بایدن بر اساس مواضع شخصی با اردوغان سر ناسازگاری دارد که مهمترین نمود آن را میتوان در جریان گفتگوی او با روزنامه نیویورک تایمز در دسامبر 2019 مشاهده کرد که با صراحت اردوغان را خودکامه خطاب کرده بود و خواهان حمایت آمریکا از اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه برای برکناری او از قدرت شده بود
الوقت - بنابر اعلام رسانههای آمریکایی، جو بایدن، در 23 آوریل 2021 (3 اردیبهشت 1400) به رجب طیب اردوغان اعلام کرده که قصد دارد تا قتلعام ۱۹۱۵ ارامنه در دوران امپراتوری عثمانی را به عنوان «نسلکشی» به رسمیت بشناسد. انتشار این خبر در شرایطی که در چند روز گذشته خبر اخراج رسمی ترکیه از برنامه چند ملیتی تولید جنگنده پیشرفته «اف-۳۵ » از سوی دولت آمریکا اعلام شده بود.
موضوع نسلکشی ارامنه، از سالهای بعد از پایان جنگ جهانی اول تا کنون مطرح بوده اما همواره به دلیل قرار گرفتن ترکیه در حلقه متحدان غرب، هیچگاه پیشینیان بایدن در کاخ سفید با وجود تمامی فشارها حاضر نشده که این قتل عام را به عنوان نسلکشی به رسمیت بشناسند. طی چند سال اخیر نیز که مناسبات میان واشنگتن و انکارا رو به سردی گرایش پیدا کرده بود، دونالد ترامپ حتی فعالانه کوشید جلوی به رسمیت شناختن «نسلکشی» ارمنیها در کنگره آمریکا را بگیرد. باراک اوباما نیز در طول هشت سال زمامداری خود علیرغم تقاضای بسیاری از نزدیکانش هرگز از این لفظ استفاده نکرد و در عوض از این رویدادها با لفظ ارمنی «مِتز یگِرن» (شرِ بزرگ ) نام برد.
اما اکنون شاهد هستیم که جو بایدن قصد دارد رای سابق کنگره آمریکا در به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه را تایید کند. با این اوصاف، اکنون این پرسش قابل طرح است که چرا در مقطع کنونی، جو بایدن در پی به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه است؟ همچنین، این اقدام دولت آمریکا چه پیامدهایی را در ابعاد مختلف بر روی مناسبات با ترکیه بر جای خواهد گذاشت؟
نسلکشی ارامنه و دفاعیات ترکها از خود
نسلکشی ارامنه به مجموعه اقدامات و کشتارهایی اطلاق میشود که در بازه زمانیای سه ساله امپراتوری عثمانی علیه ارامنه در قالب روشهای مختلف انجام داده است. ارمنستان همواره تاکید دارد که اقدامات امپراطوری عثمانی در آن زمان باعث مرگ ۱.۵ میلیون نفر شده است. به گفته ارامنه، این افراد بین سالهای ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ قربانی کشتارهای برنامهریزیشده، کوچ اجباری و گرسنگی شدهاند. بر اساس این ادعا، در جریان جنگ جهانی اول، امپراتوری عثمانی به طور سیستماتیک به تعقیب و کشتار ارامنه پرداخت. با این وجود، هیچ گونه اجماعی میان ناظران سیاسی و تاریخدانان وجود ندارد. برخی مورخان از صدها هزار کشته و برخی حتی از یک و نیم میلیون قربانی سخن میگویند.
شایان ذکر است که تا کنون بیش از ۳۰ کشور کشتار ارامنه در خلال جنگ جهانی اول به دست عثمانی را به عنوان «نسل کشی ارامنه» به رسمیت شناختهاند. برای نخستین بار، فرانسه بهمثابه یک کشور بزرگ اروپایی در سال ۲۰۰۱ از نسلکشی"ارامنه در امپراتوری عثمانی سخن گفته بود. بوندستاگ (پارلمان) آلمان نیز در سال ۲۰۱۶ از سیاست مشابهی پیروی کرد. موضوعی که به بحران دیپلماتیک میان ترکیه و آلمان انجامید. در ادامه شاهد بودیم که نمایندگان کنگره آمریکا نیز در 12 دسامبر 2019 (21 آذر 1398) نسل کشی ارامنه توسط امپراتوری عثمانی را به رسمیت شناختند.
با وجود اینکه هر روز به تعداد کشورهایی که نسلکشی ارامنه را به رسمیت میشناسند افزوده میشود اما دولتمردان ترک طی تمامی دهههای بعد از تشکیل دولت ملی جدید ترکیه در سال 1924 نسلکشی بودن این اقدامات را رد میکنند و تاکید دارند که رخدادهای اتفاق افتاده تنها روندی از تحولات دروان جنگ جهانی اول بوده است. در واقع، دولت ترکیه با اینکه وقوع چنین کشتاری را میپذیرد؛ اما آن را یک نسلکشی هدفمند نمیداند و واکنش سختی نیز در برابر این تعریف از خود نشان میدهد.
اهداف بایدن از به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه
با وجود تمامی مخالفتهای ابراز شده از سوی ترکیه به نظر میرسد اکنون بیش از هر زمان دیگری موضوع به رسمیت شناخته شدن نسل کشی ارامنه توسط کاخ سفید به واقعیت نزدیک شده است. در بررسی اهداف بایدن از این اقدام میتوان چند محور اساسی را مورد اشاره قرار داد.
برهم زدن قواعد بازی اردوغان –ترامپ: طی سالهای اخیر با وجود تمامی فشارهای اعمال شده از سوی کنگره برای مقابله سخت دولت آمریکا برای مقابله با ترکیه، دونالد ترامپ بنا به نزدیکی شخصیتی با رجب طیب اردوغان و احتمالا مناسبات اقتصادی، هیچگاه مواضعی سخت را در برابر دولت ترکیه اتخاذ نکرد. حتی در 12 سامبر 2019 زمانی که کنگره آمریکا رای به محکومیت به نسل کشی ارامنه داد، ترامپ به آسانی در مقابل خواست قانونگذاران قرار گرفت و برای حفظ مناسبات با اردوغان از به رسمیت شناختن نسل کشی بودن رخدادها ممانعت کرد اما اکنون در وضعیت جدید و با تغییر رئیس کاخ سفید، به نظر میرسد نگاه آمریکاییها نیز تغییر پیدا کرده و بایدن قصد دارد به بهانه دفاع از حقوق بشر میراث اردوغان و ترامپ را نابود کند. واقعیت این است که بارها اثبات شده که حقوق بشر نزد هیئت حاکمه آمریکا، همواره مفهومی سیاسی داشته و بر اساس مناقع و مطامع سیاسی طرح شده است. اظهارات اخیر بایدن نیز نیز بار دیگر این قاعده را اثبات میکند.
دردسرسازی ترکیه برای ناتو و تلاش برای مهار آنکارا: یکی دیگر از هداف بایدن در به رسمیت شناختن نسل کشی ارامنه در ارتباط با رویکرد او نسبت به اروپا و تلاش برای احیای مجدد ناتو است. طی سالهای اخیر دولت ترکیه به دردسری بزرگ برای ناتو تبدیل شده و اساسا به عنوان بازیگری خودسر شناخته میشود که با دیگر اعضا وارد تقابل حداکثری شده است اما این رویکرد آنکارا در زمان ترامپ هموار نادیده گرفته میشد. در واقع، بخش زیادی از بی تفاوتی آمریکا در برابر اقدامات ترکیه علیه یونان و اتحادیه اروپا در مدیترانه در واقع ناشی از بی توجهی واشنگتن به اتحادیه اروپا در دوران ترامپ بود. برای دولت ترامپ، حتی پیمان نظامی ناتو نیز اولویت نداشت و ترامپ بارها به ناعادلانه بودن سهم پرداخت دولتهای اروپایی در ناتو انتقاد داشت و طبیعی بود که دولت ترامپ چندان علاقه ای به ورود به تنش ترکیه و اتحادیه اروپا نداشت و شاید در پشت صحنه نیز دست ترکیه را برای تنش با اروپایی ها در مدیترانه باز گذاشته بود.
این تنشها حتی تا بدان جا بود که فرانسه خواستار اخراج ترکیه از ناتو شده بود. با وجود همه این تنشها میان اروپا و ترکیه، اگر آمریکای ترامپ تقریبا طی این مدت خود را ناظر صرف نشان داده بود و به ندرت به عنوان متحد کشورهای اروپایی و فرانسه به انتقاد از ترکیه میپرداخت؛ در وضعیت جدید شرایط کاملا دگرگون شده است. بایدن با شعار بازسازی اتحادهای سنتی و تعهد واشنگتن به حوزه آتلانتیک، نمیتواند همچون سابق در برابر آنکارا سکوت اتخاذ کند. در نتیجه فشار دولت بایدن بر ترکیه برای دست برداشتن از ماجراجویی در حوزه دریای مدیترانه و رقابت با کشورهای اروپایی امری مسجل و حتمی به نظر میرسد. لذا مطرح شدن به رسمیت شناخته شدن نسلکشی ارامنه در راستای اجرایی کردن این رویکرد قابل خوانش است.
تلاش برای کنار زدن اردوغان از قدرت: در سطحی دیگر، بایدن بر اساس مواضع شخصی با اردوغان سر ناسازگاری دارد که مهمترین نمود آن را میتوان در جریان گفتگوی او با روزنامه نیویورک تایمز در دسامبر 2019 مشاهده کرد که با صراحت اردوغان را خودکامه خطاب کرده بود و خواهان حمایت آمریکا از اپوزیسیون حزب عدالت و توسعه برای برکناری او از قدرت شده بود. لذا به همان میزان که حوزه سیاست خارجی برای ترکیه در دوران بایدن پرچالش خواهد بود، مسائل داخلی نیز ممکن است به دیگر چالشهای اردوغان و دولت آتی آمریکا افزوده شود. مسئله «حقوق بشر» و «کردها» دو موضوع حساسیت برانگیز برای دولت آتی دموکرات در کاخ سفید است که ممکن است با واکنشهای مداخله آمیز جدی از سوی مقامات واشنگتن روبرو شود.
بر اساس همین رویکرد، تصمیم بایدن برای به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه را میتوان ابزاری برای تضعیف فزآینده اردوغان در داخل ترکیه ارزیابی کرد که بر اساس آن احزاب اپوزیسیون، سردی در مناسبات با آمریکا را به در مقام اشتباه راهبری حزب عدالت و توسعه و اردوغان برجسته کنند تا از این طریق زمینه پیروزی در انتخابات آتی ترکیه را فراهم کنند.
پیامدهای به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه توسط بایدن
در ارتباط با پیامدهای اعلام رسمی «نسلکشی» ارامنه توسط دولت بایدن توجه به این مساله ضروری است که احتمالا این رخداد، عواقب دیپلماتیک خواهد داشت اما هیچ عواقب قانونی برای آنکارا ندارد. با این وجود، مهمترین و ملموسترین پیامدهای این تصمیم را میتوان در قالب کاهش همکاریهای اقتصادی و نظامی با آنکارا و واشنگتن با یکدیگر ارزیابی کرد. بحرانهایی همانند خرید سامانه دفاع موشکی اس 400، حمله ترکیه به مواضع کردها در شمال سوریه و عدم هماهنگی سیاستهای آنکارا با سیاستگذاریهای کلان سازمان ناتو در سطح منطقه غرب آسیا و محیط بینالملل، همهگی عواملی هستند که به طور حتم بر سطح تجارت، مناسبات اقتصادی، همکاریهای امنیتی و نظامی و دیگر زمینهها، تاثیر منفی بر جای گذاشته بودند اما رخداد اخیر یعنی به رسمیت شناخته شدن نسل کشی ارامنه مزید بر علت شده که سطح تنشهای میان دو طرف بیش از بیش گسترش پیدا کند.