القاعده نیز اگرچه تهدیدی جدی علیه منافع محور مقاومت و اتحاد جهان اسلام محسوب میشود اما نوع عملکرد آن به گونه ای بوده است که منافع آمریکا را نیز تهدید میکند
الوقت- سالها طول کشید تا آمریکا توانست شاهکلید و سرلیست تروریستهای تحت تعقیب بینالمللی یعنی اسامه بن لادن رهبر گروه تروریستی القاعده را در مه 2011 از میان بردارد. با صرف میلیاردها دلار هزینه نظامی از جیب مالیات دهندگان آمریکایی و بسیار بیشتر از آن هزینه بر روی دست کشورهای عراق و افغانستان با هزاران کشته، مجروح و آواره.
با این حال این روزها مجدداً نام بن لادن به عنوان تهدید علیه امنیت ملی آمریکا از سوی مقامات این کشور برجسته شده است. روی سخن واشنگتن اما ابن بار به سوی جوانی 27 ساله می باشد که می خواهد سازمان به حاشیه رفته و تضعیف شده القاعده را مجدداً احیا کرده و جانشین خلف پدر شود. حمزه بن لادن پسر اسامه بن لادن که در سال 2017 به طور رسمی از سوی آمریکا در لیست سیاه تهدیدات علیه امنیت ملی آمریکا قرار گرفت.
اما اکنون در شرایطی که چشم ها به سوی سوریه و منطقه باغوز در استان دیرالزور به عنوان آخرین سنگر خلیفه خودخوانده داعش دوخته شده تا از سرنوشت ابوبکر البغدادی خبری به دست آید به یکباره خبر غافلگیر کننده جایزه یک میلیون دلاری برای پسر بن لادن از سوی آمریکاییها اعلام شد. موضوعی که می تواند از جنبههای مختلفی مورد کندوکاو قرار بگیرد تا انگیزه های واشنگتن از این اقدام در برهه کنونی روشن شود.
تضعیف القاعده به سود داعش
طی ماههای گذشته گزارشهای متعددی از سوی رسانهها و همچنین در اظهارات مقامات کشورهای مخالف برنامههای آمریکا در منطقه و بویژه افغانستان انتشار یافته است که از تلاش آمریکا برای انتقال عناصر باقی مانده گروه تروریستی داعش از سوریه و عراق به افغانستان و آسیای مرکزی حکایت دارد. به طور مثال در ژوئن 2018 سرویس امنیت پاکستان در گزارشی 87 صفحهای هشدار داد:امریکا داعشرا به مرز افغانستان و پاکستان منتقل کرده است تا این کشورها را به سوریهای دیگر تبدیل کند.
در سپتامبر 2018 نیز سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد امریکاییها وقتی که دیدند در عراق و سوریه داعش و گروههای سازمان یافته تروریستی جایگاه و سرزمین تصرفی را از دست دادند، آنها را به طرق مختلف به افغانستان منتقل میکنند. مقامات نظامی و سیاسی روسیه نیز بارها بر این امر تأکید کرده اند. به طور مثال ضمیر کابلوف نماینده ویژه پوتین در امور افغانستان در فوریه 2018 انتقال تروریستهای داعش به افغانستان و تجهیز آنها با سلاحهای پیشرفته غربی را بخشی از برنامه آمریکا برای ناامن کردن اسیای مرکزی عنوان کرده بود.
اقدامات آمریکا و تهدید مشترک داعش موجب شد تا کشورهای ایران، روسیه، چین و پاکستان برای هماهنگی در مورد مواجهه با این موضوع نشست های مشترکی را برگزار کنند از جمله نشست سرویسهای اطلاعاتی چهار کشور در جولای 2018 (تیر 1397).
با در نظر داشتن این واقعیت اکنون موضوع تعیین جایزه برای فرزند بن لادن مشخصتر میشود. شماری از کارشناسان اروپایی مسائل سوریه میگویند که وی در حال حاضر رهبری گروه انصار الفرقان سوریه را بر عهده دارد؛ سازمان نوظهوری که در ماههای اخیر توانسته است شمار قابل توجهی از جنگجویان اسلامگرای بریده از جبهه النصره و داعش را به خود جلب کند.
انتخاب داعش و بزرگ کردن تهدید القاعده از سوی آمریکا بی دلیل نیست. نطفه اولیه القاعده نیز همچون داعش توسط آمریکا و عربستان نهاده شد. هیلاری کلینتون وزیر خارجه اسبق آمریکا در آبان ماه 1389 در گفتگو با پایگاه خبری «ایبیسی» نیوز اعتراف کرد که «واشنگتن در دوران اشغال افغانستان توسط ارتش سرخ گروههای رادیکالی را ایجاد کرد و از تروریستهایی مانند «اسامه بن لادن»، سرکرده سازمان تروریستی القاعده در زمان مبارزه با اتحادیه جماهیر شوروی سابق حمایت کرد اما نتایج معکوسی کسب کرد». در واقع علت تعارض کنونی القاعده و آمریکا دقیقاً همین نتایج معکوس شده است چرا که پس از انجام کارکردهای مورد انتظار، تهدید القاعده به یکباره متوجه سازندگان آن نیز شد. موضوعی که موجب شده است تا آمریکا از قدرت گیری القاعده در شرایط اضمحلال داعش نگران شود.
گروه تکفیری داعش تهدید اصلی را متوجه محور مقاومت و اتحاد جهان اسلام کرده است و در طول سالهای پس از 2014 پیش برنده اهداف و کارگزار اجرای طرحهای آمریکا، صهیونیستها و رژیم سعودی در منطقه علیه محور مقاومت شده است. این در حالی است که القاعده نیز اگرچه تهدیدی جدی علیه منافع محور مقاومت و اتحاد جهان اسلام محسوب میشود اما نوع عملکرد آن به گونه ای بوده است که منافع آمریکا را نیز تهدید میکند.
حمزه بن لادن در سال 2015 در پیامی که اخیرا از سوی «الصحاب»، بازوی رسانهای القاعده، منتشر شد جناحهای مختلف القاعده در افغانستان، سوریه، مغرب، سومالی و هند را تشویق کرد. حمزه معتقد است: اسلام مورد حمله صلیبیون قرار گرفته است. او دشمن صلیبی را «پرندهای شیطانی» توصیف میکند. او معتقد است سر این پرنده آمریکا، بال آن اسرائیل و ناتو و بدنش رهبران «ملحد» هستند که همان دولتهای مسلمانند که همچون عربستان به صلیبیون خدمت میکنند.
حمزه در این پیام صوتی سال 2015 خود میگوید: بنا دارد تا سر این پرنده – آمریکا- را از تن جدا کرده و در نهایت این پرنده را بکشد. او از مسلمانان جهان میخواهد تا به اهداف آمریکایی و یهودی در تمام نقاط جهان از جمله در واشنگتن، لندن، پاریس و تلآویو حمله کنند.
رهبر جوان القاعده هدف غایی خود را نابودی اسرائیل و «آزادی مسجد الاقصی» اعلام کرده که با تهدید اسرائیل در شرف نابودی است. او میگوید فلسطینیان شایسته حمایت هستند اما رهبران عرب به آنها خیانت کردهاند.
افزایش فشار بر ایران
اما در پشت پرده تعیین جایزه برای فرزند بن لادن هدف دیگری نیز به چشم میخورد. 7 مرداد 1390 وزارت خزانه داری آمریکا در بیانیه ای مدعی توافق سری ایران و القاعده شده بود و ایران را «نقطه مهم ترانزیت» پول و دسترسی افراطگرایان به افغانستان و پاکستان نامیده بود. همچنین در نوامبر 2017 نیز سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا سیا با ارائه آنچه اسناد ارتباط ایران و القاعده نامیده بود مدعی شد فرزند بن لادن مدتی در ایران بوده و حتی ازدواج کرده است.
همزمان با این تهمتزنی مقامات آمریکایی، محمد بن سلمان ولیعهد سعودیها در موضع گیری کاملاً هدفدار و هماهنگ شده مدعی حضور رهبران القاعده در ایران شد.
آمریکا پیشتر و در طول دهههای گذشته تهران را به دلیل حمایت از گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی به عنوان حامی تروریست اعلام میکرد و تحریمهای مختلفی را نیز به همین بهانه علیه ایران وضع کرده است. با این حال اکنون این حربه دیگر قابل استفاده نیست چرا که گروههای مقاومت نه تنها در جوامع خود از پایگاه اجتماعی و مشروعیت سیاسی برخوردار هستند، بلکه به دلیل روشن شدن ماهیت جنایتکار و غیرصلحطلب اسرائیل، این گروهها اکنون از سوی افکار عمومی جهانی نیز تروریستی محسوب نمیشوند؛ همانگونه که قطعنامه تروریستی اعلام کردن گروه حماس از سوی آمریکا در دسامبر 2018 در مجمع عمومی سازمان ملل رای نیاورد و حتی موجب تقویت موقعیت این گروه در سطح بین المللی شد.
از این رو اکنون بهانه دیگری برای فشار بر ایران از موضع حمایت تهران از تروریسم لازم است که این بهانه ارتباط دادن مضحک القاعده به دشمن ایدئولوژیک و قسم خورده آن یعنی ایران میباشد. با این اقدام علاوه بر فشار بر ایران، ایالات متحده میتواند حمایت تاریخی و کاملاً آشکار ریاض از تروریسم تکفیری را نیز کمرنگ کرده تا کمتر از سوی افکار عمومی داخلی و بینالمللی به دلیل حمایتهای تسلیحاتی از ریاض متهم به استفاده ابزاری از شعار مبارزه با تروریسم شود.