واقعیت این است که دستکم تا به امروز دیدگاه های ایران و روسیه در مورد سوریه جزء نزدیکترین دیدگاههای دو بازیگر حاضر در این بحران بوده بدین معنا که اگر دیدگاه های سیاسی کشورهای طرف مقابل مانند آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه با یکدیگر مقایسه شوند مشاهده می شود که اختلافات بسیار جدیتر و عمیقتر از اختلاف دیدگاههای ایران و روسیه در موضوع آینده سوریه می باشد.
الوقت- تجاوزات هوایی مکرر رژیم صهیونیستی به خاک سوریه طی چند ماه گذشته موجب گردید تا دمشق در پاسخ به این تجاوزات، روز 20 اردیبهشت (10 می) 68 موشک را به سوی اهداف نظامی در بلندیهای جولان اشغالی روانه کند. پس از این رویارویی دولت سوریه اعلام کرد که برای بازپسگیری مناطق باقی مانده بویژه در استان درعا و قنیطریه عملیات نظامی را به زودی آغاز خواهد کرد. در پی اعلام این خبر وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای به مخالفت شدید با انجام چنین اقدامی از سوی سوریه پرداخت و دولت سوریه را تهدید کرد که در صورت انجام این عملیات و نقض توافق آتش بس میان روسیه و آمریکا و اردن در این منطقه، پاسخ محکم و مناسب به این اقدام داده خواهد شد. از سوی دیگر تلاویو نیز که بهانه تجاوزات خود به سوریه را جلوگیری از حضور نیروهای ایرانی و حزب الله در جنوب سوریه و در جوار مرزهای سرزمینهای اشغالی اعلام میکند، با فرستادن لیبرمن وزیر دفاع خود به مسکو به تصمیم دمشق برای آزادسازی درعا و قنیطریه واکنش نشان داد. در پی انجام این سفر رسانههای غربی و رژیم صهیوینستی مدعی شدند که مسکو و تلاویو به توافقی درباره آزادی عمل تلاویو در انجام حملات نظامی علیه نیروهای مقاومت در تمامی خاک سوریه دست یافته اند. رسانه های مذکور با ارائه اظهارنظرهایی از چندین مقام روسی طی هفته های گذشته بویژه سخنان لاوروف در 9 خرداد (29 می) که خروج سریع تمامی نیروهای خارجی از منطقه کاهش تنش در جنوب سوریه را درخواست کرده بود، این اظهار نظر مقامات روسی را نشانه بروز اختلاف میان مسکو و تهران دانسته اند. بر این اساس باتوجه به اهمیت این موضوع پایگاه تحلیلی- خبری الوقت در گفتگو با شعیب بهمن کارشناس مسائل روسیه به بررسی روند همکاریهای ایران روسیه در سوریه پرداخته است که به شرح زیر می باشد.
این کارشناس مسائل روسیه ابتدائاً در تشریح میزان همپوشانی منافع ایران و روسیه در بحران سوریه ابراز داشت: به طور کلی دو عامل عمده را میتوان در بروز همکاری و شکلگیری روابط نزدیک میان کشورها مؤثر دانست. عامل نخست منافع مشترکی است که دولتها چه در سطح روابط دوجانبه و چه در سطح بین المللی دنبال میکنند و عامل دوم نیز مقابله با تهدیدات مشترک میباشد که میتواند موجب همکاری دولتها شود. در خصوص روابط ایران و روسیه بویژه در پرونده سوریه می توان شاهد وجود هر دو عامل بود. از یک سو ایران و روسیه دارای منافع مشترک در سوریه هستند و از طرف دیگر تهدیدات مشترکی را نیز از بروز بحران در سوریه احساس میکنند. به عنوان مثال حفظ ساختار سیاسی و یکپارچگی سرزمینی سوریه، مقابله با طرح و برنامههای آمریکا در سطح منطقه بویژه در تلاش برای ایجاد بحرانهای مصنوعی و ساختگی و مقابله با بلندپروازیهای برخی از دولت های منطقه نظیر عربستان سعودی و ترکیه از جمله اهداف و منافع مشترک ایران و روسیه در پرونده سوریه به شمار می آیند. در عین حال مقابله با تهدید بزرگ گروههای تروریستی و احتمال تسری تروریسم و ناامنی به قلمرو سرزمینی ایران و روسیه نیز عامل همکاری و همگرایی میان دو کشور بوده است. لذا اکنون همکاری ایران و روسیه بویژه در سوریه دارای لایه های امنیتی، اطلاعاتی و نظامی پیچیدهای میباشد و همین مسئله هم موجب شده است تا دو کشور بتوانند همکاری خود را ادامه دهند. درواقع می توان گفت تا زمانی که منافع همسو و تهدیدات مشترک وجود دارد ایران و روسیه نگاه مشترکی به تحولات سوریه خواهند داشت.
بهمن همچنین در مورد علت طرح ادعاهای بروز اختلاف میان مسکو- تهران در موضوع چالشبرانگیزی چون آینده سوریه از سوی رسانههای غربی و عربی، بر این اعتقاد است که انگیزه و هدف این رسانهها تلاش برای ایجاد اختلال بر روند همکاریهای تهران و مسکو و در سطح کلانتر توقف آن میباشد. در واقع بواسطه شکلگیری همکاری میان ایران و روسیه موجب شکست و ناکامی بسیاری از بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای در بحران سوریه شده است. امروز تقریباً تمامی این بازیگران در رسیدن به اهداف خود ناکام بودهاند و این در حالی است که ایران و روسیه دست برتر را در سوریه دارند. اهمیت این موضوع زمانی بهتر درک میشود که این واقعیت در نظر گرفته شود که برای نخستین در تاریخ معاصر منطقه غرب آسیا سازوکار حل و فصل یک بحران بزرگ سیاسی بدون مداخله فعال غرب بویژه ایالات متحده شکل گرفته که به واسطه همکاری ایران روسیه طی سالهای اخیر بوجود آمده است. این رویداد مهم طبیعتاً به هیچ وجه خوشآیند غرب و متحدان منطقهای آن نیست بنابراین تلاش می کنند تا مسائل کوچک و ریز، اظهارنظرهای مقامات دون پایه و یا مواضع معمولی مقامات سیاسی و دیپلماتیک دو طرف را به گونهای منعکس کرده و برجسته کنند که این تلقی در مخاطب صورت گیرد که اختلافات میان تهران و مسکو بسیار زیاد می باشد. حال آنکه واقعیت این است که دستکم تا به امروز دیدگاه های ایران و روسیه در مورد سوریه جزء نزدیکترین دیدگاههای دو بازیگر حاضر در این بحران بوده بدین معنا که اگر دیدگاه های سیاسی کشورهای طرف مقابل مانند آمریکا، عربستان سعودی و ترکیه با یکدیگر مقایسه شوند مشاهده می شود که اختلافات بسیار جدیتر و عمیقتر از اختلاف دیدگاههای ایران و روسیه در موضوع آینده سوریه می باشد.
این تحلیلگر مسائل روسیه در بخش دیگری از سخنان خود درباره رفتارشناسی در سوریه در قبال تخاصم و دشمنی ایران و رژیم صهیونیستی و ادعاهای مطرح در مورد توافق میان روسیه و رژیم صهیوینستی درباره جنوب سوریه ابراز داشت: موضوع درخواست تلاویو از مسکو در مورد حضور نیروهای مقاومت در مرزهای جنوبی سوریه موضوع جدیدی نیست و از زمانی که روسها پا به عرصه نظامی بحران سوریه گذاشتهاند همواره این یکی از خواسته های صهیوینستها از روسیه بوده است. حال آنکه موضوع اساسی آن است که نه روسیه و نه هیچ بازیگر دیگری قادر به دادن چنین تعهدی نیست چرا که این دولت سوریه است که در نهایت تصمیم میگیرد که نیروهای دیگری در آن منطقه حضور داشته باشند یا خیر. با این وجود روابط روسیه و رژیم صهیوینستی دارای ابعاد مختلفی است و روسها ملاحظاتی در مورد اسرائیل دارند که موجب میشود تا برخورد جدی با اقدامات تلاویو نداشته باشند و یا گاهی به گونهای موضع گیری کنند که این رنگ و بوی حمایت از اسرائیل را داشته باشد. باید توجه داشت که حدود یک پنجم از ساکنان اراضی اشغالی را روس تبارها تشکیل می دهند که این جمعیت دارای نفوذ قابل توجهی در ساختارهای سیاسی و اقتصادی اسرائیل هستند که از جمله میتوان به حضور آنها در کابینه دولت و یا مجلس نمایندگان این رژیم اشاره کرد. این عامل طبیعتاً در شکلگیری روابط میان مسکو- تلاویو بسیار تاثیرگذار بوده است، ضمن اینکه روسیه هم به طور تاریخی ملاحظه روس تبارها را نه تنها در اسرائیل بلکه در بقیه نقاط جهان دارد. به عنوان مثال می توان به قضیه اختلافات کریمه و کیف (پایتخت اوکراین) و ورود روسیه به ماجرا به سود روس تبارهای کریمه اشاره کرد که در نهایت موجب جدایی این شبه جزیره از اوکراین گردید. بنابراین باید گفت در بحران سوریه نیز روسیه تلاش میکند با بی طرف ماندن در موضوع اختلافات ایران و اسرائیل، هم همکاریهای سیاسی و نظامی خود را با مقاومت ادامه دهد و هم به ملاحظات تلاویو توجه داشته باشد. اما همچنان مسکو نگران احتمال بروز درگیری نظامی میان اسرائیل و اضلاع مقاومت در سوریه و به خطر افتادن دستاوردهای خود طی سالهای گذشته می باشد.
بهمن به عنوان پایان بخش سخنان خود به موضوع چشم انداز روابط ایران و روسیه پرداخت. به عقیده وی روابط این دو کشور دارای ابعاد مختلفی است. آنچه که در سالهای اخیر موجب رشد همکاری ایران و روسیه شده بروز بحران در سوریه بود است. همکاری دو کشور در سوریه دارای جنبههای مختلف اطلاعاتی، امنیتی، نظامی و سیاسی می باشد اما اگر این دو کشور بخواهند تا یک رابطه دامنهدار و گسترده را در آینده تجربه کنند باید به دنبال توسعه همکاریها در تمامی بخشها باشند. بنابراین تازمانی که تبادلات فرهنگی و مناسبات اقتصادی گسترش نیابند، صرف همکاریهای امنیتی و سیاسی نمی تواند پیشبرنده و توسعه دهنده روابط باشد اما اگر این رویداد به وقوع بپیوندد میتوان حتی شاهد شکلگیری اتحادی راهبردی برای نخستین بار در تاریخ روابط دو کشور بود.