الوقت - اعلام عادیسازی مناسبات میان امارات و رژیم صهیونیستی در 13 آگوست 2020 (23 مرداد 1399) تنها با گذشت حدود 10 روز از واقعه انفجار مهیب در بندر بیروت، همچون یک بمب خبری دیگر تمامی توجهات را به خود معطوف کرده است. هر چند قبل از ابوظبی، کشورهای مصر (۱۹۷۹) و اردن (۱۹۹۴) این راهبرد را اتخاذ کرده بودند اما در مقطع کنونی و با توجه به حساسیتهایی که پیرامون طرح معامله قرن مطرح است، این رخداد بیش از هر زمان دیگری مورد توجه قرار گرفته و به نظر میرسد حاکمان امارات حتی در مسیر عادیسازی مناسبات از مقامات صهیونیستی سبقت گرفتهاند.
در این میان اعلام سفر رئیس سازمان اطلاعات رژیم صهیونیستی (موساد) به امارات رویداد مهمی است که هم از حیث نتایج گفتگوها و مذاکرات با مقامات اماراتی و هم از حیث پیام هایی که این سفر برای منطقه دارد قابل تأمل می باشد..
از اولین قرار داد همکاری تا ورود رئیس موساد به ابوظبی؛ اهداف و راهبرد
روند عادی سازی مناسبات میان رژیم صهیونیستی و امارات متحده عربی را میتوان بسیار شتاب زده و متاثر از فضای هیستریکی ارزیابی کرد که کارگزاران امنیتی رژیم صهیونیستی برای شیخ نشینان اماراتی طراحی کردهاند. در این راستا اگر به قضیه نگریسته شود باید گفت که سفر رئیس موساد نیز عملاً اقدامی بیشتر نمادین و برای بزرگ جلوه دادن این رویداد می باشد تا به طور مثال نتایناهو بتواند از این اقدام پیروزی دیگری برای خود در مواجهه با انتقادات داخلی در مورد تضعیف دیوار امنیتی این رژیم با نقش آفرینی محور مقاومت در سوریه و لبنان و غزه و یمن بگریزد.
در همیت راستا در اولین اولین کنش، تنها دو روز بعد از اعلام عادیسازی روابط میان رژیم صهیونیستی و امارات، شرکتهای دو طرف توافقنامهای را در مورد توسعه تحقیقات ویروس کرونا امضا کردند. در واقع، شرکت سرمایه گذاری ملی "اپکس" امارات توافقنامه تجاری راهبردی با گروه "ترا" رژیم صهیونیستی برای تحقیقات در مورد ویروس کرونا امضا کرد. این توافقنامه اولین معامله برای افتتاح تجارت، اقتصاد و مشارکتهای مؤثر میان بخشهای تجاری اماراتی و رژیم صهیونیستی به حساب میآید.
اما اکنون شاهد هستیم در فاصله تنها پنج روز پس از بیانیه عادی سازی روابط، یوسی کوهن، رئیس موساد برای مذاکره با مقامات اماراتی وارد ابوظبی شده است. یوسی کوهن جزو افرادی است که در شکلگیری روابط تلآویو با ابوظبی و علنی کردن آن نقش بسزایی داشته است. طبق گزارش برخی رسانهها، او بارها برای اتمام توافق میان امارات و رژیم صهیونیستی به ابوظبی سفر کرده است و این با توجه به این است که او روابط قوی و مستحکمی با شاهزادگان و مقامات امارات دارد.
اما به طور حتم علاوه بر ابعاد نمادین که بعد عمده سفر را تشکیل می دهد می توان از اهداف دیگری نیز سخن به میان آورد:
1- مقامات رژیم صهیونیستی تلاش دارند از فضای ملتهب کنونی و موقعیت ویژهای که امارات در مسیر عادیسازی روابط در ان قرار گرفته، حداکثر بهرهبرداری را داشته باشند و ابوظبی را در تمامی جنبهها در مسیری بدون بازگشت قرار دهند تا از این طریق بتواند در مسیر گسترش سطح عادیسازی با دیگر کشورهی عربی بهره بگیرد.
2- نفوذ و تقویت همکاریهای امنیتی دیگر هدف رژیم صهیونیستی از سفر رئیس سازمان اطلاعات این کشور به امارات است. در واقع، دو طرف طی سالهای گذشته پیرامون بحرانهای منطقه در یمن، سوریه و تحولات مربوط به سرزمینهای اشغالی همکاریهای امنیتی بایکدیگر داشتهاند اما در مقطع کنونی با توجه به اینکه مناسبات دو طرف از حالت مخفیانه به وضعیت رسمی گسترش پیدا کرده، به نظر میرسد تلآویو قصد دارد به صورت آشکار همکاریهای دو جانبه امنیتی و نظامی با ابوظبی داشته باشد. صهیونیستها قصد دارند از امارات به عنوان سکویی برای پرتاب به درون معادلات امنیتی منطقه خلیج فارس نیز بهره بگیرند.
3- گام برداشتن در مسیر ائتلاف سازی منطقه ای: با تغییر نقشه امنیتی و هندسه قدرت در منطقه طی یک دهه اخیر و همچنین وجود فاکتور تأثیرگذار تمرکز بیشتر آمریکا به منطقه شرق آسیا، ائتلاف سازی و بلوک بندی های حدیدی به صورت غیررسمی شکل گرفته است که در یکی از مهمترین این بلوک بندیها شاهد افزایش همکاریها و اتحاد کشورهای امارات، عربستان، رژیم صهیونیستی و مصر هستیم که به صورت مشخص با دو ائتلاف بزرگ منطقه ای دیگر یعنی محور مقاومت به رهبری تهران و همچنین محور اخوانی به رهبری ترکیه در حال رقابت هستند. در این شرایط سفر مقام نخست اطلاعاتی و امنیتی رژیم صهیونیستی به امارات به عنوان پیش قراول سفرهای رسمی (فارغ از سفرهای مخفیانه و غیررسمی گذشته) مقامات صهیونیستی به خلیج فارس حاکی از عزم طرفین برای تقویت این ائتلاف سازی می باشد. اینکه در این سفر رئیس دستگاه اطلاعاتی سعودی و یا نماینده مهم دیگری از سوی ریاض حضور داشته باشد به هیچ عنوان بعید به نظر نمی رسد.
4- از بعدی دیگر، امارات قصد دارد در توجیه اقدام وقاحت آمیز خود در تنشزدایی و برقرار مناسبات رسمی دیپلماتیک با رژیم صهیوینستی، نمایشهای دیپلماتیکی در سطح گسترده داشته باشد. در همین راستا، احتمالا طی چند روز آینده شاهد سفر مقامات اماراتی به تل آویو خواهیم بود.
چالشها و مخاطرات عادی سازی مناسبات ابوظبی-تلآویو
بدون تردید کنش امارات متحده عربی در عادیسازی مناسبات با رژیم صهیونیستی را نمیتوان برای این کشور بدون مخاطره و چالش مورد ارزیابی قرار داد. شاید در ابتدای امر چنین به نظر برسد که امارات در مقام کشوری دارای حاکمیت این حق را داشته و دارد که با رژیم صهیونیستی مناسبات سیاسی و دیپلماتیک داشته باشد اما باید توجه داشت که این مساله تنها تا زمانی موضوعیت دارد که پای نهاد جاسوسی این رژیم یعنی موساد به این کشور و متعاقب آن منطقه باز نشود.
به طور حتم صهیونیستها از هر فرصتی برای ضربه زدن به کشورهای اسلامی به ویژه جمهوری اسلامی ایران بهره خواهند گرفت و این همان مسالهای است که به هیچ عنوان از سوی تهران پذیرفته نخواهد شد. در واقع، هر گونه تهدید امنیتی یا احتمالا ایجاد پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی در کشور امارات، رخدادی است که به هیچ عنوان از سوی تهران پذیرفته نخواهد شد و در این صورت این مقامات ابوظبی هستند که باید در انتظار پاسخ محکم محور مقاومت باشند. بدون تردید، اماراتیها با اقدام اخیر خود، به هدفی مشروع برای مبارزات محور مقاومت تبدیل شده و اقدامات این کشور برای جوامع اسلامی به هیچ عنوان قابل پذیرش نیست. اکنون میتوان کشور امارات را در جبهه دشمنان آرمانهای فلسطین و مسلمانان قرار داد و هر گونه اقدام عملی این کشور در مسیر ضدیت با کشورهای اسلامی میتواند تبعات قابل توجهی را برای آنها در پی داشته باشد.