الوقت- تحت فشار قرار گرفتن ائتلاف سعودی- اماراتی و جبهه داخلی وابسته به آنها در جنگ یمن پس از پیروزیهای گسترده انصارالله در بخش زیادی از مناطق این کشور، موجب افزایش تعداد و شدت حملات هوایی و زمینی ائتلاف در هفتههای اخیر برای جبران شکستها شده است.
در این میان موضوع حائز اهمیت افزایش روند مداخلات نظامی مستقیم امارات در جنگ و در نتیجه احتمال تغییرات در استراتژی جنگی ابوظبی و به دنبال آن بازنگری انصارالله در دامنه عملیاتهای بازدارندگی میباشد.
انصارالله در ماههای اخیر تهدیدات خود را متوجه امارات به عنوان دومین عضو مهم ائتلاف عربی کرده است. آخرین موضعگیری رهبران انصارالله بر افزایش دامنه فعالیتهای ابوظبی در جنگ اشاره دارد. روز پنجشنبه محمد البختی عضو دفتر سیاسی جنبش انصار الله یمن در گفتگو با شبکه العربی گفت: «معاملهای میان عربستان سعودی و امارات وجود دارد که به موجب آن، عربستان سعودی تمام استانهای جنوبی یمن از جمله شبوه را به امارات تحویل میدهد و به ازای آن، امارات تمام ظرفیتهای نظامی خود را همچون گذشته [در یمن] به کار خواهد گرفت».
وی در ادامه این مصاحبه خاطرنشان کرد: «البته چند سال پیش امارات به دنبال آن بود تا از تجاوز به یمن دست بکشد. ما فرصتی به امارات دادیم و حمله به عمق خاک این کشور را متوقف کردیم؛ اما متأسفانه الان امارات مجددا در حال تنشزایی است».
تهدید امارات از سوی انصارالله در زمان جنگ پدیده جدیدی نیست و در ماه های اخیر نیز چنین تهدیدهایی مطرح شده است.
در هفتههای پایانی سال گذشته میلادی (2021) ژنرال یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن تهدید کرد که با ادامه حملات امارات، امکان بازگرداندن این کشور به "دایره اهداف" طراحی شده توسط ارتش و کمیته های مردمی یمن وجود دارد.
پیش از آن نیز، هشام شرف، وزیر امور خارجه دولت نجات ملی مستقر در صنعا، خطاب به امارات با اقدامات غیرقانونی امارات در اراضی و جزایر یمن مخالفت کرد و هشدار داد که «اگر خاک و جزایر ما را ترک نکنید، شعلههای آتش به زودی به شما خواهد رسید.»
چتر حمایتی پس از خروج مرحلهای
در اوایل سال 2019، امارات به طور ناگهانی اعلام کرد که میخواهد به مداخله نظامی خود در جنگ یمن پایان دهد. در 9 فوریه 2020، یعنی پس از پنج سال از شروع همکاری امارات با ائتلاف تحت رهبری عربستان در تجاوز به یمن، محمد بن زاید رهبر امارات در مراسمی در شهر نظامی زاید، تکمیل فرایند خروج نظامی از یمن را رسماً اعلام کرد.
امارات متحده عربی کشور بزرگی نیست و نیروی زمینی قابل استقرار آن کمتر از 20000 نیرو است. حدود 3500 نیروی اماراتی در یمن مستقر شدند و نزدیک به 3000 نیروی هوایی، ملوان و سرباز اماراتی در پشتیبانی مستقیم در فراساحل و در مناطق همجوار فعالیت داشتند. این یعنی حدود یک ششم کل نیروی جنگی کشور در هر لحظه در حال جنگ بودند؛ در حالی که امارات به طور همزمان در عرصههای مختلف دیگری از رقابت منطقهای، همانند بحران لیبی نیز ایفای نقش میکرد و این یعنی عملاً تداوم حضور مستقیم طولانی مدت در جنگ یمن خارج از توان نظامی امارات بود.
اگرچه امارات به کاهش هزینهها و فشارهای خارجی در اتخاذ تصمیم به خروج از جنگ میاندیشید، اما ابوظبی به تداوم نقش آفرینی و حفظ نفوذ خود در تحولات یمن از طریق ایجاد شبکه نیروهای نیابتی تحت الحمایه - از جمله شورای انتقالی جنوب (STC) در می 2017- همچنان ادامه داد.
از این طریق امارات میتوانست به مقابله با روند قدرتگیری اخوان المسلیمن در یمن نیز بپردازد. به احتمال زیاد، انتصاب سپهبد علی محسن الاحمر در آوریل 2016 - که به طور گسترده ای طرفدار اخوان المسلمین است - به عنوان جایگزین برای معاون رئیس جمهور خالد محفوظ بحاح، امارات را بر آن داشت تا سیاست خود در مورد یمن را مورد ارزیابی مجدد قرار دهد.
اکنون، امارات بر چندین گروه مسلح غیردولتی کنترل دارد که تصور میشود در مجموع حدود 90000 جنگجو در سرتاسر یمن را شامل شود که با ارائه آموزش مستقیم، کمکهای لجستیکی و پرداخت حقوق از آنها حمایت میکند. امارات در شرق دارای نیروهای نخبه شبوانی و حضرمی، در غرب دارای نیروهای مشترک از جمله پاسداران جمهوری، که خود را مقاومت ملی می نامند، در جنوب قوات الحزام الأمنی (نیروهای کمربند امنیتی) و در جنوب غربی تیپ ابوالعباس دارد. گزارش هیئت کارشناسان یمن سازمان ملل در سال 2020 اذعان می کرد که امارات از زمان تأسیس این گروه ها، آنها را تحت کنترل عملیاتی خود قرار داده است.
همچنین اماراتیها در چندین جزیره کلیدی یمن بسیار فعال هستند. در خرداد ماه امسال تصاویر ماهواره ای نشان می داد که امارات در حال ساخت یک پایگاه هوایی در جزیره میون (پریم) واقع در تنگه باب المندب میباشد تنگهای استراتژیک که دریای سرخ را به خلیج عدن متصل می کند. این جزیره با وسعت پنج مایل مربع، کلید کنترل باب المندب است. ابوظبی همچنین کنترل جزیره سقطری در خلیج عدن را نیز در اختیار دارد.
هم ریاض و هم ابوظبی مشتاق هستند تا از باتلاق پرهزینهای که در سال 2015 در آن وارد شدند، حداقل سودی ببرند. تصاحب قلمروی زمین استراتژیک ممکن است تنها سود ممکن باشد. هدفی که میتواند اصلی ترین بن مایه توافق پشت پرده میان ریاض و ابوظبی برای تقویت حضور نظامی امارات در تحولات جنگ باشد.
خودکشی برای نجات عربستان
اگرچه پایان نیافتن اقدامات خصمانه ابوظبی برای انصارالله کاملاً روشن بود، اما رهبری این جنبش نشان داده است که نمیخواهد دامنه درگیری در منطقه را گسترش دهد. علی رغم این موضوع، با افزایش دامنه اقدامات جنگ طلبانه امارات علیه یمن، بویژه با ادامه اشغال جزایر مهم یمن و تلاش برای تجزیه کشور، سیگنالهایی مربوط به احتمال بازنگری انصارالله در استراتژی «عملیاتهای بازدارندگی» به چشم میخورد که برای مثال میتوان به اقدام چند ماه پیش این جنبش در ارسال هواپیماهای بدون سرنشین به آسمان ابوظبی و دبی اشاره کرد.
بیتردید سایه تهدید سلسله عملیاتهای بازدارندگی انصارالله علیه مراکز نظامی و زیرساختهای حیاتی عربستان، همواره بر سر امارات نیز وجود دارد. بنابراین آنچه تاکنون حملات انصارالله را به تأخیر انداخته است تنها مربوط به نگرش و استراتژی جنگی رهبران صنعا میباشد که به دنبال حفظ و افزایش شکاف بوجود آمده در ائتلاف سعودی- اماراتی، با متوجه کردن تمرکز حملات بر عربستان بودهاند.
در این شرایط تلاش عبس ابوظبی برای بازگشت به باتلاق یمن و نجات پیکر تا گلو فرو رفته سعودیها از آن، نه تنها عایدی قابل توجهی برای امارات نخواهد داشت بلکه موجب قرار دادن خود در مسیر حملات کوبنده موشکی، پهبادی و دریایی انصارالله میشود.