به گزارش الوقت، یک مقام ارشد اماراتی سه شنبه شب به وقت تهران در گفتوگو با یک خبرگزاری انگلیسی گفت که قرار است یک هیات اماراتی برای بهبود روابط تا چندی دیگر به تهران سفر کند.
«انور قرقاش» مشاور مشاور دیپلماتیک رئیس دولت امارات عربی متحده در گفتوگو با خبرگزاری «رویترز» مدعی شد که بابت فعالیتهای منطقهای ایران نگرانی دارد.
این مقام اماراتی افزود که گفتوگو و همکاری اقتصادی را بخشی از اقدامات اعتماد ساز با ایران میداند، اما اینها زمان میبرند. قرقاش گفت، حتی اگر مذاکرات هستهای ایران به نتیجه مثبتی برسد، همه نگرانیها در مورد سیاستهای ایران برطرف نخواهد شد.
انور قرقاش از تلاش امارات برای بهبود روابط با تهران خبر داد و گفت که قرار است یک هیات از این کشور به ایران سفر کند. انور قرقاش در خصوص زمان سفر این هیات گفت: «هر چه زودتر بهتر.»
وی افزود:«ایرانیها بهبود روابط با کشورهای جنوب خلیج (فارس) را به رسمیت شناختهاند. ما این موضوع را مثبت ارزیابی می کنیم.»
مشاور دیپلماتیک رئیس دولت امارات اخیرا در ارتباط با روابط امارات و ایران گفته بود که ابوظبی گامهایی برای کاهش تنشها با ایران برداشته است.
دلایل تمایل ابوظبی به تنشزدایی
آنچه در ابتدا در مورد گرایش ابوظبی به تنش زدایی با جمهوری اسلامی ایران و ترسیم چشماندازی از این موضوع حائز اهمیت است، شناخت انگیزهها و علل اتخاذ این رویکرد میباشد.
اولین و شاید تأثیرگذارترین فاکتوری که در آینده مناسبات ایران، نه تنها با امارات بلکه مجموعه شورای همکاری خلیج فارس از اهمیت راهبردی برخوردار میباشد، خروج محتمل نیروهای آمریکایی و یا به عبارت دقیقتر اخراج نظامی آمریکا از منطقه بویژه آبهای خلیج فارس است. برای دههها دولت آمریکا حضور نظامی خود در آبهای خلیج فارس و در کشورهای شورای همکاری را تحت مأموریت دفاع از امنیت شیخ نشینان خلیج فارس تعریف کرده است و در ذیل تعریف مشترک از منافع امنیتی با این کشورها، عملاً سطوح مختلفی از همکاریهای نظامی و سیاسی و امنیتی صورت گرفته است. در این میان با آغاز روند خروج نظامی آمریکا از منطقه، که اکنون با بهانه تمرکز بیشتر بر منطقه شرق آسیا و چین شکست راهبرد نظامی واشنگتن در برابر محور مقاومت توجیه میشود، معمای امنیتی در خلیج فارس به احساس ضعف اعضای شورای همکاری در برابر قدرت منطقهای ایران دامن زده است. اگرچه نقش اختلافات سیاسی و ژئوپلتیکی و بعضاً مرزی در این احساس تهدید غیرقابل انکار است اما عامل مهمترِ نبود سازوکارهای امنیتی مشترک همانند پیمان امنیت جمعی (که ایران بارها خواستار آن شده است) همراه با نبود استقلال عمل در سیاست خارجی و دنبالهرویهای شیخ نشینانی چون امارات از سیاستهای مخرب و تفرقهآمیز آمریکا، میباشد.
در چنین شرایطی گرایش به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی بر مبنای ایجاد حفاظ امنیتی تحت استراتژی همیشگی ایالات متحده برای ایجاد ائتلاف منطقهای علیه ایران، عامل دیگری برای تمایل ابوظبی به تنشزدایی با تهران بوده است. اساساً تهران علاوه بر مخالفت کلی با مقوله عادیسازی روابط کشورهای اسلامی با رژیم جعلی و تروریستی صهیونیستی به عنوان گامی در جهت ضربه زدن به وحدت اسلامی و منافع فلسطینیان، از اقدام امارات در کشاندن پای صهیونیستها به آبهای خلیج فارس به چشم تهدید مهم امنیتی برای منافع ملی خود مینگرد. در چندین مورد بروز حادثه در آبهای امارات که نگرانی مقامات ابوظبی را در پی داشت، مستقیماً موضوع صهیونیستها در میان بود تا نشانگر این واقعیت باشد که حضور صهیونیستها می تواند به خطر افتادن امنیت امارات را نیز در پی داشته باشد. در چنین وضعیتی اینکه مقامات اماراتی کاهش تنش را به عنوان راهی برای تهدیدزدایی از عادی سازی برای تهران در پیش بگیرند محتمل است.
از بعدی دیگر مسأله جنگ یمن و به بن بست رسیدن تجاوز 6 ساله به این کشور موضوعی است که اماراتیها را برآن داشته تا در فرایند تنشزدایی از سعودیها عقب نمانند. اگرچه اهداف امارات و عربستان در جنگ یمن به شدت در حال فاصله گرفتن از هم هستند و ابوظبی با اعلام خروج مستقیم از جنگ بخش مهمی از بار پیشبرد برنامههایش را به نیروهای نیابتی در جنوب یمن (تشکیلات شورای انتقالی جنوب) واگذار کرده است اما نگرانی از چالشهای امنیتی و اینده مناسبات صنعا با تشکیلات شورای انتقالی موضوعاتی است که امارات خواستار گفتگوی با تهران در ارتباط با آنهاست.