الوقت_ آن چه در اين روزها در يمن از جانب جريان ضد انقلاب در قالب حمله نظامي در حال وقوع است حاصل شكست هاي پياپي اين جريان در صحنه سياسي و امنيتي يمن در ماه هاي اخير است . واقعيات صحنه يمن به وضوح نشان از شكست جريان ضد انقلاب به سركردگي عربستان سعودي دارد . ناكامي هاي متعددي چون اجراي طرح استعفاي منصور هادي كه به جهت شكست روند مذاكرات و ايجاد خلأ قدرت انجام گرفت و با بركناري وي توسط كميته هاي انقلابي به شكست انجاميد . همچنين طرح نافرجام پس گرفتن استعفا از سوي منصور هادي و انتقال پايتخت از صنعا به عدن كه با پافشاري و ايستادگي انقلابيون منجر به فرار منصور هادي از يمن و تصرف تقريبي عدن توسط ارتش و كميته هاي مردمي شده است .
به اين جهت بود جريان ضد انقلاب كه با فرار مهره خود از يمن همه چيز را تمام شده قلمداد مي كرد و مي بايست تقريباً يمن را از دست رفته به حساب مي آورد ؛ آخرين برگ خود را به مثابه تير آخر در صحنه بازي يمن وارد كرد و علي رغم چالش هاي فراوان و مشكلات بسيار، گزينه نظامي را كه از ماه ها پيش روي آن كار كرده بود را عملياتي نموده و يمن را مورد تجاوز نظامي قرار داد
نكته مهم در اين راستا كه اين يادداشت سعي دارد در كنار چند مساله ديگر به صورت موجز به آن بپردازد، اين بحث اساسي است كه جريان ضد انقلاب به اين فهم راهبردي رسيده است كه پرونده يمن اكنون به ايستگاه آخر رسيده و اگر امروز با تمام توان و با توسل به هر ابزاري براي توقف انقلاب اقدام ننمايد به زبان ساده بازي را باخته است و براي هميشه از اين صحنه خارج مي شود .
لذا با اين كه امروزه تجاوز نظامي مستقيم براي هيچ كشوري در دنيا به صرفه و معقول نيست و حتي ايالات متحده آمريكا نيز در سال گذشته ميلادي در راهبرد كلان نظامي اين كشور به روشني بيان كرد كه به دلايل مختلف بنا ندارد در هيچ كشوري مداخله نظامي مستقيم نمايد . ولي شاهديم رژيم سعودي در يمن مداخله نظامي مستقيم مي كند . امروز بر كسي پوشيده نيست كه عربستان سعودي با بحران هاي داخلي متعددي چون اختلافات خاندان حاكم و نارضايتي و خيزش هاي پيدا و پنهان مردمي در طبقات مختلف اجتماع و در مناطق مختلف اين كشور از شرق و جنوب گرفته تا حتي پايتخت روبرو است . اين مداخله نظامي كه موجب كشتار مردم مسلمان و بي گناه كشور همسايه مي شود مي تواند موجبات روشن شدن آتش گسترده اعتراضات در داخل عربستان شود .
ولي مي بينيم علي رغم اين چالش و چالش هاي بسيار ديگر كه فرصت كوتاه اين يادداشت توان پرداختن به آن را ندارد ، وارد عرصه تجاوز نظامي در يمن مي شود . اين انتحار سياسي كه ما آن را به حماقت تعبير مي كنيم نشان از وجود اين فهم و برداشت در رابطه با پرونده يمن در دربار سعودي دارد .
اين كه تجاوز صورت گرفته تا چه مرحله اي ادامه مي يابد و آيا امكان تجاوز زميني و سراسري در يمن وجود دارد يا خير ، بحث مفصل نوشتار ديگري است ولي تنها به عنوان اشاره بايد گفت دربار و ارتش سعودي هنوز خاطره جنگ سال 2009 را از ياد نبرده اند ! در آن سال ارتش سعودي به همراه ارتش يمن چند ماه حوثي ها را در شمال يمن مورد محاصره قرار داده و تهاجم سراسري عليه آنان انجام دادند . ولي همان طور كه در تاريخ به ثبت رسيد نتيجه اين تجاوز نظامي تصرف ده ها پايگاه و مقر نظامي سعودي ها در جنوب عربستان توسط حوثي ها بود كه با توافقنامه صلح به آن ها پس داده شد !! يعني نه تنها توان نظامي حوثي ها از بين نرفت بلكه آن ها توانستند در صحنه نظامي پيروزي هايي به دست آورند و دشمن را به عقب نشيني و پذيرش صلح وادار نمايند . امروز كه مردم يمن با همراهي ارتش در يك صف واحد در مقابل رژيم سعودي قرار دارند و بعيد به نظر مي رسد سعودي ها حماقت كنند و خود را وارد باتلاق تهاجم زميني در يمن نمايند .
با توجه به اين مساله دو نكته اساسي در خصوص حمله تظامي اخير به يمن حائز اهميت است:
در مقابل آن فهم راهبردي جريان ضد انقلاب ، جريان انقلاب و حاميان آن نيز بايد اين مسئله مهم و راهبردي را به خوبي دريابند كه اگر امروز كم ترين تعلّلي در حمايت از انقلاب صورت پذيرد و جريان ضد انقلاب تحت هر شرايطي بر اوضاع مسلط شود و جريان انقلاب را كنار بزند ، با توجه به موارد مشابه كوچكترين ترديدي نيست كه جريان انقلابي به چنان سرنوشتي دچار مي شود كه شايد تا دهه ها نتواند دوباره سر بر آورد و روي پا بايستد . همان گونه كه در مصر شاهد بوديم، جريان ضد انقلاب در اين كشور اتفاقاً با حمايت رژيم سعودي با انجام توطئه هاي متعدد و در نتيجه كنار زدن جريان انقلاب ، انقلابيون را به چه سرنوشتي دچار ساخت . همه سران و رده هاي مياني انقلاب به اعدام، حبس ابد و زندان هاي طولاني مدت محكوم شدند و مردم نيز به شدت سركوب شدند .
حال تصور كنيد در يمن نيز موفق شوند جريان انقلابي را كنار بزنند ! از حالا به روشني پيداست چه سرنوشتي در انتظار مردم و انقلابيون يمن خواهد بود .
پس اين فهم بايد در جريان انقلاب و حاميان آن نيز به روشني وجود داشته باشد كه انقلاب يمن به نقطه غير قابل بازگشت رسيده است و حالت ميانه اي براي آن متصور نيست . يا انقلاب به طور كامل به پيروزي مي رسد يا به شكست مي انجامد . لذا بايد تصميمات و اقدامات بر اين اساس اتخاذ و عملياتي بشوند . البته روند تحولات به خصوص در ماه اخير حاكي از وجود همين تلقي از تحولات و رويداد ها در مديريت انقلاب است . اقدام انقلابيون و ارتش جهت تصرف عدن در هفته هاي اخير شاهد مثال خوبي بر اين مدعا است
در نهايت بايد منتظر بود و ديد روند تحولات در روزهاي آتي نتيجه آن را به كدام سمت و سو سوق مي دهد و در اين جنگ اراده ها كدام طرف پيروز خواهد شد . اما مسئله اي كه نمي توان به راحتي از كنار آن عبور كرد ظلم و ستمي است كه به واسطه اين تجاوز به مردم مظلوم و بي گناه يمن و زنان و كودكان اين كشور تحميل مي شود و نبايد بي پاسخ بماند و ان شاالله اين مقاومت بي نتيجه نخواهد ماند .
حسين افراخته