الوقت- در حالی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا زمان زیادی است که کاخ سفید را ترک کرده است اما پس لرزه های اقدامات او در دوران حضور در کاخ سفید همچنان فضای سیاسی و اجتماعی آمریکا را متأثر از خود میکند.
مجلس نمایندگان آمریکا که اکثریت آنرا دموکراتها تشکیل می دهد، در روزهای اخیر درباره حمله هواداران ترامپ به ساختمان کنگره، با استناد به اظهارات مقامات دولت سابق این کشور شواهدی از تلاش وی برای کودتا و حفظ قدرت ارائه داده است. نمایندگان آمریکا با استناد به اظهارات شاهدان به ویژه افراد نزدیک به ترامپ، به این جمع بندی رسیده اند که ترامپ قصد داشته با کمک ارتش کودتا کرده و بتواند همچنان در قدرت باقی بماند. هر چند دموکراتها از زمان حمله طرفداران ترامپ به کنگره در 6 ژانویه 2021 تلاش کرده اند تا با استناد و شواهد و دلایل متقن ترامپ را متهم کرده و راه ورود مجدد او به عرصه سیاست را ببندند اما تاکنون این تلاشها بی ثمر بوده و دادگاه عالی آمریکا که تصمیم گیرنده نهایی در این زمینه است، هیچ اقدامی برای متهم کردن او انجام نداده است. با وجود تلاش دموکراتها برای کنار زدن ترامپ از ساختار سیاسی آمریکا او بارها اعلام کرده که در انتخابات 2024 دوباره کاخ سفید را از دموکراتها پس خواهد گرفت.
با وجود دور جدید حملات نمایندگان دموکرات کنگره به ترامپ و محکوم کردن اقدام حمله به ساختمان کنگره، اما ترامپ همپنان بر مواضع سابق خود پافشاری می کند و در تازه ترین اظهارات این حمله را بزرگترین جنبش در تاریخ آمریکا نامیده است که قصد داشت این کشور را باعظمت کند اما دموکراتها اجازه ندادند و با تقلب راه آنرا مسدود کردند.
ترامپیسم زنده است
ترامپ برای بازگشت مجدد به قدرت به طرفداران خود دل بسته است و در ماههای اخیر در بین آنها سخنرانی کرده تا زمینه را برای پیروزی در انتخابات آینده فراهم کند. ترامپ در تاریخ آمریکا بدعت جدیدی را بنا گذاشت که اکنون از آن به عنوان «ترامپیسم» یاد می شود. بدعتی که در برابر دموکراسی ادعایی آمریکا ایستاد و با حمله به کنگره نشان داد که این دموکراسی چقدر شکننده، بی ثبات و لغزنده است که هر لحظه احتمال فروپاشی آن وجود دارد.
در آن زمان بسیاری از مقامات آمریکا اعلام کردند که حمله به کنگره، حمله به دموکراسی این کشور بود و آثار آن برای دهه ها پابرجا باقی خواهد ماند.
ترامپ در مدت کوتاه ریاست خود در کاخ سفید جامعه آمریکا را به شدت دو قطبی کرد و آثار همین دو قطبی گریبانگیر این کشور شده و به تشدید شکافهای اجتماعی دامن زده است. ترامپیسم که عمدتا بر افراط گرایی، نژادپرستی و تحریک شکافهای قومی و نژادی مبتنی است در جامعه آمریکا که بخشی از آنرا رنگین پوستان و دورگه ها تشکیل می دهند، به شدت تاثیر منفی داشته است.
ترامپ شاید اولین دولتمرد آمریکایی بود که ساختارهای سیاسی این کشور را زیر سوال برد و از تغییرات اساسی در آمریکا حرف زد. امروزه تفکر ترامپیسم، حزب جمهوری خواه را هم در سیطره خود گرفته است و بهای واقعی تسلط ترامپیسم بر جمهوری خواهان و افراط گرایانی که از ساختارهای سیاسی ناراضی هستند ممکن است ایجاد یک بحران قانون اساسی در مقیاسی کامل و تمام عیار در انتخابات ۲۰۲۴ باشد.
انتخابات میان دوره ای کنگره که قرار است در ماه نوامبر برگزار شود می تواند نفوذ و سیطره ترامپ بر جمهوریخواهان را نشان دهد و بسیاری از نامزدهای کنگره تلاش می کنند با نزدیک شدن به ترامپ و ابراز وفاداری به او شانس خود در انتخابات را بالا ببرند.
اگرچه دموکراتها حمله طرفداران ترامپ به کنگره و ادعاهای او برای تقلب در انتخابات را پایان عمر سیاسی او می دانند اما او در طی چهار سال بخشی از جامعه آمریکا را به گونه ای هدایت کرد که این کشور برای دهه ها نمی تواند از شر آثار و عواقب آن خلاص شود. بنابراین برخی تحلیلگران معتقند که شاید نقش ترامپ در عرصه سیاسی آمریکا کمرنگ باشد اما جنبش هواداران ترامپ که بر بیاعتمادی به ساختار قدرت در واشنگتن و دولت فدرال استوار است همچنان نقش مهمی در سیاست داخلی آمریکا بازی خواهد کرد.
بسیاری از ترامپیست ها از هماکنون منتظر رقابت های مقدماتی انتخابات میان دوره ای هستند تا آن دسته از جمهوریخواهانی را که به زعم آنها به ترامپ وفادار نبودند در انتخابات درون حزبی شکست دهند. از اینرو، اقبال به مواضع ترامپ و شکل گیری جنبش هواداران او در آمریکا بیش از آنکه خود عامل یک بحران باشد از بحرانی عمیق تر حکایت دارد. زیرا، بخش های وسیعی از جامعه که خود را فراموش شده و به حاشیه رانده شده حس می کردند با اقبال به گفتمان ضدسیستمی ترامپ از بحران شکاف بین فقیر و غنی و ناکارآمدیهای نظام لیبرال دموکراسی پرده برداشتند.
اگرچه آمریکاییها خود را سردمدار دموکراسی در جهان می دانند اما پس لرزه های اقدامات ترامپ این دموکراسی تبعیضآمیز را نیز با بحران مواجه کرده است. بر اساس نظرسنجی های انجام شده که یک سال پس از حمله خشونت آمیز طرفداران ترامپ به ساختمان کنگره منتشر شده بود، بسیاری از آمریکاییها عمیقا نگران سلامت دموکراسی کشورشان هستند و معتقند که دموکراسی آمریکا در معرض تهدید است. به عقیده آنها، افتخار آمریکایی ها به دموکراسی که در کشورشان دارند به شدت کاهش یافته است و از ۹۰ درصد در سال ۲۰۰۲ به ۵۴ درصد در حال حاضر رسیده است.
ترامپ که نتوانست کرسی ریاست خود را برای دو دوره متوالی حفظ کند اما همان یک دوره اقداماتی انجام داد که منجر به دو قطبی شدن در جامعه آمریکا شد، جامعه ای دو قطبی که ترامپ روی آن حساب ویژه ای باز کرده و قصد دارد تا در انتخابات آتی به شکل گسترده ای از آن بهره ببرد. اگر دیوان عالی آمریکا نتواند در مدت دو سال آینده سیاستهای خشونت آمیز ترامپ در دوره ریاست جمهوری اش را محکوم کند و اقدامی برای کنار زدن او از سیاست انجام ندهد ترامپ مانعی برای حضور در انتخابات نخواهد داشت و میتواند آنچه را در دوره قبل کاشته در چهار سال بعد درو کند.
آتش جنگ داخلی در آمریکا شعله ور شده است
در حالی که رهبران واشنگتن همواره در سخنرانی های خود جامعه این کشور را آرمانی توصیف می کنند و از ثبات و امنیت کامل در کشورشان دم می زنند اما گزارشها و آمارهایی که از سوی مقامات امنیتی این کشور اعلام می شود خلاف این ادعاها را اثبات می کند.
وزارت امنیت داخلی آمریکا در تازه ترین بیانیه ای که صادر کرده است، نسبت به شیوع ناآرامی و تهدید در این کشور طی ماههای آتی هشدار داده است. وزارت امنیت داخلی اعلام کرد که تصمیم قریب الوقوع دادگاه عالی آمریکا در مورد سقط جنین، افزایش مهاجران در مرز با مکزیک و انتخابات میان دوره ای کنگره ممکن است به عاملی برای شکل گیری خشونت از سوی گروههای افراط گرا تبدیل شوند. در بیانیه این وزارتخانه آمده است که این کشور در یک محیط تهدید فزاینده قرار داشته و ممکن است عوامل ذکر شده وضعیت را بدتر کنند. همچنین اعلام شده که در ماههای آینده انتظار می رود فضای تهدید شدت بگیرد زیرا ممکن است از چندین رویداد مهم برای توجیه اعمال خشونت آمیزعلیه طیف وسیعی از اهداف احتمالی سوء استفاده شود.
اعلام هشدار مقامات امنیتی آمریکا برای بروز ناامنی های فزاینده در این کشور نشان می دهد که حمله به کنگره آمریکا چنان ضربه ای به ساختارهای آن وارد کرده است که هر لحظه منتظر ناامنیهای گسترده هستند. این مسئله در دوران پسا انتخاباتی 2020 که طرفدارن ترامپ به نتایج انتخابات اعتراض داشتند به وضوح قابل مشاهده بود و هر لحظه احتمال جنگ داخلی در آن وجود داشت. در زمان حمله به کنگره بسیاری از شبه نظامیان گروههای سفیدبرترپندار و در طرف مقابل شبه نظامیان رنگین پوست با سلاحها و تجهیزات نظامی در خیابانها جولان می دادند و برای درگیری مسلحانه آماده شده بودند. با این وجود، به نظر می رسد آمریکا پتانسیل ورود به جنگ داخلی دیگری را دارد که می تواند تبعات آن به مراتب بدتر از جنگ داخلی 1860 تا 1864 میلادی باشد.
در همین راستا، یکی از اعضای هیئت مشورتی گروه ویژه سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) اخیرا کتابی منتشر کرده که در آن به مسئله زوال دموکراسی در آمریکا پرداخته است. به گفته این مقام آمریکایی، آمریکا در آستانه یک جنگ داخلی قرار گرفته و تاکنون مراحل «پیش از شورش» و «درگیری اولیه» را پشت سر گذاشته است. بر این اساس، آمریکا وارد حوزه بسیار خطرناکی شده است مخصوصا بعد از شورشهای مرگبار کنگره که در ژانویه ۲۰۲۱ اتفاق افتاد. به گفته او، شاخص پولیتی که میزان دموکراسی در یک کشور را نشان می دهد 50 درصد در دوره ترامپ کاهش یافته است، این میزان کاهش امتیاز زنگ خطری برای وقوع جنگ داخلی تلقی می شود. با این اوصاف همه آمریکاییها برای وقوع جنگ داخلی در کشورشان آماده می شوند.
هشدارهای امنیتی درحالی است که در هفته های اخیر تیراندازی های مرگبار در آمریکا افزایش یافته است و صدها تن در این درگیریها کشته شده اند. مسئله نگران کننده برای آمریکاییها این است که استفاده از سلاح گرم در بین نوجوانان آمریکایی رو به رشد است و زنگ خطر را برای دولتمردان این کشور به صدا درآورده است.
آمریکا تنها کشوری است که حمل سلاح گرم در آن آزاد است و همین قانون سبب شده تا بسیاری از مردم این کشور در خانه های خود سلاح داشته باشند. به لطف همین قانون آسان است که روزانه دهها تیراندازی مرگبار در این کشور رخ می دهد و مقامات این کشور به راحتی از کنار این قتل ها عبور می کنند. چرا که کمپانی های تسلیحاتی از چنان لابی در بین دولت و کنگره برخوردارند که اجازه محدودیت حمل سلاح را نمی دهند. بر اساس آمارهای اعلام شده به ازای هر 100 آمریکایی 120 سلاح در بین مردم وجود دارد و نشان می دهد که تعداد سلاحهای در دست مردم از تعداد جمعیت این کشور هم پیشی گرفته است. با این حال تقاضا برای سلاح در جامعه آمریکا به سرعت رو به افزایش است و آمارهای جرم و جنایت، تیراندازی های دسته جمعی و خشونت روند به رشدی داشته است. تحولات اجتماعی در آمریکا نشان می دهد که مردم به رهبران خود برای کنترل سلاح امید ندارند و برای اینکه امنیت خودشان را تضمین کنند ناچار به خرید سلاح روی آورده اند چرا که هر لحظه احتمال می دهند توسط افراد دیگر مورد حمله قرار بگیرند.
با وجود اینکه آمریکا حدود پنج درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدهد اما حدود 31 درصد از کسانی را که مرتکب کشتارهای جمعی با سلاح می شوند را در خود جای داده است. اگر افزایش خشونتهای دسته جمعی در هفته های اخیر آمریکا را در کنار اظهارات ترامپ که گفته به جای محدود کردن حمل سلاح همه باید سلاح داشته باشند تا از جان و مال خود دفاع کنند، بگذاریم متوجه میشویم که ترامپ برای آینده آمریکا برنامه هایی دارد و چنانچه او در کارزار انتخاباتی در سال 2024 شرکت کند و همان ماجرای انتخابات قبلی تکرار شود، سناریویی خطرناکتر از حمله به کنگره رخ خواهد داد که می تواند سرآغاز وقوع جنگ داخلی در این کشور باشد. حمله به کنگره نشان داد که آمریکا مستعد شروع جنگ داخلی است و تنها به وجود فردی مثل ترامپ نیاز دارد که بتواند این جنگ را رهبری کند.
با توجه به واقعی بودن خطراتی که ایالات متحده در نتیجه شکافهای موجود حزبی، اجتماعی و نژادی با آن مواجه است، احتمالا شکافها در ارتش نیز افزایش می یابد و می تواند زمینه ساز جنگ داخلی و از بین رفتن اتحاد بین ایالات باشد.
سالهاست که تحلیلگران آمریکایی از افول آمریکا و یا افول جایگاهش در دنیا می گویند. حتی برخی به فروپاشی احتمالی آمریکا از درون میپردازند و اعتقاد دارند وضعیت اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در ایالات متحده به گونهای است که این کشور نیز مانند همه تمدنهای دیگری که روزی در اوج بودهاند و روز دیگر به افول و زوال رسیدهاند، نشانه هایی از زوال و افول را از خود نشان دهد. این تحلیل مسلماً به معنای فروریختن و فروپاشی سریع آمریکا نیست؛ اما نشان دهنده یک روندی است که ترامپ آن را تشدید کرده است.
تفکرات ترامپ چنان در جامعه آمریکایی ریشه دوانده که نه تنها هیچ وقت از اذهان مردم این کشور پاک نخواهد شد بلکه زدودن این تفکرات ساختارشکنانه از جامعه آمریکا هم به دهه ها تلاش نیاز دارد. هر چند ترامپ بیش از یکسال است که کاخ سفید را ترک کرده اما او علاوه بر اعتماد از دست رفته جامعه جهانی به آمریکا، کشوری قطبی شده و افراطی شده را برای دولتهای آینده به یادگار گذاشته است. گفتمان ملی گرایی او تحت عنوان ترامپیسم نماد افراطی گری است که در کشورهای اروپایی نظیر فرانسه هم خود را آشکارا نشان داده و در آینده نیز ممکن است در کشورهای دیگری به وقوع پیوندد.