محتملترین فرضیه در مقطع کنونی دست داشتن رژیم صهیونیستی در ایجاد انفجار در انبار بندر بیروت بر اساس یک برنامهریزی قبلی باشد؛ زیرا تنها بازیگری که از وضعیت کنونی سود میبرد این رژیم است
الوقت - انفجارهای بزرگ شهر بیروت که در 4 آگوست 2020 (14 مرداد 1399) به وقوع پیوست، با وجود اینکه تمامی گزارشهای اولیه از انفجار مهیب 2700 تن «نیترات آمونیوم» بوده که در سال 2014 از یک کشتی توقیف شده، اما در سطح رسانههای عربی و غربی به شکلی ویژه به دستهای پنهان ارتباط داده شده است. بر اساس تحلیل کارشناسان نظامی بعید به نظر میرسد انفجاری در این سطح حاصل انفجار بمب بوده باشد؛ زیرا این رخداد بسیاری مهیبتر از انفجار حدود 60 بمب قوی در یک محل مشخص است. در سطحی دیگر، تا کنون این رخداد بیش از 100 جان باخته و 5 هزار نفر زخمی بر جای گذاشته است.
در این میان نکته قابل توجه این است که رسانههای عربی و غربی در پی آن هستند که مساله را به پرونده ترور رفیق حریری است که در تاریخ 14 فوریه 2005 به وقوع پیوسته بود، ارتباط بدهند. اما آنها قصد دارند از درون این پرونده بحث ارتباط دادن انجارها به حزب الله لبنان را مطرح کنند. در واقع، هدف غایی آنها این است که از انفجارهای بندر بیروت را به ابزاری برای ضدیت و ایجاد فشار بینالمللی علیه حزب الله لبنان تبدیل کنند. حال مساله این است که با برآوردی از نتایج این انفجار چه بازیگری بیشترین سود را از آن خواهد برد؟
اتهامهای بی اساس و بی استناد علیه حزب الله در ظرف قضاوت
پرونده رفیق حریری به مدت 15 سال است که در جریان میباشد و در وضعیت جدید مقرر شده بود در 7 آگوست 2020 (17 مرداد 1399) دیوان بینالمللی دادگستری «لاهه» ویژه لبنان مجدداً دادگاه مربوط به ماجرای ترور نخستوزیر فقید لبنان را مورد بررسی قرار دهد. اساس ماجرا علیه حزب الله در این قالب قابل طرح است که بر اساس ادعای سازماندهیکنندگان این دادگاه چهار نیروی حزبالله متهم به دست داشتن در ترور رفیق حریری بوده و در این دادگاه حکم غیابی علیه آنها صادر خواهد شد. اما نکته قابل توجه این است در فاصله تنها سه روز مانده تا برگزاری دادگاه موجب طرح این شائبه شده که احتمالا حزب الله قصد داشته با این انفجار برگزار کنندگان را از برگزاری جلسه دادگاهی منع یا اینکه نتیجه را تحت تاثیر قرار دهد.
اما واقعیت امر این است که وقوع انفجارهای بیروت هیچ تاثیری در برگزاری و صدور حکم دادگاه در پرونده حریری ندارد. در سطحی دیگر، به هیچ عنوان این انجار موجب نخواهد شد که بررسی مجدد پرونده ترور نسختوزیر سابق لبنان، از دستور کار خارج شود. با چنین اوصافی، چه منطقی حکم میکند که یک گروه یا جریان سیاسی در آستانه یک دادگاهی اقدامی را انجام بدهد که مخالفاناش بتوانند از آن علیهاش بهره بگیرند.
علاوه بر این، در وضعیت کنونی وقوع هر گونه بحران بزرگ داخلی در لبنان به معنای درگیر شدن حزب الله در عمق رخداد خواهد بود. درگیر شدن حزب الله در مسائل داخلی و نیز وخیمتر شدن اوضاع، به معنای کاهش آراء و محبوبیت این جریان نیز خواهد بود. بنابراین، منطق حکم میکند که حزب الله در رخدادی که منجر به وخامت وضعیت کلان کشور و نشان دادن بی کفایتی دولت مستقر شود که با حمایت جریان 8 مارس تشکیل شد، دست نداشته باشد. علاوه بر این، کدام عقل سلیمی دست به اقدامی خواهد زد که دشمناناش به آسانی بتوانند از آن به عنوان جنگ روانی، تبلیغاتی و انتخاباتی علیهاش بهره بگیرند؟
همچنین، اکنون اولین فرضیه بعد از وقوع انفجارها در بیروت این است که دولت حسان دیاب، در معرض فروپاشی است. در این میان نکته قابل توجه این است که جریان ملی آزاد به رهبری جبران باسیل، جنبش شیعی امل به رهبری نبیه بری، حزب المرده به رهبری «سلیمان فرنجیه» و فراکسیون مقاومت وابسته به حزب الله لبنان و همچنین شماری از فراکسیون های اهل سنت از حامیان دولت جدید لبنان به ریاست دیاب هستند. به عبارت دیگر، دولت کنونی با مواضع و جایگاه حزب الله در صحنه سیاست لبنان کاملا همخوانی دارد؛ لذا مساله این است که چه منطقی حکم میکند این گروه دست به اقدامی بزند که وضعیت مطلوب خود را نابود و ویران بکند. به عبرات دیگر، حزب الله حامی اصلی دولت کنونی مستقر در بیروت بوده و منطق عقلانی در سطح حداقلی نیز حکم میکند حزب الله هیچ گونه دخالتی در رخدادی که منجر به فروپاشی دولت میشود را نداشته باشد.
رژیم صهیونیستی، برنده میدان انفجارهای بندر بیروت
اکنون مساله قابل طرح این است که کدام بازیگر یا بازیگران از وقوع انفجارها در شهر بیروت لبنان سود خواهند برد؟ بدون تردید در مقام پاسخگویی به این پرسش میتوان به رژیم صهیونیستی اشاره کرد. این رژیم در چند وقت اخیر تعرضهایی را به خاک لبنان داشته و در چند مقطع تلاش داشته جنگی روانی و تبلیغاتی را علیه حزب الله به جریان بندازد. همچنین، در سطحی دیگرف نیروهای نظامی این رژیم به مدت دو هفته است که در آماده باش کامل هستند؛ زیرا از حملات تلافیجویانه حزب الله به شدت در واهمه هستند.
در سطحی دیگر، تلآویو همواره از خلق بحران برای ایجاد فضای تنفس سیاسی برای خود بهره گرفته است و اکنون نیز بسیار عادی است که از واقعه انفجارهای بیروت خشنود و خرسند باشد. در واقع، اکنون این رژیم قصد دارد از این حادثه برای ایجاد فشار روانی و تبلیغات سوء علیه حزب الله بهره بگیرد تا این حزب را در برابر سایر احزاب سیاسی قرار دهد. همچنین، تلآویو از فضای کنونی به عنوان ابزاری برای طرح اتهام علیه حزب الله بهر میگیرد تا اصطلاحا این حزب را در بحران داخلی کشور لبنان درگیر نماید. مجموع این شرایط نشان میدهد که محتملترین فرضیه در مقطع کنونی دست داشتن رژیم صهیونیستی در ایجاد انفجار در انبار بندر بیروت بر اساس یک برنامهریزی قبلی باشد؛ زیرا تنها بازیگری که از وضعیت کنونی سود میبرد این رژیم است.