الوقت- درحالی که هنوز بحث و جدل در مورد طرح فروش جنگنده فوق پیشرفته اف 35 به امارات میان آمریکا و متحد اصلیاش در منطقه یعنی رژیم صهیونیستی به سرانجام مشخصی نرسیده است ورود مدعی دیگری به این ماجرا خبری بود که رویترز به نقل از چند منبع آگاه نقل رسانهها شد. به گفته رویترز سفارت قطر در واشنگتن از هرگونه اظهار نظر در این مورد خودداری کرده و وزارت خارجه آمریکا نیز هرگونه تأیید یا توضیحی را موکول به اعلام رسمی آن به کنگره نموده است. حال در صورت صحت این خبر و وجود تحرکاتی از سوی قطر برای خرید جنگنده نسل پنجمی اف 35 از آمریکا، مسأله تلاقی زمانی تلاش دو قطب متخاصم در شورای همکاری خلیج فارس و تحولات خاورمیانه برای کسب این تکنولوژی نظامی و اهداف و تبعات آن بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
اهداف قطر
دستیابی به تکنولوژیهای برتر نظامی همواره یکی از اقدامات و اهداف بازیگران در مناطقی بوده است که با معمای امنیتی رو به رو هستند؛ در واقع رژیم امنیت منطقهای یکی از عمدهترین فاکتورهای گرایش یا عدم گرایش به رقابتهای تسلیحاتی در میان دولتها بوده است. در این میان حوزه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس که در طول دهههای گذشته همواره یکی از بازارهای پررونق فروش تسلیحات نظامی در جهان به حساب میآمده در سالیان اخیر به واسطه بحران در شورای همکاری و همچنین جنگ یمن و افزایش تنشهای ایران و آمریکا در آبهای خلیج فارس رتبههای نخست بزرگترین خریداران تسلیحات نظامی را به خود اختصاص داده اند.
در این رابطه تحقیقات موسسه صلح (سیپری) استکهلم نشانگر آن است که دو کشور عربستان و امارات از بزرگترین خریداران سلاح از آمریکا بوده اند. همچنین بر اساس تحقیقات این موسسه عربستان و امارات در سال 2018 در بین 10 کشور بزرگ خریدار سلاح بوده اند.
این موضوع به طور حتم با توجه به اختلافات ایدئولوژیکی و ژئوپلتیکی عدیده میان دوحه با عربستان و امارات به عنوان قطب دیگر شورای همکاری خلیج فارس بویژه پس از سال 2017 که این دو کشور همراه با بحرین و مصر تحریم تمام جانبه ای را علیه قطر به اجرا درآوردند وحتی افشاگریهایی درباره وجود برنامه هایی برای دست بردن به اقدام نظامی از سوی کشورهای محاصره کننده صورت گرفت، نمیتواند با بیتفاوتی سران قطر مواجه شود.
در این زمینه می توان به شروع گفتگوهای استراتژیک میان قطر و آمریکا از سال 2018 و همچنین پیماننامه نظامی و امنیتی دوحه با آنکارا و گشایش پایگاه نظامی ترکیه در خاک این کشور در سال 2019 اشاره کرد که نشان از تلاش قطر برای ایمن سازی خود در برابر تهدیدات احتمالی بوده است.
تحولات سال 2011 در جهان عرب موسوم به بهار عربی به طور حتم نقطه عطفی در تشدید رقابت و اختلافات میان کشورهای حاشیه خلیج فارس بود. در حالی که قطر نقش با بازوی رسانه ای قوی و توان مالی گسترده حامی جنبشهای انقلابی و تجدیدنظرطلب بویژه اخوانیها را داشت تا از این طریق جایگاه خود در معادلات منطقه ای تقویت کند، در همین برهه امارات متحده عربی نیز برای رهبری جریان مقابله با اسلام گرایی خیز آرام و پیوسته خود را برای تبدیل شدن به یک هژمون منطقه ای که نفوذ خود را در منطقه از خلیج عربستان تا سواحل دریای سرخ و حومه شاخ آفریقا گسترش می دهد آغاز نمود.
نقش شکلگیری چنین رقابتی را می توان در هزینه های نظامی این کشورها کاملا مشاهده کرد. اگرچه سطح فعلی هزینه های نظامی قطر مشخص نیست ، اما داده های عمومی حاکی از افزایش تعداد و اندازه قراردادهای تسلیحاتی با فروشندگان خارجی حکایت دارد به صورتی که طی 5 سال گذشته افزایش زیادی در هزینه های نظامی قطر وجود داشته است. ارزش کل قراردادهای امضا شده در دهه اول قرن 21 حداقل 1.5 میلیارد دلار تخمین زده می شود اما ارزش قراردادهای امضا شده در 18-2014 حداقل 50 میلیارد دلار بوده است. این هزینه ها جدای از هزینه های جاری ارتش مانند حقوق نظامیان و ... بوده است.
بین سالهای 18-2014 ، حجم واردات اسلحه قطر 225 درصد افزایش یافته است. ایالات متحده بزرگترین تامین کننده سلاح برای قطر و پس از آن آلمان بوده است. دراین دوره تلاش برای تقویت نیروی هوایی بخش مهمی از خریدهای تسلیحاتی قطر بوده است از جمله سفارشات 36 فروند هواپیمای جنگنده F-15QA از ایالات متحده آمریکا ، 24 هواپیمای جنگی Typhoon از انگلیس و 36 هواپیمای رزمی Rafale از فرانسه مجهز به موشک های کروز و سلاح های هدایت شونده دیگر. سایر خریدهای عمده شامل 4 ناوچه از ایتالیا ، 490 خودروی زرهی از فرانسه و 641 دستگاه خودروی زرهی از ترکیه است.
در طرف مقابل آخرین برآورد موجود از هزینه های نظامی توسط امارات متحده عربی 22.8 میلیارد دلار (دلار آمریکا در حال حاضر) در سال 2014 بوده است که میزان خیره کننده 5.6 درصد تولید ناخالص داخلی این کشور است. در سال 2014 امارات متحده عربی دومین خریدار تسلیحات نظامی در خاورمیانه بود. افزایش هزینه های نظامی این کشور به ویژه بین سال های 2006 و 2014 (136 درصد) بسیار زیاد بوده است.
در بعدی دیگری از تحلیل ماجرا، قطر در سالهای گذشته نگرانیهایی در مورد تلاش امارات و یا عربستان برای انتقال پایگاه هوایی العدید داشته است. این گمانه زنی در اکتبر سال 2019 یعنی زمانی که روزنامه واشنگتن پست اعلام کرد پنتاگون قصد دارد در آینده یک روز کامل در ماه و هشت ساعت در روز وظیفه نظارتی و کنترلی العدید را از راه دور و به پایگاهی در ایالت فلوریدا انتقال دهد، بوجود آمده بود. گفته می شود در یک روز معمولی سنتکام در العدید بر فعالیت 300 هواپیمای جنگی آمریکایی در سوریه ، عراق و افغانستان نظارت می کند و حدود 11000 پرسنل نظامی آمریکا در این پایگاه حضور دارند. قطر سال گذشته برای جلب رضایت کاخ سفید و ترامپ اعلام کرد بودجه ای معادل 1.8 میلیارد دلار را برای توسعه این پایگاه در نظر گرفته است. از این حیث درخواست اف 35 پس از اعلام آمادگی ترامپ برای فروش این جنگنده به امارات میتواند تلاشی از سوی دوحه برای حفظ موازنه با رقیب منطقهای در روابط آمریکا باشد.
موانع پیش رو
با وجود پیشنهاد واشنگتن برای قرار دادن قطر به عنوان متحد غیرناتویی خود، اما واقعیت آن است که طیف وسیعی از اختلافات میان دوحه و واشنگتن به چشم می خورد که فروش اف 35 به قطر را با چالشهای عدیده ای روبه رو خواهد کرد.
نخستین چالش مخالفت اسرائیل با فروش این جنگنده نه تنها به قطر بلکه حتی به امارات است. بر اساس رویکردی سنتی حکم بر سیاست خارجی آمریکا در منطقه، کاخ سفید خود را متعهد به برتری نظامی استراتژیک اسرائیل در منطقه میداند و همین امر عاملی بوده تا پس از اعلام آمادگی ترامپ برای فروش اف 35 به امارات، سران تلآویو آن را مورد انتقاد قرار دهند. این چالش برای قطر بزرگتر نیز می شود وقتی که اسرائیل قطر را یکی از حامیان مهمترین دشمن خود در سرزمینهای اشغالی یعنی حماس میبیند و دوحه حتی علی رغم فشارهای کاخ سفید با مسأله عادی سازی همراهی نکرد.
از بعدی دیگر یکی از مهمترین موضوعات اختلافی آمریکا سال گذشته اخوان المسلمین را در لیست گروههای تروریستی قرار داد که مورد حمایت قطر است.
روابط با ایران نیز از دیگر از مسائل اختلافی بزرگ میان دو طرف می باشد. قطر و تهران در طول سالهای گذشته بویژه، پس از شروع بحران در شورای همکاری، همواره بر تداوم روابط دوستانه از شراکت اقتصادی و همکاری در موضوعات منطقه ای تأکید داشته اند. این در حالی است که واشنگتن با اعمال تحریم ها علیه تهران خواهان همراهی دوحه با تحریمها بوده است.
در این شرایط با توجه به اینکه طبیعتاً دوحه از وجود این موانع برای دستیابی به اف 35 آگاه است دو سناریو برای انجام درخواست رسمی خرید این جنگنده قابل طرح است. سناریوی نخست را می توان پلتیک قطر برای مانع تراشی در مسیر دستیابی امارات به اف 35 برآورد کرد. امارات برخلاف ترکیه و قطر نه عضو ناتو است و نه متحد غیرناتویی آمریکا شمرده میشود. این امر به خودی خود کاخ سفید را در منگنه قرار میدهد که فروش اف 35 به امارات به عنوان محور ضداخوانی در منطقه با واکنش این متحدان رو به رو شود. از طرف دیگر دستیابی امارات به اف 35 , درخواست قطر برای این سلاح، طبیعتاً عربستان را نیز علی رغم روابط نزدیک با ابوظبی به این مسیر سوق می دهد موضوعی خارج از تاب تحمل اسرائیل خواهد بود.
سناریوی دیگر می تواند زمینه سازی قطر برای خرید جنگنده از روسیه باشد. تنها چند ماه پس از اعلام محاصره قطر که کاخ سفید نیز از آن حمایت کرد، دوحه توافق نظامی را با روسیه به ارزش 11 میلییارد دلار به امضا رسانید تا هشداری به آمریکا برای حفظ موازنه داده باشد.