الوقت- جنگها همیشه نقطه عطف تغییر و دگرگونی در معادلات مرکز- پیرامونی در نظام بین المللی، چه در روابط دولتها به عنوان واحدهای مستقل سیاسی و چه در زیرمجموعه رژیمهای سیاسی حاوی گفتمانهای فرادست و فرودست بوده است. طبیعتاً جنگهای میان گروههای فلسطینی و رژیم صهیونیستی در طول تاریخ کشمکش 70 ساله این نیروها نیز از این قاعده مستثنی نمیباشد. سرزمین تاریخی فلسطین اکنون در برههای حساس از دوران پس از هجوم امپریالیستی اشغالگران صهیونیست را، از حیث بروز نشانههای گذار در نظامهای منطقه ای و بین المللی، سپری میکند و در این شرایط بررسی آثار و تبعات جنگ اخیر سه روزه میان غزه و رژیم صهیونیستی میتواند در ترسیم چشمانداز آینده روابط میان فلسطینیان (به عنوان گفتمان فرودست) و صهیونیستها (گفتمان فرادست) بسیار تأثیرگذار باشد.
تبعات جنگ سه روزه برای رژیم صهیونستی
انتقال سفارت آمریکا به اورشلیم و پیروزی نتانیاهو در انتخابات اخیر و همچنین همراهی برخی کشورهای عربی با پروژه عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی، این تصور را در بین مقامات ارشد تلاویو ایجاد نمود که وزنه برتری اسرائیل بر گروههای مقاومت فلسطین در بهترین وضعیت چند سال گذشته قرار دارد ضمن آنکه این رژیم برای فشار بر مردم فلسطین استراتژی تنگ نمودن حلقه محاصره اقتصادی غزه را همزمان با فشارهای سیاسی و نظامی پیش گرفته بود. اما آنچه در عمل رخ داد با محاسبات تئوریک تلاویو تفاوت داشت؛
1- ناکارآمدی گنبد آهنین: در جنگ سه روزه اخیر حماس و جهاد اسلامی 700موشک به رژیم صهیونیستی پرتاب کردند. بر اساس برخی اخبار از رسانههای صهیونیستی 117 قبضه از این موشکها در یک ساعت شلیک شد که سامانه گنبد آهنین را عملا فلج کرد و این سامانه بسیار پرهزینه و به ظاهر فوق پیشرفته نتوانست بخش اعظم موشکها را رهگیری کند. روزنامه صهیونیستی معاریو روز گذشته در گزارشی نوشت که ارتش صهیونیستی به فکر ارتقای سیستم لیزری در برابر این ضعف گنبد آهنین است. این امر به معنای پذیرش رسمی ناتوانی این رژیم در جلوگیری از آسیب پذیری در برابر حملات موشکی مقاومت در آینده می باشد.
از طرف دیگر بازار فروش گنبد آهنین نیز تحت تاثیر این ضعف قرار میگیرد. اسرائیل با تبلیغات رسانه ای فراوان بازار درآمدی گسترده ای را برای فروش این سامانه برای خود در نظر گرفته بود و به دنبال فروش آن به عربستان و همچنین فروش برخی سامانه های دفاعی به هند بود. موضوعی که با حملات موشکی اخیر مقاومت در غزه نقش بر آب شد. در این راستا موتی شیفر، تحلیلگر مهندسی هوافضا وصاحب جایزه «امنیت اسرائیل» در این باره میگوید ارتش رژیم صهیونیستی از طریق بکارگیری سامانه گنبد آهنین به دنبال تبلیغ و بازارگرمی برای این سلاح خیالی در دیگر کشورها است و تا این طریق میلیاردها دلار سود کسب کند و بتواند هزینههای سنگین آن را برگرداند. هزینه رهگیری هر موشک برای این رژیم 70 هزار دلار است. با این حال اکنون علاوه بر هزینه مستقیمی که موشک های مقاومت بر روی دست اسرئیل گذاشته تجارت بینالملی این رژیم را نیز تحت تاثیر قرار می دهد.
2-ضعف ارتش صهیونیستی: تمرکز ارتش رژیم صهیونیستی روی دفاع هوایی است و زیر ساختهای ارتش این رژیم برای نبردهای رزمی بسیار ضعیف است؛ «عاموس هارئیل» تحلیلگر مسائل راهبردی رژیم صهیونیستی در این زمینه میگوید: ارتش اسرائیل همچنان به دنبال ادغام روشهای هجوم هوایی و عملیات زمینی شامل اشغالگری در مناطق مختلف است تا بتواند واکنشی به تهدیدات موشکی طرف مقابل نشان دهد، اما اگر این اقدامات با شکست مواجه شود، جبهه داخلی اسرائیل در جنگ احتمالی آینده ضربات سختی را خواهد دید. روزنامه صهیونیستی معاریو در خصوص عدم آمادگی جبهه داخلی رژیم صهیونیستی برای جنگ احتمالی آینده مینویسد که تنها 10 درصد از مجموع 150 زیرساخت اساسی اسرائیل که در صورت بروز جنگ در معرض خطر حملات موشکی قرار دارند، مستحکم سازی شده اند. لیبرمن وزریر جنگ سابق این رژیم میگوید خطرناکترین سناریو در خصوص جنگ آینده در رابطه با میزان بی سابقه جراحت ها در میان ارتش اسرائیل و جبهه داخلی این رژیم است که بالغ بر دو هزار مجروح خواهد بود. با چنین ملاحظاتی بود که رژیم صهیونیستی با عدم آمادگی ارتش برای ورود به جنگی فراگیر از مصر برای آتش بس کمک گرفت.
3- ناتوانی اسرائیل در جلب حمایت افکار عمومی: با توجه به اینکه رژیم صهونیستی با حمله به غزه توافق آتش بس قبلی با حماس در مصر را نقض کرده بود نتوانست افکار عمومی را در این جنگ با خود همراه کند. حتی دولتهای اروپایی که همواره از مدافعان این رژیم و حفظ امنیت آن بوده اند نیز نتوانستند به صراحت از اقدامات این رژیم حمایت کنند. دلیل این امر آگاهی رو به رشد افکار عمومی مردم در جهان غرب از عهد شکنیها و سرکوبگریهای صهیونیستها در حق فلسطینیان می باشد. موگرینی در پیام خود حین درگیری ها خواستار حل مساله از راه دیپلماسی شد. اختلاف دول اروپایی با تل آویو از سال گذشته تا کنون بیشتر شده به صورتی که این اتحادیه استقبالی از انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نکرد و حاکیمت این رژیم بر بلندی های جولان را نیز رد کرده بود. در واقع جنگ اخیر این واقعیت سهمگین را برای صهیونیستها در پی داشت که جهان دیگر فریب مظلوم نماییها و دروغ پردازیهای این رژیم را نخواهد خورد.
4- امنیت شکننده و فشار به کابینه جدید: در جنگ اخیر 15 فلسطینی و سه صهیونیست کشته شدند. علاوه بر آن تعداد زیادی نیز در سرزمینهای اشغالی مجروح شدند. این تعداد تلفات برای افکار عمومی و نهادهای سیاسی این رژیم در یک درگیری کوتاه مدت برای صهیونیستهایی که همواره برای انها در مورد ارتش شکست ناپذیر اسرائیل حماسه سرایی می شود پذیرفتنی نیست. بنابراین بالارفتن ناامنی در سرزمینهای اشغالی فشار سیاسی بر نتانیاهو را بیشتر میکند زیرا قبلا نیزناتوانی اودر مقابله با این ناامنی ها باعث شکاف در کابینه او و انحلال زود هنگام پارلمان و انتخابات اخیر شده بود. در واقع تناقض اصلی آنجا روی می دهد که دولت راستگرای نتانیاهو پیروزی خود را بر اساس سوار شدن بر موج دیگریستیزی و هراس افکنی در جامعه و در نتیجه وعدهدهی در مورد بهبود شرایط امنیتی به دست میآورد اما نتیجه سیاست های وی عملاً منجر به شکنندگی بیشتر امنیت شده است.
نتایج درگیری های غزه برای گروه مقاومت
در حالی که فشارهماهنگ عربی- صهیونیستی با پشتیبانی آمریکا به فلسطین و گروه مقاومت برای زمینه چینی معامله قرن بسیار افزایش یافته است اما نقش گروههای مقاومت در حملات اخیرمحاسبات را برهم زد؛
1- اتحاد گروههای فلسطینی در غزه: وقتی جهاد اسلامی موشک خود را در دریا آزمایش کرد اسرائیل محدوده 20مایلی ماهیگیری فلسطینی ها را به 5 مایل کاهش داد. این تنگ نمودن حلقه محاصره اقتصادی را با دو هدف دنبال کرد. اول فشار به مردم غزه بود. بانک جهانی نرخ بیکاری در غزه را 52 درصد اعلام کرده بنابراین پیشبینی ها این بود که این فشار اقتصادی همزمان باعث عقبنشینی گروههای مقاومت می شود. دوم ایجاد اختلاف بین جهاد اسلامی و حماس؛ اما این استراتژی از همان ابتدا با شکست مواجه شد و نتیجه معکوس داد. هماهنگی بینظیر حماس و جهاد اسلامی یکی ازپایه های موفقیت در این جنگ بود. «النخاله » دبیر کل جهاد اسلامی در این باره گفت با حماس تصمیم مشترکی برای فعال کردن اتاق مشترک عملیات گرفتیم. او همچنین اضافه کرد رژیم صهیونیستی همواره میخواهد روابط بین حماس و جهاد اسلامی را بر هم زند اما هماهنگی ها در بالاترین سطح قرار دارد.
2- ایجاد موازنه تهاجم- تدافع (offensive-defensive balance): گروههای مقاومت در این حملات اهمیت قدرت نظامی درونزا را نشان دادند. بخشی از راکتهایی که حماس و جهاد اسلامی دراختیار دارند دست ساز بوده یا قبلا آموزش ساخت آنرا فرا گرفته اند. پایگاه عبری زبان «واللا» پس از این حملات در گزارشی نوشت: گروههای مقاومت فلسطین در نوار غزه از نظر قدرت و توان نظامی با حزبالله لبنان در یک سطح هستند و ارتش اسرائیل پیشبینی میکند که گروههای فلسطینی در صورت هرگونه تنش در آینده روزانه هزار موشک شلیک کنند. این ارزیابیها و عملکرد گروههای مقاومت بیانگر آن است در یک شبکه پیچیده و هماهنگ تا حدود زیادی موازنه تهاجم-تدافع (offensive-defensive balance) اتفاق افتاده است. این مفهوم از مفروضه های رئالیسم تدافعی است که براساس زمانی که هزینههای تهاجم بیش از هزینه های دفاع میشود کنش گر را از حمله منصرف میکند. اکنون در ارزیابی های رژیم صهیونیستی این مساله جا افتاده است که هرگونه حمله به موضع فلسطینی ها هزینه های این رژیم را بیش از دستاورد مورد نظر افزایش میدهد.
3-اثبات کارآمدی رویکرد مقاومت در برابر سازش: پروپاگندای رژیم صهیونیستی و برخی رسانههای عربی مدتهاست یگانه راه حل مساله فلسطین را معامله قرن و سازشی به ضرر منافع مردم فلسطین میدانند. اخیرا در یکی از گزارشهای منتشر شده جرد کوشنر طرح دو دولت را در معامله قرن منتفی دانسته است. این طرح ها نشان میدهد رژیم صهیونیستی در دراز مدت به دنبال محو ملیت فلسطین است. یکی از مهمترین نتایج جنگ سه روزه اخیر نتیجه دادن همسبتگی و مقاومت تمام گروههای فلسطینی به جای سازش برای احقاق خواسته های خود بود به گونه ای که پس از این حملات این رژیم برای برگرداندن شرایط به حال عادی گذرگاه ارز( بیت حانون) و کرم شالوم (ابوسالم ) را بازگشایی کرد. پس از این در گیری ها فلسطینیان در راهپیمایی میلیونی روز نکبت به مناسبت هفتادویکمین سالگرد اشغال سرزمین خود تجمع نمودند. رژیم صهیونیستی پس از موشکباران سرزمینهای اشغالی توسط گروههای مقاومت ناچار شد با این تظاهرات محتاطانه برخورد کند و این راهپیمایی کمترین تلفات را نسبت به سالهای قبل داشت . خلیل الحلیه عضو دفتر سیاسی جنبش حماس نیز دراین راهپمیایی اعلام نمود حتی از یک وجب از خاک فلسطین چشم پوشی نخواهیم کرد. اقدامات قاطع مردم فلسطین در یکماه گذشته چه در تحمل فشارهای شدید اقتصادی چه پاسخ به تجاوزگری های رژیم صهیونیستی، این پیام آشکار برای غرب و متحدین عربی به دنبال دارد که تنها راه حل مساله مساله فلسطین ، احترام به حقوق کامل فلسطینی هاست و هر طرحی که حقوق مشروع آنها را نادیده بگیرد از هم اکنون محکوم به شکست است.