به گزارش الوقت، سینمای مقاومت، سینمایی خاص و ویژه است که طی چند سال گذشته همزمان با رشد گروه ها و ائتلاف های مقاومت منطقه ای در کشورهای مختلف این بخش از سینما نیز توانسته بیش از گذشته خود را نشان داد.
«مجید شاه حسینی »، پژوهشگر و مدرس در حوزه سینما درباره سینمای مقاومت معتقد است که الگوی انتقام آمریکایی، به هیچ وجه الگوی سینمای ایران نیست؛ چراکه انتقام از روی غریزه است و ماندنِ انسان در سطح غریزه، کمال انسانی نیست. هنگامی که این غریزه به ایده، آرمان، راهی برای کمک به مظلومین و احقاق حق تبدیل شود، ارزش مییابد.
با توجه به اهمیت سینمای مقاومت، از سال 1389، هنرمندان در تهران میزبان جشنواره فیلم عمار بوده اند که فیلم هایی با مضامین مرتبط با مقاومت اسلامی را به نمایش می گذارد. این جشنواره با همت «نادر طالب زاده»؛ کارگردان و تهیه کننده در حوزه مقاومت کار خود را شروع کرد، اما هفته گذشته «نادر طالب زاده»؛ دبیر این جشنواره مردمی دعوت حق را لبیک گفت.
طالبزاده متولد ۱۳۳۲ در تهران، دبیر جشنواره مردنی فیلم عمار، مستندساز، تهیهکننده و مجری تلویزیون و بازیگر و کارگردان سینما بود. وی همچنین دبیر کنفرانس بینالمللی افق نو و عضو هیات اندیشهورز و تأثیرگذار در تأسیس شبکه افق هم بود. طالب زاده کارگردانی سریال «بشارت منجی» را در کارنامه حرفه ای خود داشت که بر اساس زمینههای مشترک بین اسلام و مسیحیت ساخته و پرداخته شده است.
طالب زاده فعالیت هنری خود را از ۱۳۵۹ در صدا وسیما با ساخت فیلمهای مستند آغاز کرد. از دیگر فعالیتهای او میتوان به تدریس در مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی و مدیریت مرکز تحقیقات و مطالعات سینمایی در معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی اشاره کرد.
تحصیل در آمریکا و بازگشت
«نادر طالب زاده»، در سال 1348 وقتی 16 ساله بود برای ادامه تحصیل راهی کشور آمریکا شد تا اینکه شهریور 1357 در اوخر دوره فوق لیسانس در بحبوحه انقلاب به ایران بازگشت. در روزهای داغ منتهی به انقلاب بعنوان مترجم و راهنمای برخی رسانه ها و خبرگزاری ها شروع بکار کرد تا اینکه 10 روز بعد از پیروزی انقلاب روزنامه تهران تایمز را تاسیس کرد.
طالبزاده خودش میگوید ابتدا دانشجوی پزشکی بود، بعد به ادبیات علاقهمند شد و در نهایت در رشته سینما تحصیل کرد. او دانشجوی تحصیلات تکمیلی فیلم دانشگاه کلمبیا بود که پس از انقلاب به ایران آمده بود تا از آن فیلمبرداری کند. او فیلمی ۳۵ دقیقهای به نام «واقعیت دربارهٔ گروگانگیری سفارت آمریکا» ساخت. او در سالهای اول انقلاب در ایران برای شبکه سیبیاس کار میکرد و به دلیل تسلطش به انگلیسی به هماهنگکردن امور برای آن شبکه در ایران میپرداخت. بعد از مدتی در اعتراض به نحوه پوشش رسانههای غربی از ایران از این شبکه جدا شد.
در تابستان 1359 دو هفته قبل از شروع جنگ مستند خوزستان را می سازند تا اینکه در اواخر همین سال شروع به ساخت مستندی بنام واقعیت از ماجرای گروگانگیری کرد. در سال 1360 بعنوان مامور صدا و سیما به جبهه های جنگ اعزام می شود و آنجا مستند شوش، شهر شهیدان گمنام را ساخت و به تهران بازگشت.
او سپس بعنوان فیلمساز در مرکز تولید فیلم در تهران مشغول به کار می شود تا جنگ به پایان برسد. طالب زاده بعد از جنگ به مدیریت مرکز اسلامی آموزش فیلمسازی می رسد و کم کم بعنوان منتقد سیاست های رسانه آمریکا در تلویزیون در قامت کارشناس حضور پیدا می کند.
سرشاخ شدن با آمریکا
آمریکا برای اولین بار با عدم صدور ویزا با طالبزاده سرشاخ میشود. طالبزاده در سال ۱۳۷۱ به عنوان مستندساز در جنگ بوسنی حضور یافت و مستندهایی از جنگ در این کشور و آنچه بر مسلمانان بوسنیایی میگذرد را به تصویر کشید. وی از منتقدان دائمی سیاستهای رسانهای آمریکا بود و در برنامههای تلویزیون ایران به عنوان کارشناس سینمایی حضور داشت.
آمریکاییها برای وی جهت همراهی ریاست جمهوری محمود احمدینژاد در سفر به آمریکا ویزا صادر نکردند. طالبزاده تأکید کرد که آمریکاییها تنها به خاطر آثارش به او اجازه سفر به آمریکا را ندادهاند. توماس اردبرینک خبرنگار روزنامه نیویورک تایمز طی یادداشتی در ۱۸ فوریه ۲۰۱۳ میلادی از او با عنوان «فیلمساز ایرانی-آمریکایی» یاد کرد. طالبزاده در مصاحبهای با باشگاه خبرنگاران جوان در ۱۵ فروردین ۱۳۹۴ با ردکردن این مطلب گفت: «من حتی گرین کارت هم ندارم. من با اینکه تحصیلاتم را آنجا گذرانده بودم، تابعیت آمریکایی ندارم بعد از انقلاب هم امکان گرفتنش برایم بود، اما هیچگاه نخواستم.»
من ترور بیولوژیک شدم !
طالب زاده در سال 1395 اعلام کرد که هدف ترور بیولوژیک قرار گرفته است او در توضیحات محل این اقدام گفت:
«سال 93 با گروهی از لبنان برای راهپیمایی اربعین به عراق رفته بودم که در هتل چمدانم گم شد تا اینکه پنج و شش روز بعد در کربلا نصف شب تحویلم دادند. از همان زمان که چمدان را تحویل گرفتم دچار سرفه های خونی شدم که بعدا با اقدامات درمانی، بهبود یافتم اما دچار نارسایی قلبی هستم.»
همچنین پس از درگذشت نادر طالب زاده، «ابوالقاسم طالبی»، کارگردان سینما و تلویزیون در گفتگو با مهر درباره شائبه ترور بیولوژیک هنرمندانی همچون زندهیاد نادر طالبزاده و چالشهای موجود در زمینه اثبات این ترورها سخن گفت و تاکید کرد که نباید در ترور بودن اینها تردید کنیم. وی افزود: «یادگارهای بسیاری از نادر طالبزاده باقی مانده است. خودش زمانی به من میگفت حدود ۲۰۰ ساعت فیلم ضبطشده است جبهههای جنگ دارد که هنوز نگاتیو است و تبدیل نشده است. او کارهای بسیاری کرد که نتایج آن همچنان باقی مانده است. مورد هجومهای سنگینی هم قرار داشت. ناگهان هزاران کامنت علیه او از ریاض منتشر میشود که مدعی میشوند نادر با مردم نبود! بالاخره همه این موارد را دیده و همچنان هم میبینیم. با وجود این موارد نادر هنوز نمرده است و او هنوز هست.»
این کارگردان سینما و تلویزیون همچنین درباره ترور بیولوژیک نادر طالب زاده گفت: «واقعیت این است که ترور بیولوژیک، یک ترور خاموش است و ویژگی آن این است که قابل اثبات نیست. نادر طالبزاده فردی بود که بهشدت سلامت زندگی میکرد. با قد ۱۸۶ یک فرد بسیار قویبنیه بود که ناگهان فروپاشید. نمیشود که فردی بهصورت ناگهانی، اینگونه فروبپاشد. نادر اگر اینگونه هدف قرار نمیگرفت به راحتی تا ۹۰ سال دیگر عمر میکرد. آنها که به ترور بیولوژیک معتقد نیستند را هم کاری نمیتوان کرد. اینها شاید در وجود خدا هم شک کنند! گویی به همه چیز شک دارند غیر از آنچه خودشان به آن باور دارند.» او با تأکید بر اینکه ترور بیولوژیک یک فرآیند علمی است، تأکید کرد: «با این وجود ابزارهای علمی در برابر این پدیده تسلیم شدهاند، کمااینکه علم در برابر پدیدهای علمی مانند کرونا، تسلیم شده و نمیتواند به سوالها جواب بدهد. هنوز که هنوز است، نمیدانند ماهیت این ویروس چه بوده است. برخی میگویند همین ویروس هم محصول یکی از فعالیتهای بیولوژیکی آمریکا بوده است که از آزمایشگاه به بیرون درز کرده است، برخی دیگر هم آن را تکذیب میکنند میگویند کار چینیها بوده است. اما در اینکه این پدیده وجود دارد و اینگونه جهان را درنوردیدهاست که نمیتوانیم تردید کنیم.»
طالبی ادامه داد: «ما درباره رژیمی صحبت میکنیم که سیدعباس موسوی را که با خانواده عازم مسافرت بود با موشک هدف قرار داد و کل خانوادهاش را سوزاند. چنین رژیمی چرا نباید یک هنرمند را ترور کند؟ قطعاً این کار را میکند و ابایی هم از اعلام آن ندارد. اینها از آنجایی که میدانند ترور هنرمند هزینه دارد، سراغ ترورهای خاموش میروند و معمولاً هم آن را اعلام نمیکنند، اما سالها بعد احتمالاً اسناد آن هم درخواهد آمد. مطمئن باشید همان زمان هم باز عدهای هستند که در این مسئله تشکیک کنند! اینها همان دنبالههای تقیزاده هستند که همواره در تاریخ بودهاند و بازهم خواهند بود.»