به گزارش الوقت، در هفته ای که گذشت، محمدغنی مصمم، سخنگوی استاندار کُنَر در شرق افغانستان اعلام کرد، ارتش پاکستان حملات موشکی خود به شهرستان «سرکانو» در این استان را از سر گرفته است. محمدرحمان دانش، فرماندار شهرستان «دانگام» نیز مدعی شد تاکنون حدود 300 فروند موشک به شهرستان سرکانو شلیک شده است.
با این حال برخی واکنشهای نظامی و در عین حال مقطعی پاکستان به اختلافات جاری با همسایه شمالی خود، یعنی افغانستان این سوال را به ذعن متبادر میکند که اصولاً پاکستان از نظر توانمندیهای نظامی و محدودیت بکارگیری این توانمندیها در چه جایگاهی قرار دارد؟ نظر به اهمیت موضوع نخست نگاهی به دکترین نظامی پاکستان و پس از آن توانمندی و محدودیتهای نظامی پاکستان را مورد بررسی و تعمیق قرار خواهیم داد.
دکترین نظامی- سیاسی پاکستان
به طور کلی قدرت نظامی و نمایش آن همواره بخش جدایی ناپذیر از دکترین سیاست خارجی پاکستان به شمار میرود و اسلام آباد نه تنها در پیگیری موضوعات مرزی مورد مناقشه خود با افغانستان، بلکه در اختلافات خود با همسایه شرقی، هند نیز همواره بر نمایشهای نظامی و موشکی تاکید دارد. آخرین آزمایش موشکی پاکستان شش ماه پیش انجام شد و در آن زمان این دومین موشکی بود که پاکستان درفاصله کمتر از یک ماه آزمایش میکرد.
با این حال در مورد افغانستان به نظر میرسد مقامات اسلامآباد پا را فراتر گذاشته و در تجاوزی آشکار، پرتابهای موشکی را در دستور کار خود قرار دادهاند. بهمنماه سال گذشته نیز مقامات امنیتی افغانستان اعلام کردند که طی پنج ماه گذشته 4700 موشک از خاک پاکستان در ولایت جنوب شرقی افغانستان شلیک شده است.
مجموع تحرکات نظامی اسلام آباد علیه کابل نشان میدهد ارتش پاکستان بر وجود تهدیدهایی در مرزهای غربی خود تاکید دارد. تائید کننده این رویکرد پاکستان نیز در جریان انتشار سندی در رابطه با دکترین نظامی جدید پاکستان توسط رویترز بود که رسانهای شد. براساس این سند که ناظران آن را "دکترین" تازه ارتش پاکستان میدانند، اسلام آباد از تمرکز بر خطرات از سوی مرزهای شرقی، یعنی هند فاصله گرفته و توجه خود را متوجه مرزهای افغانستان خواهد نمود. باتوجه به این وضعیت بی دلیل نیست اگر پاکستان طی چند سال گذشته حملات موشکی خود را به طرز عجیبی متوجه تجاوز به درون مرزهای افغانستان نموده باشد.
با این حال این تنها مسئله افغانستان و هند نیست که پاکستان در ارتباط با آن علاقه مند به عرض اندام نظامی است. نابرابرترین مناقشه نظامی منطقه که در جریان حمله نظامی و همه جانبه ائتلاف عربی به رهبری عربستان علیه یمن صورت گرفت نیز با درخواست رسمی از ارتش پاکستان برای کمک به ائتلاف عربستان سعودی همراه بود، هرچند اسلام آباد این درخواست را رد کرد.
از طرف دیگر آن چه باعث شد تا مجلس پاکستان با صدور قطعنامهای از نخست وزیر این کشور خواستار حفظ بی طرفی و عدم پیوستن به ائتلاف عربی علیه یمن شود، وجود و تاکید بر اصل بی طرفی در مناقشات میان کشورهای اسلامی و براساس قانون اساسی این کشور است که اجازه نمیدهد اسلام آباد در تنش میان دو کشور مسلمان به نفع یک طرف ورود پیدا کند. با این وجود در کنار توجه به دکترین نظامی و امنیتی پاکستان، بررسی توانمندیها و محدودیتهای نظامی پاکستان نیز حائز اهمیت است.
توانمندیهای نظامی پاکستان
در ارتباط با توانمندیها و ظرفیتهای نظامی پاکستان آمار گوناگونی وجود دارد اما در بیشتر این آمارها، پاکستان از نظر توانایی نظامی در سطح قابل توجهی قرار دارد. براساس اطلاعات منتشر شده توسط سازمان سيا و كتابخانه كنگره آمريكا و برآورد آنها در سال 2012، پاكستان از نظر توان نظامي در رده بیست و یکم قدرتهاي نظامي جهان قرار داشته و به نظر نمیرسد این جایگاه در حال حاضر و پس از گذشت 5 سال با توجه به تداوم شرایط داخلی پیشین در پاکستان چندان تغییر قابل توجهی داشته است.
براساس اطلاعات عنوان شده از سوي سازمان اطلاعات مركزي آمريكا (سيا) و كنگره آمريكا، پاكستان كه جمعيت آن حدود 189 ميليون نفر است، هماكنون داراي 617 هزار پرسنل فعال نظامي است و تعداد نيروهاي ذخيره فعال اين كشور 515 هزار نفر است. همچنین نيروي زميني پاكستان داراي 2640 دستگاه تانك، 4620 دستگاه نفربر، 1086 عراده توپ كششي، 595 عراده توپ خودكششي، 200 سامانه پدافند موشكي، 3200 خمپاره انداز، 3400 سامانه ضد تانك، 2500 سامانه پدافند هوايي و 11500 وسيله نقليه لجستيكي است.
در کنار همه این شرایط وقتی موقعیت هستهای پاکستان را نیز در نظر میگیریم، شناخت کاملتر و دقیقتری از توانمندی نظامی این کشور آسیای جنوبی را به دست خواهیم آورد. براساس آمار کمیته خلع سلاح سازمان ملل متحده، پاکستان از سال 1998 به بعد دارای 120 تا 200 کلاهک هستهای میباشد که احتمال افزایش آن نیز وجود دارد. در عین حال باوجود توجه به موقعیت نظامی ارتش پاکستان که در سال ١٩٤٧ و با استقلال این کشور تاسیس و از آن زمان تاکنون نقش مھمی را در تحولات پاکستان و منطقه ایفا کرده است، اما محدودیتهای پاکستان در استفاده از توان نظامی خود نیز قابل چشم پوشی نیست.
محدودیتهای پاکستان در کاربرد توان نظامی
بدون شک باید توجه داشت دست پاکستان برای کاربرد تسلیحات و توان نظامی خود چندان نیز باز نیست. برخی از محدودیتهای پیش روی پاکستان در حوزه توانمندیهای نظامی ناشی از محدودیتهای ذاتی و طبیعی این کشور در مقابل رقبای خود از جمله هند در منطقه است. در مسئله هند با اوج گیری تنشها، طرف پاکستانی تا حد مشخصی توانسته تنشها را تداوم بخشد و هرگاه اوجگیری اختلافات به احتمال رودرویی نظامی و جنگ تمام عیار منجر شده، اسلامآباد خود را در موقعیتی ندانسته که بتواند وارد یک جنگ کامل شود. این موضوع در تنش اخیر کشمیر دیده شد و حداکثر اقدام پاکستان پس از چند دوره تبادل آتش، طرح مسئله مورد نزاع کشمیر در شواری امنیت بجای تقابل به مثل نظامی علیه هند بود.
محدودیتهای حقوقی و لزوم احترام به رفتارهای سازمانی بینالمللی از دیگر محدودیتهای پیش روی پاکستان در نمایش قدرت نظامی خود به شمار میرود. در موضوع آرمایشات موشکی و هستهای اگرچه پاکستان عضو پیماننامه منع گسترش سلاحهای هستهای نیست، اما دست این کشور برای آزمایشهای هستهای چندان باز نیست. رهبران اسلام آباد به این نکته واقف هستند که تکرار آزمایشات موشکی و هستهای در بلند مدت به نفع شان دیپلماتیک پاکستان نخواهد بود و بهانه خوبی برای انتقاد رقبا و مجامع حقوقی بینالمللی به شمار میرود.
همچنین سایر بازیگران منطقهای و بینالمللی اجازه نخواهند داد تا پاکستان آن گونه که میخواهد، اهداف نظامی خود را دنبال کند. واکنش بازیگران منطقه و بین الملل در مقابل پاکستان وقتی شدت بیشتری مییابد که رهبران اسلامآباد حملات خود را متوجه افغانستان میکنند. از جمله پرتابهای موشکی سال گذشته پاکستان علیه افغانستان، واکنش ایالات متحده را در برداشت و در تیرماه گذشته کمیته روابط خارجی کنگره آمریکا جلسه ویژهای برای بررسی سیاستهای این کشور در برابر پاکستان برگزار کرد که در آن گفته شد دلیل موجهی برای ادامه کمکهای آمریکا به پاکستان وجود ندارد.
این انتقاد و هشدار تند مقامات امریکایی پس از تنش پاکستان با افغانستان بر سر درگیری در خط مرز دیوبند اتخاذ شد و نشان داد اسلامآباد محدودیتهای بیشماری بر سر جهتگیری سیاسی و نظامی خود در قبال همسایه شمالی دارد. این در حالی است که شاید در تصور اولیه وجود توانمندی نظامی پاکستان در مقابل افغانستان دلیلی قابل توجه به نظر میرسد، اما در واقع محدودیتها بر سر بکارگیری این ظرفیتها حتی بیشتر است.
محدودیتهای ساختاری پاکستان نیز خود دلیل مضاعفی بر موقعیت نظامی پاکستان به شمار میرود. این محدودیتهای ساختاری از جمله در فشار افکار عمومی مردم پاکستان برای اتخاذ رویکرد بی طرفی در برخی منازعات نظامی خود را نشان میدهد. هرچند فشار افکارعمومی مردم پاکستان برای جلوگیری از ورود به برخی پروندههای نظامی منطقه از جمله جنگ علیه یمن متاثر از اصل بی طرفی دولت پاکستان در منازعه میان کشورهای اسلامی در قانون اساسی است، اما تاکنون در موارد متعددی سیاستمداران پاکستانی خود را بدان مقید دانستهاند.