الوقت- از حدود دو ماه پیش کره شمالی اعلام آمادگی کرده است در ازای تضمین امنیت این کشور درباره توقف برنامههای اتمی خود، حاضر است با آمریکا مذاکره کند. با این حال پیش از اعلام آمادگی کره شمالی برای گفتگو با آمریکاییها، مقامات کره جنوبی برای نخستین بار از آماگی همسایه شمالی خود برای گفتگو با ایالات متحده خبر داده بودند. اما این گفتگو تا کجا پیش خواهد رفت و آیا میتوان آن را نشانه عقب نشینی پیونگ یانگ از مواضع پیشین خود ارزیابی کرد؟
مذاکرات کره شمالی و آمریکا با چراغ سبز چین و روسیه
یک منبع عالی رتبه در دفتر ریاستجمهوری کرهجنوبی اعلام کرد، کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی شدیدا تمایل دارد یک توافق صلح با آمریکا امضا کند و روابط دیپلماتیک میان دو کشور برقرار شود.
با این حال مواضع رهبر کره شمالی برای عادی سازی روابط با آمریکا در شرایطی دنبال میشود که پیش از این پیونگ یانگ، سرسختترین مواضع را در ارتباط با تهدیدات واشنگتن اتخاذ میکرد و حتی در مقاطعی شهرهای آمریکایی را تهدید به حمله موشک بالستیک مینمود.
در این وضعیت چه اتفاقی افتاده که علی رغم مواضع به شدت ضدآمریکایی رهبر کره شمالی، حال او از مذاکره با آمریکا سخن میگوید؟
برخی چرخش فعلی در مواضع کره شمالی نسبت به آمریکا را متاثر از تحریمهای شورای امنیت و آمریکا عنوان کرده و معتقدند که بالاخره تحریمها اثر خود را بر کره شمالی نشان داده است.
اما واقعیت آن که تحریمها علیه کره شمالی تنها محدود به چند ماه گذشته نیست. کره شمالی از ژوئن 1950 و در جریان جنگ کره طعم هشدارهای سازمان ملل را چشیده است و از دهه 1990 به بعد چندین بار از سوی آمریکاییها تهدید به تحریم در شورای امنیت گردید و سرانجام از سال 2006 تا کنون تحت شدیدترین تحریمهای شورای امنیت قرار دارد، اما طی بیش از 10 سال گذشته و با وجود تداوم تحریمها، اما به ندرت شاهد چرخشی قابل توجه در مواضع این کشور در موضوع هستهای و رابطه با آمریکا بودهایم.
در واقع شرایط تحریم برای کره شمالی موضوع تازهای نیست که بتوان آن را عامل تغییر مواضع پیونگ یانگ به شمار آورد. در این شرایط به نظر میرسد بیش از عوامل داخلی، لازم است تا نگاهها به عوامل خارجی تغییر مواضع رهبر کره شمالی معطوف کرد.
آن چه طی چند ماه گذشته همزمان با تغییر مواضع کیم جونگ اون مشاهده شده است، سفرهای منطقهای و دیپلماتیک مسئولان کره شمالی به کشورهای منطقه بویژه چین و روسیه به عنوان دو کشور متحد پیونگ یانگ است.
از آذرماه سال گذشته تا کنون دو هیئت بلند پایه نظامی و سیاسی کره شمالی به مسکو سفر کرده و در اواخر فروردین ماه امسال نیز وزیرخارجه این کشور با سفر به مسکو و دیدار با همتای روسی خود اعلام کرد که دو طرف در ارتباط با تنشهای پیونگ یانگ و سئول و واشنگتن نیز گفتوگوهایی را آغاز کردهاند. هفته گذشته نیز سفر غیررسمی و تقریبا پنهانی رهبر کره شمالی به چین رسانهای و گفته شد که کیم جونگ اون در سفر به پکن با شی جینپینگ، رئیس جمهوری چین دیدار و گفتگو کرده است.
به طور همزمان سفر وزیرخارجه کره شمالی به آذربایجان و حتی استکهلم پایتخت سوئد نیز خبرساز شده و نشان میدهد تحرکات دیلماتیک کرهایها در شمال که با وساطت جنوبیها دنبال میشود، جدی است. در این شرایط طبیعی است که برخی نظریات پیرامون چرخش کره شمالی برای گفتگو با آمریکا بیش از عوامل داخلی بر نقش بازیگران خارجی بویژه چین و روسیه به عنوان دو متحد نزدیک کره شمالی تاکید کند.
نگاهی به مواضع گذشته چین و روسیه نیز این موضوع را ثابت میکند که هم مسکو و هم پکن در مقاطع مختلفی از تمایل خود برای نرمش مواضع از سوی پیونگ یانگ در قالب مذاکره سخن گفته بودند. از جمله در جلسه شهریور ماه سال گذشته شورای امنیت برای تحریم کره شمالی، نمایندگان روسیه و چین، ضمن مخالفت با درخواست آمریکا برای تحریم پیونگ یانگ، اما همزمان از کره شمالی خواستار گفتگو و مذاکره شدند.
در حقیقت هم برای چین و هم برای روسیه، مذاکره مشروط توسط کره شمالی با آمریکا بهترین گزینه مطلوب خواهد بود که میتواند اهداف مورد نظر محور پکن-مسکو و پیونگ یانگ را در شبه جزیره کره با کمترین هزینه براورده سازد.
در پیش شرط کره شمالی برای گفتگو با آمریکا بر تامین امنیت این کشور بارها تاکید شده که این موضوع در نگاه پیونگ یانگ جز به معنای عقب نشینی نظامی آمریکا در منطقه نخواهد بود. به احتمال زیادی رهبران پیونگ یانگ از واشنگتن خواهند خواست که در ازای پای بندی به برخی تعهدات هستهای، ضمن کاهش حضور نظامی خود در شبه جزیره کره، موشکها و هواپیماهای هسته ای و همچنین سیستم های دفاع موشکی خود در کره جنوبی و ژاپن را برچیند که این شرایط بطور کامل مطلوب روسها و چینیهاست.
لذا گفتگوی مشروط کره شمالی و آمریکا بیش از آن که ناشی از پیشرانههای داخلی ارزیابی شود، متاثر از تمایل بازیگران خارجی و متحدان سنتی پیونگ یانگ در مسکو و پکن به نظر میرسد.
ماه عسل آمریکا و کره شمالی تا کجا ادامه دارد؟
با وجود اعلام آمادگی رسمی کره شمالی برای مذاکره با واشنگتن، اما هنوز اقدام جدی و گام عملی برای برگزاری این گفتگو و مذاکرات انجام نشده و سی ان ان گزارش داده است اگر هیچ چیز تغییر نکند و شرایط جدیدی ایجاد نشود قرار است کیم جونگ اون و ترامپ در ماه مه با هم دیدار کنند.
این دیدار میتواند نخستین دیدار رهبران کره شمالی و آمریکا باشد، اما نخستین دور مذاکرات آنها نیست.
پیشتر دو طرف در یک نوبت در ماههای پایانی سال 1994 "چارچوب توافقی" را در ارتباط با محدودیت هستهای امضا کردند، که قرار بود به مدت 10 سال نظام حاکم بر روابط واشنگتن و پیونگ یانگ باشد، اما وقتی جرج بوش در تابستان 2001 کره شمالی را بخشی از محور شرارت جهانی خواند، این روابط دچار فروپاشی شد.
بعد از توافق یاد شده، در آوریل 2003 نیز بنا به پیشنهاد چین، مذاکرات سه جانبه ای بین آمریکا، چین و کره شمالی با هدف پایان دادن به بحران هستهای کره شمالی در پکن صورت گرفت که در نهایت به مذاکرات شش جانبه (شامل کره شمالی، کره جنوبی، آمریکا، روسیه، چین و ژاپن) تبدیل شد ولی به دلیل تنش بین کره شمالی و آمریکا برای یک سال متوقف گردید تا این که مجددا در ژوئیه 2005 این مذاکرات از سرگرفته شد. این گفتگوها بصوت کجدار و مریز با تنشهای مقطعی و فراز و نشیبهای بسیاری ادامه یافت و از سال 2012 بطور کامل متوقف و به بن بست رسید.
روابط آمریکا و کره شمالی پس از تحریم جدید شورای امنیت در مارس 2013 وارد فاز بحرانی و تهدید متقابل شد تا آنجا که دو طرف تا از زمان روی کارآمدن ترامپ در کاخ سفید یکدیگر را به حمله پیشدستانه موشکی تهدید میکردند تا آن که سرانجام موضوع گفتگوهای مشروط اخیر مطرح شد.
براین اساس گفتگوهای احتمالی پیش رو میان واشنگتن و پیونگ یانگ، نخستین مذاکره دو طرف نیست و احتمال شکست آن نیز به مانند گذشته چندان دور از انتظار نخواهد بود.
برخی با توجه به نگاه معاملهگرانه ترامپ به موضوعات بین المللی و نوع رویکرد اتخاذی آمریکا در قبال آنها، گفتگوهای احتمالی کاخ سفید با کره شمالی را به منزله تلاش ترامپ برای کاهش تنش سیاسی با چین و در مقابل تشدید جنگ تجاری با این کشور ارزیابی کردهاند. براین اساس شاید دستگاه سیاسی ترامپ با کاهش اختلافات سیاسی خود با چین بر آنند تا حوزههای رقابت را به مسائل اقتصای با این کشور تسری دهند. اما این نگاه با توجه به حساسیتهای امنیتی آمریکا در شبه جزیره کره چندان واقع بینانه به نظر نمیرسد.
در واقع به سختی میتوان تصور کرد که آمریکا اولویتهای امنیتی خود در جنوب شرق آسیا را با توجه به رقابتهای اقتصادی با چین کمرنگ کرده و خیلی راحت به مذاکره با کره شمالی تن دهد. واشنگتن به دنبال آن است تا از روند قدرت گیری چین در شرق اسیا و ایجاد مزاحمت برای تداوم هژمونی ایالات متحده جلوگیری به عمل آورد لذا به تداوم و تشدید حضور نظامی در شرق آسیا را بخشی از برنامه استراتژیک خود در سیاست خارجی قرار داده است.
از سوی دیگر در صورتی که کره شمالی نسبت به پیش شرطهای امنیتی خود سرسختی نشان دهد، امکان موفقیت و تداوم مذاکره با آمریکا چندان زیاد نیست و نمیتوان ماه عسل فعلی وانشگتن و پیونگ یانگ را چندان طولانی مدت در نظر گرفت.
اما در نگاه دیگری گفتگوی آمریکا و کره شمالی را میتوان تلاشی از سوی ترامپ برای نشان دادن دستاورد خود در سیاست خارجی ارزیابی کرد. سیاست خارجی که تا کنون فاقد هرگونه دستاوردی برای کاخ سفید بوده است، حال ممکن است از طریق گفتگو با کره شمالی کمی برای دولت جنجالی ترامپ پر پیمانهتر به نظر رسد.
براین اساس بیش از شرایط منطقه و بینالملل آن چه ترامپ را به پذیرش گفتگو با کره شمالی ترغیب خواهد کرد، تنها موفقیت نشان دادن کارنامه کاری خود در دور اول ریاست جمهوریاش خواهد بود. برای ترامپ مذاکره با کره شمالی برگ برنده قابل توجهی برای دور بعدی انتخابات ریاست جمهوری خواهد بود، البته اگر این گفتگوها بتواند تا پایان کار دولت ترامپ دوام آورد.