الوقت- تنش میان روسیه و غرب در بالاترین حد خود طی 30 سال گذشته، یعنی پس از فروپاشی شورای سابق، رسیده است و تقریباً درهای دیپلماسی برای حل اختلافات فزاینده دو طرف کاملاً مسدود شده اند. درحالی که غربیها تلاش میکنند تا روسیه را در جهان منزوی کنند اما مقامات کرملین هم برنامههای جدیدی را در جهان متشنج کنونی در دستور کار قرار دادهاند تا بتوانند نقشههای غرب علیه خود را خنثی کنند. در چنین شرایطی پوتین در اقدامی قابل تأمل طی روزهای اخیر از دکترین ۳۱ صفحهای جدید روسیه رونمایی کرد که طبق این دکترین، که بر مفهوم «جهان روسی» تأکید دارد، روسیه باید از سنتهای جهان روسی حمایت و آنها را ترویج کند. همچنین در این دکترین تاکید شده است که روسیه از حق، منافع و هویت فرهنگی هموطنان خود که در خارج از کشور زندگی میکنند، حمایت میکند که این امکان را فراهم میکند تا وجهه خود را در صحنه بینالمللی که به عنوان کشوری دموکراتیک برای ایجاد جهانی چند-قطبی تلاش میکند، تحکیم ببخشد.
برای اطلاع از جزئیات و اهداف دکترین جدید روسیه، الوقت؛ با دکتر سیدرضا میرطاهر، کارشناس مسائل بینالملل گفتگو کرده است.
رئیس جمهور روسیه اخیرا دکترین جدید این کشور در سیاست خارجی را امضا کرده است که به نظر میرسد سیاست نگاه به شرق و توجه به سایر مناطق جهان در اولویت قرار گرفته است، مهمترین نکات این دکترین و اهداف اصلی آن چیست؟
دکترین جهان روسی، مفهومی است که توسط نظریه پردازان محافظهکار روس ابداع شده و به ادعای غربیها برای توجیه اقدامات تهاجمی روسیه از آن استفاده میشود. این دکترین 31 صفحهای که «سیاست بشردوستانه» نام گرفته بر این امر تاکید میکند که روسیه باید از سنتها و آرمانهای جهان روسی حمایت و حفاظت کند و آن را پیش ببرد. در این سند آمده که روسیه از هموطنان خود در خارج از کشور برای به رسمیت شناختن حقوقشان، تضمین حفاظت از منافع و برای حفظ هویت فرهنگی روسی خود حمایت میکند. مسکو همچنین باید روابط خود را با مناطق جدا شده گرجستان مانند آبخازیا و اوستیای جنوبی و همچنین با جمهوریهای خودخوانده جداییطلب لوهانسک و دونتسک در شرق اوکراین توسعه دهد.
به نظر میرسد تدوین و امضای این سند از جانب رئیس جمهور روسیه تلاشی در راستای ارائه چارچوبی نظری برای مداخلات خارجی روسیه به ویژه تهاجم به اوکراین در اواخر فوریه 2022 است. پوتین در24 فوریه2022 در نطقی تلویزیونی اعلام کرد که در واکنش به درخواست جمهوریهای خود خوانده دونتسک و لوهانسک در شرق اوکراین، فرمان آغاز «عملیات ویژه نظامی» در اوکراین را صادر کرده تا از مردمی که هشت سال مورد سوءاستفاده و نسلکشی رژیم کییِف بودهاند، حفاظت کند و اوکراین از وجود نئونازیها پاکسازی شود. سرگئی شویگو، وزیر دفاع روسیه هم در تشریح دلایل مداخله نظامی روسیه در اوکراین با اشاره اینکه تهدیدی واقعی برای جمعیت دونباس و در آینده نیز برای روسیه وجود داشت گفته بود که کییف نمیخواست توافقات مینسک را اجرا کند و این تهدیدی واقعی برای ساکنان دونباس و در آینده برای روسیه نیز بود و این بینش انجام عملیات نظامی ویژه در اوکراین را ضروری کرد.
همچنین در این سند راهبردی تصریح شده است که روابط بین روسیه و هموطنانش در خارج از کشور به مسکو این امکان را میدهد که وجهه خود را به عنوان یک کشور دموکراتیک تقویت کند که برای ایجاد جهانی چند قطبی در صحنه بینالمللی تلاش میکند. یکی از مسائلی که در یک دهه اخیر به ویژه از سوی مقامات ارشد روسیه بارها مطرح شده است تاکید بر ایجاد جهانی چند قطبی مطابق با واقعیات جدید در عرصه جهانی و ظهور قدرتهای جدید بینالمللی مانند چین و هند است که البته این امر در راستای مقابله با تداوم رویکرد یکجانبهگرایی از جانب آمریکا صورت گرفته است. یکجانبهگرایی به ویژه در دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا به رویکرد غالب و علنی واشنگتن تبدیل شده و حتی در برهه کنونی نیز جو بایدن رئیس جمهور این کشور نیز کماکان این رویکرد را در عرصه سیاست خارجی دنبال میکند. مثال بارز این امر تحمیل خواستههای واشنگتن بر متحدان غربی به ویژه اروپایی خود برای حمایت همهجانبه از اوکراین پس از حمله روسیه به این کشور در قالب عملیات نظامی ویژه و نیز اعمال تحریمهای بیسابقه علیه روسیه است که البته به دلیل واکنشهای مسکو موجب ایجاد وضعیت وخیم اقتصادی و اجتماعی در کشورهای اروپایی شده است.
دکترین جدید روسیه تا چه حد متاثر از تحولات جهانی به خصوص بحران اوکراین بوده است؟
به نظر میرسد سند جدید سیاست خارجی روسیه با توجه به تحولات جدید در عرصه منطقهای و بینالمللی به ویژه جنگ اوکراین و تلاش مسکو برای توجیه آن در چارچوب اصول سیاست خارجی جدید این کشور تدوین و به امضای پوتین رسیده است. با توجه به مسائل متعددی که روسیه در عرصه منطقهای و بینالمللی با آنها مواجه است، تلاش جدی را برای ارائه و اجرای سیاستهایی در پیش گرفته که ضمن حفظ هویت ملی و منافع ملی آن موجب تقویت موقعیت بینالمللی روسیه به عنوان بازیگری مهم و تاثیرگذار در عرصه جهانی شود. ضمن اینکه یکی از محورهای اصلی سیاست خارجی روسیه، تغییرات متناسب با تحولات در عرصه جهانی در دیگر جنبههای رویکرد خارجی روسیه است. در واقع با توجه به ادامه رویکرد تحریمی از سوی غرب به ویژه آمریکا و اتحادیه اروپا علیه روسیه، مسکو سیاست نگاه به شرق را در پیش گرفته و روابط گسترده و چند جانبه با کشورهای شرق و جنوب آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین برقرار کرده و یا در حال برقرار کردن است.
با توجه به اینکه در بخشی از این دکترین به حمایت روسیه از روس تبارها در سراسر جهان اشاره شده است، آیا این اقدام تنها برای جلب نظر افکار عمومی داخلی است یا اینکه مسکو واقعا میخواهد در عمل نیز از همه روس تبارها در جهان حمایت کند، یعنی همان کاری که در گرجستان و اوکراین انجام داد؟
دکترین سیاست خارجی روسیه نشان میدهد که تغییرات مهمی در سیاست خارجی روسیه شکل گرفته است. در این دکترین، مفهوم جهان روس که اساسا از سوی اوراسیا گرایان و یا ملیگرایان به ویژه از سوی الکساندر دوگین، نظریه پرداز معروف روسیه مطرح شده، مورد توجه قرار گرفته است و به این معنی است که دولت روسیه خود را متعهد میداند که از کلیه روستبارها در سایر کشورها مخصوصا در کشورهای پیرامونی حمایت و حفاظت کند و در مواقع لزوم به خاطر حفاظت از آنها اقدام مشخصی انجام دهد. ما شاهد این بودیم که پوتین با مطرح کردن این مسئله که روستبارها در شرق اوکراین در معرض تهاجهات و اقدامات غیرانسانی نئونازیهای قرار دارند، عملیات گستردهای را علیه اوکراین شروع کرد. این مسئله یکی از ابعاد اجرایی شدن مفهوم جهان روسی است و به این معنی که مسکو متعهد میشود در مناطقی که روس تبارها تحت ستم و آزار قرار دارند به خاطر حمایت از آنها مداخله نظامی کند. این مسئله عملا در مناطق جدایی طلب آبخازیا و اوستیای جنوبی در گرجستان، همچنین در شبه جزیره کریمه و در شرق اوکراین اجرا شده است و به نظر میرسد این پیامد را به همراه خواهد داشت که از این پس روسیه رویکرد خود را تهاجمی خواهد کرد تا تحت لوای آن، خود را مجاز به مداخله کرده تا از روستبارها حمایت کند.
با دکترین جدید، روابط روسیه با غرب به چه سمتی پیش خواهد رفت؟
به نظر میرسد سیاست خارجی روسیه نوعی اعلام مقابله علنی روسیه با جهان غرب است. برخلاف غربیها که در دهههای اخیر دنبال تنش با روسیه بودند، روسیه سیاست تنش زدایی را دنبال میکرد و حتی در ابتدای دهه 2000 میلادی به عنوان مثال برای کاهش تنشها با سازمان ناتو، شورای روسیه و ناتو را به وجود آورده بودند و همچنین شورای روسیه و اروپا هم شکل گرفته بود و سالانه نشستهایی بین دو طرف برگزار میشد و روسها تلاش میکردند تا مناسبات خود را با آمریکا بهبود دهند، اما از سال 2014 این روند معکوس شد و نقطه عطف در این تنش تحولات سال 2022 بود. از ابتدای سال جاری میلادی روسها به این جمعبندی رسیدند که سیاست تنشزدایی با غرب موجب تهاجمیتر شدن غربیها و توسعه ناتو به شرق شده است و در عین حال غربیها قصد دارند به هر نحو ممکن روسیه را مهار کنند و همان سیاست پرده آهنین دوره جنگ سرد را اجرایی کنند. لذا سیاست خارجی جدید روسیه این قابلیت را دارد که به حجم و گستره مقابله این کشور با غرب به میزان قابل توجهی بیفزاید و پیش بینی میشود در چهارچوب این دکترین روسها موضع سختتری نسبت به گذشته در قبال اروپا و آمریکا خواهند داشت.
از آنجا که در این سیاست جدید به نقش خاورمیانه هم به عنوان یکی از مناطق استراتژیک اشاره شده است، این منطقه در سیاست جدید روسیه چه نقشی خواهد داشت و با توجه به اینکه بسیاری از کشورهای عربی غرب آسیا متحد آمریکا هستند، آیا روسها در همراه کردن این کشورها با سیاستهای خود موفق خواهند بود یا نه؟
روسیه در دکترین جدید خود تصریح کرده که توجه خود را به دیگر نقاظ جهان متمرکز خواهد کرد و این مسئله در چارچوب نگاه به شرق انجام میشود و در این زمینه هم نوعی اولویت بندی در سیاست خارجی روسیه وجود دارد و در حال حاضر بیشترین توجه به سمت هند و چین به عنوان دو قدرت نوظهور اقتصادی در جهان است که میتوانند در زمینه صادرات روسیه مخصوصا در عرصه انرژی جایگزین غرب شوند. درعین حال این دو کشور میتوانند تا حد زیادی دیگر مواد صادراتی روسها را که قبلا به غرب صادر میشد جذب کنند و همچنین به طور غیرمستقیم میتوانند به مسکو در دور زدن تحریمهای غرب کمک کنند. دیگر مناطقی که در این دکترین ذکر شده خاورمیانه است که روسها تلاش میکنند با توجه به توانمندیها و ظرفیتهایی که در این منطقه وجود دارد روابط خود را با این کشورها توسعه دهند. از جمله کشورهای مهم غرب آسیا ایران است که تحولات اخیر نشان میدهد که تهران و مسکو مسیر گسترش همه جانبه روابط را دنبال میکنند. روسیه به عنوان یکی از صادر کنندگان اصلی نفت و گاز به عربستان سعودی نیز توجه خاصی دارد و میتواند با هماهنگی این کشور اقدامات مهمی در عرصه قیمتگذاری نفت در جهان داشته باشد و با سیاستهای غرب مقابله کند. اخیرا شاهد بودیم که وزرای دارایی گروه 7 بیانیهای منتشر کردند و مدعی شدند که برای نفت صادراتی روسیه سقف قیمت تعیین خواهند کرد که این اقدام فشار غیرمستقیم و موثر علیه روسیه خواهد بود. هر چند در عملی شدن این طرح تردیدهای زیادی وجود دارد اما این امر نشان میدهد که غربیها قصد دارند روسیه را از دسترسی به منابع ارزی از طریق صادرات نفت و گاز محروم کنند. به همین منظور روابط نزدیک روسیه و ریاض و همچنین دیگر کشورهای مهم در غرب آسیا منجر به کاهش فشارهای غرب و هماهنگی بیشتر مسکو و این کشورها خواهد شد.