الوقت- فرو نشستن تب و تاب و هیاهوی گروه های تروریستی جهادی و به ویژه داعش در عراق و سوریه در حالی به کمک مردم و نیروهای مقاومت انجام شده است که بسیاری از کارشناسان معتقد هستند که داعشیسم فکری در کوتاه مدت از میان نخواهد رفت. با این وجود به نظر می رسد که شرایط خاورمیانه دیگر مانند پیش برای جولان دادن چنین گروه هایی مناسب نیست بنابراین مرکز چنین حرکت های افراطی بالاجبار به سمت دیگری از جهان حرکت خواهد کرد. هرچند که داعش در بسیاری از مناطق جهان حرکت های تروریستی انجام داده است اما در چند ماه گذشته در ادامه فعالیت های خود در جنوب شرق آسیا، ماراوی یکی از شهرهای فیلیپین را تحت تصرف خود درآورد و موجب برقراری وضعیت فوق العاده در این کشور شد. چنین شرایطی موجب شد تا بسیاری مقصد بعدی توقف قطار تروریسم جهادی را ایستگاه جنوب شرق آسیا بدانند. برای چنین تحلیلی، می توان بسترهای مناسبی که وضعیت جنوب شرق آسیا در اختیار چنین گروه ها و تفکراتی قرار می دهد را بر شمرد:
موقعیت ژئوپلیتیک و جمعیت فراوان: جنوب شرق آسیا با کشورهایی نظیر اندونزی، مالزی، سنگاپور، فیلیپین، تایلند، کامبوج، میانمار، لائوس، ویتنام و برونئی، بیش از 600 میلیون نفر از جمعیت جهان را در خود جای داده است. از این میان 40 درصد مسلمان هستند که جمعیت قابل توجهی را تشکیل می دهند. همچنین موقعیت خاص جغرافیایی این منطقه که به صورت جزیرهای است، شرایط آن را ویژه می کند. بین 6 تا 10 هزار جزیره غیرمسکونی در این منطقه وجود دارد که به دلیل گسترده بودن و نیز غیرقابل کنترل بودن، امکان پنهان شدن اعضای گروه های تکفیری و نیز استفاده از این موقعیت را برای آن ها فراهم می نماید. از سویی جمعیت فراوان مسلمانان در این منطقه بهانه مناسبی را برای انتقال مرکزیت داعش و گروه های ترورریستی جهادی مهیا نموده است.
1. شکاف های سیاسی: وجود جمعیت کثیر مسلمان در کنار دیگر مذاهب بودایی و .. همچنین قومیت های مختلف موجب شده است که شکاف هایی در این جوامع وجود داشته باشد. مشارکت مسلمانان در ساختار قدرت به نسبت قومیت ها و مذاهب دیگر در حداقل خود قرار دارد. نارضایتی های سیاسی در بدنه اجتماع این جوامع گرایش به سمت افراطگرایی را بویژه در میان طیف جوان فراهم می سازد. این امر به ویژه در مورد اندونزی بسیار صادق است. چرا که با وجود جمعیت مسلمان آمار بالایی در پیوستن به جریان تکفیری در میان جوانان دارد که تا کنون موجب ایجاد دردسرها و نا آرامی هایی برای این کشور شده است. نمونه آن تشکیل گروهی با نام انصارالتوحید و دیگر گروه های کوچکی است که در کنار احزاب قدیمی رشد کرده و گرایش های شدیدی به داعش دارند.
2. شکاف های هویتی: حد اعلای چنین مشکلی را اخیرا در مورد میانمار و رفتار وحشیانه مردم این کشور با مسلمانان می توان مشاهده نمود. انجام چنین رفتارهایی بر علیه مسلمان در این کشورها سابقه تاریخی دارد. این مسائل به شکاف هایی بازمی گردد که در میان قومیت ها و هویت های گوناگون مردم این منطقه وجود دارد و موجب تحقیر یک هویت توسط دیگری می گردد. چنین رفتارهایی در نهایت موجب سرکوب شدن و ایجاد نفرت در قومیت مغلوب و استفاده از راه های نامعقول برای جبران چنین رفتاری است. یکی از این راه ها، پیوستن به گروه های تکفیری برای انتقامجویی است.
3. شکاف های اقتصادی: توسعه اقتصادی در این منطقه باوجود پیشرفت هایی که داشته است اما به شدت ناهمگون وبه ضرر جمعیت مسلمان آن گسترش یافته است. این شرایط پیامدهای مهمی در پی دارد. برای مثال بسیاری از این افراد در جستجوی کار وارد کشورهای خاورمیانه شده و در آنجا جذب نیروهای تکفیری شده اند که بازگشت آنها به موطن خود موجب تقویت انگیزه های ترورریسم شده است. در عین حال مناطق مسلمان نشین از فقر و محرومیت شدید علیرغم پتاسیل بالا و سرزمین های غنی رنج می برند. برای مثال در شهر مانیل، پایتخت فیلیپین، درآمد سرانهی واقعی ۱۷ برابر بیشتر از منطقهی میندانائوی مسلماننشین است، که همین مورد یکی از اهرم هایی بوده که گروه های تکفیری با استفاده از نارضایتی حاصل از آن اقدام به جذب نفرات و در نهایت تصرف این منطقه نمودند. کارگرهای اندونزیایی، مالزیایی، فیلیپینی و ... با توسعه تفکرات تکفیری در ذهن خویش در تمامی منطقه از هنگ کنگ و تایوان گرفته تا استرالیا حضور دارند و خطر مهمی برای این مناطق به شمار می روند که دولت ها قادر به کنترل آن نخواهند بود. به گزارش موسسه مطالعات بین المللی شانگهای، تروریسم در آسیا از محرومیت اجتماعی، فقر اقتصادی و نا امیدی تغذیه شده و در این راستا باید اقداماتی انجام شود نظیر: تسریع توسعهی اقتصادی در سراسر آسیای جنوب شرقی، شدتبخشیدن به همه تلاشها در جهت توسعه اقتصادی، از طریق تثبیت شهرها و مناطق کلیدی فعلی بهوسیله اولویتبندی کریدورهای اقتصادی در میندانائو، بورونئوی غرب، شامل صباح و کالیمانتان و همچنین سولو سولاوسی و جزایر پاپوا- ملوک؛ یکپارچگی میانمدت اقتصادی و استراژیک منطقهای و نیز همکاری بلندمدت با قدرتهای مهم آسیا و اقیانوس آرام در راستای کمک به توسعه همگون اقتصادی.
4. حمایت های خارجی: هر نوع مشکلی خصوصا در زمینه تروریسم بدون در نظر گرفتن ابعاد خارجی آن قابل بررسی نیست. بدون شک قدرت های بزرگ در راستای منافع خویش میتوانند در این زمنیه تاثیرگذار باشند. یکی از این قدرت ها آمریکا است که موج سواری بر روی مشکلات مناطق را به خوبی یاد گرفته است. وقوع چنین بحرانی در جنوب شرق آسیا همچنان که در خاورمیانه، برای این کشور دارای منافعی است. مهمترین منفعت امکان حضور و نفوذ در شرق می باشد که به دلیل کنترل افراطی گری در این منطقه صورت پذیرد. حضور نیروهای تکفیری در خاورمیانه به خوبی این شرایط را برای امریکا مهیا نمود تا باردیگر وارد معادلات آن شود و اکنون جنوب شرق آسیا نیز مقصد چنین اقدامی خواهد بود. در عین حال اینک که به تعبیر بسیاری از تحلیل گران رقابت های ابر قدرت ها به شرق آسیا کشیده شده و در زمینه اقتصادی چین و نظامی روسیه رقبای اصلی امریکا محسوب می شوند، وقوع چنین بحران هایی در منطقه نفوذ این دو کشور علاوه بر درگیر ساختن آن ها با مشکلات و تحلیل بردن قدرت آنها، موجب خواهد شد تا اهرم فشاری برای ایالات متحده در زمینه کنترل هرچه بیشتر این دو کشور به وجود آید. بنابراین دور از انتظار نیست که در هدایت تروریسم جهادی به سمت جنوب شرق آسیا سهم بزرگی را متوجه نقشآفرینی آمریکا بدانیم.
به طور کلی قطار تروریسم به سمت جنوب شرقی حرکت کرده و محتمل است که در این ایستگاه توقف کند. به نظر میرسد که این جریان از دو طریق اتفاق خواهد افتاد. نخست انتقال مرکز فعالیت های داعش و دیگر گروه های تروریسم جهادی به جنوب شرق آسیا و دوم عضوگیری گروه های افراطی از میان افراد ناراضی از ساختار قدرت و اقتصاد در این مناطق. برای اجتناب از چنین مواردی باید شکاف های عمیقی که در این جوامع وجود دارد ترمیم و بویژه تبعیضات اعمالی نسبت به مسلمانان از میان برداشته شود. علاوه بر این، کشورهای منطقه بویژه روسیه و چین در جهت مقابله با انتقال تروریسم به این منطقه ، با یکدیگر وارد تعامل و همکاری گردند و در برابر اقدامات ایالات متحده آمریکا در این زمینه بایستند.