الوقت- طرفداران داعش در لیبی که عمدتاً شامل نیروهای بازگشتی از سوریه و عراق میباشند و تعداد زیادی از آنها را غیر لیبیاییها تشکیل میدهند برای دومین بار رسماً اعلام موجودیت کرده و با اعلام بیعت با ابوبکر بغدادی، امارت اسلامی را در شهر درنه در شرق لیبی تأسیس نمودهاند.
گروه تروریستی داعش که مخفف کلمههای «دولت اسلامی عراق و شام» است، طی سال گذشته در لیبی نیز فعالیتهایی داشته است. برجسته ترین اقدام خشونت آمیز آنها، سر بریدن 21 کارگر قبطی مصری در لیبی بوده است. به دنبال این اقدام و پخش تصاویر این جنایت، موضوع حضور و فعالیت داعش در لیبی به صورت گستردهای مطرح شد. اما ظهور داعش در لیبی یکشبه نبوده و زمینههایی برای تولد و رشد این گروه تروریستی وجود داشته است.
وجود حفرههای امنیتی در لیبی از عوامل اصلی حضور داعش در این کشور است. از آنجایی که هنوز در لیبی دولت تثبیت نشده و نتوانسته وظیفه اصلی خود را در ایجاد امنیت ایفاء کند، مشکل امروز لیبی ناشی از فقدان تشکیل و تثبیت دولت، و وجود حفرههای فراوان امنیتی است.
نظام سیاسی لیبی نمیتواند کارکردهای اصلی خویش را انجام دهد، در نتیجه زمینه برای ظهور و فعالیت گروههای تروریستی آماده شد. از منظری دیگر، ساختار اجتماعی لیبی به نوعی به فرقه گرایی دامن میزند، و باعث تشتت و ضعف دولت میگردد. ارجحیت مطالبات شخصی، قومی و منطقهای بر منافع عمومی جامعه، میتواند مهمترین علت عدم تکوین دولت لیبی و نیز زمینهساز رشد داعش در این کشور باشد.
گروههای تروریستی دو ویژگی ماهوی دارند؛ نخست خود را بازتولید میکنند و دومین ویژگی این که هر جا زمینه مساعدی بیابند در آنجا شعبه میزنند.
اختلافات داخلی نیز یکی از عوامل حضور و رشد داعش در لیبی می باشد. یعنی تعارض اجتماعی و سیاسی در جامعه لیبی، باعث زوال انسجام اجتماعی و همبستگی ملی گردیده است. گاهی این تعارضات بین دو گروه در طرابلس یا بین گروههای مختلف در بنغازی، موجب فرو غلطیدن کشور به دامن یک بحران ملی میشود. همه این عوامل دست به دست هم میدهد و زمینه را برای رشد گروههای تروریستی در لیبی فراهم میآورند.
اما جدای از اختلافات کنونی موجود، مناطقی از شرق لیبی، به خودی خود واجد شرایط تندروی و پیوستن به هر گروه تندرو بوده است. به عنوان مهم ترین نمونه میتوان از شهر درنه لیبی یاد کرد. این شهر که در حدود 250 کیلومتری شرق بنغازی قرار دارد، سابقه طولانی در اقدامات شبهنظامی دارد و این موضوع حتی به پیش از سقوط حکومت معمر قذافی در سال 2011 باز میگردد. تعداد زیادی از اعضای «گروه مبارزان اسلامی لیبی» به این شهر تعلق داشتند؛ این گروه در واقع شاخه لیبیایی مجاهدان در افغانستان بود که علیه شوروی میجنگید و بعدها به شاخهای از القاعده تبدیل شد و تعدادی زیادی از اعضایش پس از اشغال عراق توسط آمریکا در سال 2003 به این کشور رفتند. آنطور که منابع خبری گزارش دادهاند، هیچ شهری در خاورمیانه همچون درنه نیروی جهادی و شبهنظامی به عراق نفرستاد. بدین ترتیب تبدیل درنه به پایگاه افراط گرایی و تروریسم در لیبی، رهاورد تحولات 4 ساله اخیر این کشور نبود، بلکه نتیجه اشاعه و رسوخ اندیشههای سلفی جهادی در دهههای گذشته بوده است. این اندیشهها در نقاط مختلف لیبی از جمله درنه که دارای ساختاری بشدت قبیلهای است و میانگین جوانان بنیادگرا و مذهبی در آن بسیار بالاست، توانسنته زمینههای حضور جریانهای افراطی نظیر القاعده و داعش را فراهم سازد.
با آغاز درگیریهای سوریه، صدها نفر از شبهنظامیان این شهر عازم سوریه شدند؛ برخی از آنها به ردههای بالایی از فرماندهی در داعش رسیده و برخی نیز پس از مدتی به لیبی بازگشتند و لذا شبهنظامیگری در بخشهایی از لیبی شدت بیشتری به خود گرفت. تا سال 2012، درنه عملاً از کنترل دولت طرابلس خارج شده بود و در اختیار تعدادی از گروههای اسلامی مسلح بود که زیرشاخهها و دستورالعملهای جداگانهای داشتند. عوامل فوق، در کنار نبود دولت مرکزی و باز بودن مرزها جهت ورود هزاران سلفی تکفیری برای گذراندن دورههای نظامی در پایگاههایی که در لیبی احداث شده بود و سپس اعزام به سوریه، زمینه اشاعه بیش از پیش اندیشههای افراط گرایانه را در لیبی و از جمله درنه فراهم کرد.
وجود زمینه پذیرش اندیشههای افراط گرایانه در کنار نبود امنیت، عاملی شد تا برخی از قبایل لیبی با هدف در امان ماندن از حملات گروههای شبه نظامی و تامین امنیت خویش، با داعش بیعت کنند، تا این گروه ضمن جذب جوانان این قبایل، مسئولیت تامین امنیت آنها را نیز عهدهدار شود. اینگونه بود که داعش خیلی زودتر از آنچه انتظار آن میرفت، در لیبی رسوخ کرد. این گروه علاوه بر شهر درنه و سرت، در مناطق جنوب و غرب لیبی نیز به صورت پنهان حضور و فعالیت دارند. شاخه درنه و سرت انصار الشریعه و مجلس شورای مجاهدین درنه از جمله گروههای افراطی هستند که با داعش اعلام بیعت کرده اند.
داعش به صورت مشخص در چند منطقه لیبی گسترش یافته است. بیتردید شهر 100 هزار نفری درنه لیبی در شمال شرق این کشور، پایگاه اصلی گروههای تندرو است و شهر سرت نیز دومین شهر مهمی است که در دست داعش می باشد. شهر سرت که در شمال لیبی واقع شده مدتی در دست انصار الشریعه، گروه نزدیک به القاعده بود و درگیریهایی بین فجر لیبی و دولت در این منطقه روی داده بود. اما گروه داعش در اول اسفند 93 با تصرف ایستگاه رادیوی شهر سرت، از رادیو محلی اعلام کرد که شهر سرت را به تصرف کامل درآورده است.
قابل ذکر است که یکی از بزرگ ترین بنادر نفتی لیبی یعنی بندر السدره در شرق شهر سرت واقع شده است. بنابراین گروه تروریستی داعش، به بعضی منابع و تجهیزات نفتی نزدیک تر شده و بتدریج مشغول افزایش نفوذ در طرابلس و نیز دومین شهر بزرگ کشور یعنی بنغازی نیز هستند.
علاوه بر حمایت بسیاری از هواداران اخوان المسلمین و انصار الشریعه از داعش، تعدادی از قبایل وابسته به قذافی نیز از داعش حمایت می کنند و برخی از آنها با داعش بیعت نموده اند. در «سرت» بسیاری از جوانان از اهالی قبیلههای «قذاذفه» و «عمامره» و «ورفله» به گروه داعش پیوستهاند. به نظر میرسد که آنها گمشده خود را در همپیمانی با گروه داعش یافتهاند، چرا که این ائتلاف، قدرتشان را در مقابل دشمنان و رقیبان تاریخیشان در «مصراته» افزایش میدهد. مصراته که بارزترین شرکت کننده در انقلاب لیبی محسوب میشود نفوذ خود را در غرب لیبی بعد از انقلاب افزایش داده است.
درگیریهای داخلی بین «مصراته» از یک سو و قبیلههای «سرت» و «بنی ولید» که حامی «قذافی» بودند و مهمترین آنها «ورفله»، «قذاذفه»، «عمامره» و «فرجان» هستند، از سوی دیگر وجود داشته و دارد و این نزاع تاریخی و قدیمی میباشد که پیوسته تجدید میشود. به طوری که انقلاب لیبی تصویری از این درگیری بین «مصراته» انقلابگرِ ضد قذافی و قبیلههای «سرت» و «بنی ولید» که پشتیبان نظام حاکم بودند را به نمایش گذاشت. ریشه این درگیری به پیش از صد سال قبل برمیگردد.
تکفیریها کشور لیبی را به دلایل دارا بودن ساحل دوهزار کیلومتری با مدیترانه، ارتباط نزدیک به جنوب اروپا، امکان مهاجرت غیررسمی روزانه صدها نفر آفریقایی از طریق مدیترانه به اروپا وجود مناطق کوهستانی و جنگلی در شرق لیبی برای مبارزه و در امان ماندن از عملیات هوایی، وجود صحرای وسیع در مرکز و جنوب لیبی برای مبارزه، اتصال صحرای لیبی به صحرای آفریقا و همسایگی آن با شش کشور آفریقایی و غنی بودن کشور به لحاظ منابع نفت و گاز و سایر منابع زیرزمینی مناسبترین مکان برای ادامه مبارزات خود میدانند.
این عوامل باعث شده که حتی شخص البغدادی از طرفداران خود بخواهد برای ادامه مبارزات به کشور لیبی مهاجرت کنند. چندی پیش نیز داعش اعلام کرد لیبی به دلیل دارا بودن عوامل فوق، فرصت مناسبی برای حضور و ایجاد چالش در جنوب اروپاست. بویژه اینکه پس از خروج مبارزان داعش از عراق و سوریه کشور لیبی میتواند گزینه برتر باشد. اگر چه فرهنگ عامه مردم لیبی با وجود بیش از هزار مقبره از شیوخ و صحابه گرایش به تصوف را نشان میدهد و این ویژگی مانع از استقبال جوانان در تشکلات تکفیری خواهد شد ولی روحیه جنگآوری همراه با اسلامخواهی و غرب ستیزی در فرهنگ لیبیاییها همواره موجب حضور حداکثری لیبیاییها در جمع تکفیریها در عراق، افغانستان، سوریه و... شده است.
با توجه به پیشرفت مراحل تشکیل دولت وفاق ملی در لیبی، اگر این روند ادامه یابد و در آینده نه چندان دور شاهد تشکیل دولت وفاق ملی در لیبی باشیم، می توان به شکست داعش در لیبی امیدوار بود در غیر این صورت در میان درگیریهای بین نیروهای ژنرال حفتر و گروه فجر لیبیا، داعش همچنان به قدرت نمایی خود در لیبی ادامه خواهد داد.