با بررسی ابعاد مختلف قدرت نرم قطر می توان به این نکته پی برد که چرا این کشور کوچک و ذره ای حاشیه خلیج فارس از سوي رژیم سعودی و همپیمانانش مورد غضب واقع شده است. آنچه به عنوان دلایل نزاع سیاسی و اقتصادی بین عربستان و قطر طی ماه های اخیر مطرح می شود ریشه در جنگی عمیق تر و ریشه ای تر دارد و آن ترس و وحشت رژیم سعودی و قدرت های همپیمانش از افزایش قدرت نرم و نفوذ قطر در جهان اسلام است. در این نوشتار با بررسی ابعاد قدرت نرم قطر تلاش می شود ریشه های واقعی تنش بین کشورهای عربی و قطر مورد بررسی قرار گیرد.
به طور کلی می توان بهره گیری از قدرت نرم در سیاست خارجی قطر را در موارد زیر مطرح کرد:
1- در جهان امروز رسانه ها زیربنا و پشتوانه روابط دیپلماتیک محسوب می شوند. شبکه تلویزیونی «الجزیره» یکی از مهم ترین ابزارهای قدرت نرم قطر است. تاسیس شبکه «الجزیره» به نوعی ساختارشکنی در میان رسانههای دولتی و عشیره ای کشورهای عربی بود. این غول رسانهای برای بخشهای مختلف جامعه و برای تمامی اقشار برنامههای حرفهای و مطابق با استانداردهای بین المللی تولید می کند.
همچنین در حوزه مذهبی هم فعالیتهای بسیاری انجام داده که به شناخت و ظهور پدیدهای به نام «شیخ قرضاوی» منجر شده است. برنامه هفتگی این شیخ در گذشته با نام «الشریعه و الحیاه» چندین میلیون بیننده از کشورهای عربی و سراسر جهان اسلام داشت. با همکاری مراکز پژوهشی «الجزیره»، هر سال نشستهای مختلفی در دوحه برگزار میشود که در آن همه نخبگان عرب و متفکران غربی، صهیونسیتها و غیرصهیونیستها و اسلامگرایان و نیز جریانهای تندرو و افراطی، شرکت میکنند و به دوحه رفت و آمد دارند. اکنون این شبکه به شکل گسترده ای در سطح منطقه مورد پذیرش قرار گرفته و به همین دلیل مورد دشمنی و انتقاد برخی از کشورهای منطقه همچون عربستان است.
2- در یک دهه اخیر، قطر تلاش کرده تا با فعالیت های گسترده در حوزه های آموزشی، ورزشی و فرهنگی تصویر برجسته ای را از خود در عرصه بین المللی ارائه کند یا به عبارتی برای خود تصویرسازی نماید. غربگرایی، جوانگرایی، تظاهر به دموکراسی، لابی کردن برای گرفتن میزبانی جام جهانی 2022 و غیره از جمله نمادهای کنونی قطر است. چند صد هزار نفر در قطر کار میکنند تا ورزشگاههای مربوط به جام جهانی آماده شود. بدیهی است که سعودیهایی که حتی رانندگی زنان را بر نمیتابند، قدرت تحمل این قدرت نرم در همسایگی خود و در منظومه شورای همکاری حوزه خلیج فارس را تحمل نکنند. در زمینه کمک ها و حمایت های مالی نیز، از دهه 1990 قطر به سطح و وسعت کمک های خارجی اش افزوده و به مردم فقیر در کشورهای جنگ زده مانند لبنان و غزه، کمک های خیرین را جمع آوری کرده است.
پس از حمله 2006 رژیم صهیونیستی به لبنان، بنرهای تبلیغاتی «قطر متشکریم» در تعدادی از روستاها در جنوب لبنان قابل رؤیت بود، قطر همچنین متعهد شده بود که مساجد و زیربناهای تخریب شده در جنگ را بازسازی کند.
3- به جز بحران سوریه و شبکه «الجزیره»، قطر در مجموع روابط مثبت و مطلوبی با ایران داشته است. در واقع دست گذاشتن قطر بر سر پرونده های که ریاض نسبت به آن حساس است از جمله روابط با ایران، به مثابه نمک پاشیدن بر زخم این رژیم است. در این میان نگاهی به اظهارات منسوب به امیر قطر و واکنش ها نسبت به آن نشان دهنده حساسیت رژیم سعودی نسبت به رابطه مثبت این امیرنشین با ایران است به ویژه اینکه برخی این اظهارات را به مثابه ائتلاف علنی قطر با ایران ارزیابی کردند. جمهوری اسلامی ایران تنها کشور خارجی محسوب می شود که توانسته در دوحه رایزنی فرهنگی دایر کند.
4-شخصیتهای بزرگ سیاسی ـ ایدئولوگ جهان اسلام از کشورهای تونس، الجزایر، سودان و... و همچنین اعضای حماس و رهبران اخوانالمسلمین و تبعیدیان و... که عناوین اسلامی، روحانی و نخبگی دارند، همه در قطر میزبانی میشوند. این میزبانی را امیرنشین قطر چه قبل از وقوع بیداری اسلامی و چه بعد از آن انجام داده است که تأثیر بسیار زیادی در روابط مثبت و منفی قطر با کشورهای مختلف اسلامی بر جای گذاشته است.
5- جلسات حل اختلاف کشورها و گروههای اسلامی مانند گروههای 8 مارس و 14 مارس لبنان، چچنیها، گروههای مختلف فلسطینی و گروههای سودانی و یمنی و... در قطر و با مدیریت قطریها در سالهای گذشته به سرانجام است. این وضعیت برای سعودیها که داعیه خادمی بینالحرمین و برادر بزرگتری کشورهای عربی را دارند، گران و غیرقابل پذیرش بوده است.
6- قطر حامی جریان اخوانالمسلمین است که دشمن درجه یک رژیم سعودی در منطقه محسوب می شود. بدین ترتیب عربستان همواره به قطر به عنوان رقیبی که از قدرت نرم یعنی پول و رسانه ها استفاده می کند، می نگرد و با گذشت زمان امارات متحده عربی نیز به عربستان ملحق شده و در تمام مسائل مربوط به اخوان المسلمین به دشمنی با قطر برخاسته و دوحه را به تامین مالی این گروه متهم می کند.
در نهایت می توان گفت آنچه به راستي در نظر سعودي ها مهم است اين است که قدرت نرم قطر از بين برود و این امیرنشین نقش برتر این رژیم را بپذیرد و به آن تمکین کند. قدرت نرمي که در طول سال ها از طريق الجزيره، شبکه اي که در خلال بیداری اسلامی از اخوان المسلمين حمايت کرده و در عمل شورش ها عليه دولت ها را به منازل تمامي اهالي شمال آفريقا و شهروندان خاورميانه برده، تثبيت گرديده است.
از اين طريق بوده که قطر توانسته در عمل ديدگاه خود را ترویج دهد. رياض در طی زمان به این نکته واقف شده که تلاش هایش به نتیجه مطلوب نرسیده و پول و سلاح هایی که برای جنگ افروزی و تندروی های خود در منطقه هزینه کرده نتیجه معکوس در پی داشته است و در نقطه مقابل قطر به لطف به حرکت درآوردن سرمايه ها و اطلاعاتي که توسط اين اميرنشين از طريق شبکۀ الجزيره هماهنگ مي شد توانسته به نتایج بهتری نسبت به سعودی ها دست یابد. اتفاقي نيست که در ميان سيزده درخواست ضرب الاجل خاندان سعودی قطع کمک مالي ساير شبکه هاي اطلاع رساني مانند عربي ٢١، رصد، العربي الجديد، مکملين و ميدل ايست آي نيز مطرح شده است.
ملیحه سالم؛ پژوهشگر مسائل سیاسی