعتراضات داخلی، بهتر است با لغو تحریمها میلیاردها دلار از سرمایههای مسدود شده ملت ایران در خارج را برگردانند تا با رونق اقتصادی موج نارضایتیها نیز فروکش کند اما خود غربیها برخلاف ادعاهایشان عامل اصلی بحرانآفرینی در خیابانها هستند.