روند جنگ سوریه غرب و اقمار منطقه ای آن را پس از هزینه های فراوان به سوی یک بن بست تمام عیار سوق می دهد به صورتی که نقش آفرینی آنها در مذاکرات آینده سوریه نیز با روی آوردن ترکیه و معارضین تحت نفوذ آن به سوی آستانه عملاً خاتمه یافته باید دانست. لذا بهترین سناریو برای غرب در حال حاضر تداوم بحران است که موضوع حمله شیمیایی مفری برای این موضوع می تواند باشد
الوقت- استان ادلب به عنوان آخرین پایگاه تحت کنترل گروههای تروریستی، در شرایط کنونی، به کانون اصلی چالشها پیرامون بحران سوریه تبدیل شده است. از یک سو، حکومت مرکزی درصدد است که با تسلط مجدد بر ادلب، پس از کسب موفقیتهای بزرگ در محور جنوب و آزادسازی استان های «درعا» و «قنیطره» از کنترل تروریستها، بزرگترین گام را در مسیر پایان بحران در این کشور بردارد و پیروزی کامل در جنگ را بدون تن دادن به شروط معارضین و حامیان بین المللی آنها در مذاکرات پرپیچ و خم صلح به دست آورد و از سوی دیگر، همزمان با نزدیک شدن به پایان بحران سوریه و امکان حمله گسترده دمشق و متحدانش به ادلب، تحرکات آمریکا و متحدان اروپاییاش برای ممانعت از پیروزی حکومت مرکزی سوریه شدت گرفته است.
در همین راستا گزارشها حاکی از آن هستند که کشورهای آمریکا، انگلستان و فرانسه قصد دارند با به راهانداختن سناریویی ساختگی از حمله شیمیایی، مجددا به تاسیسات اقتصادی و اماکن دولتی سوریه حمله کنند. این موضوع را ایگور کوناشنکوف، سخنگوی وزارت دفاع روسیه اعلام کرد. به اذعان این مقام روسی: گروه شبهنظامی تحریرالشام (جبهه النصره قدیم) به منظور اجرای «حمله شیمیایی» ساختگی در شهر جسرالشغور استان ادلب اقدام به منتقل کردن هشت تانکر گاز کلر به روستایی در فاصله چند کیلومتری جسرالشغور کردهاند و متعاقبا، ناوشکن یواساس سالیوانز در همین راستا وارد خلیجفارس شده و بمبافکنهای آمریکایی B-1 نیز در پایگاه هوایی العدید آمریکا در قطر مستقر شدند و آماده اجرای حمله هوایی به سوریه هستند.
این موضوع وقتی جدی تر میشود که به اظهارات اخیر جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در دیدار با نیکولای پاتروشف، همتای روس خود توجه داشت که طی آن از جانب واشنگتن به روسیه هشدار داده بود که اگر بشار اسد و دولتش از تسلیحات شیمیایی در سوریه استفاده کنند، مجددا آماده هستند تا به این کشور حمله کنند. مجموع این روند نشان میدهد که در وضعیت کنونی محور غرب به رهبری آمریکاییها به به شدت از کنترل مجدد دمشق بر استان ادلب به عنوان آخرین مأمن گروههای تروریستی واهمه داشته و قصد دارند به هر قیمتی اجازه تکرار آنچه در جنوب روی داد را ندهند. با این حال ابزارهای واشنگتن اکنون با توجه به کنترل بخش اعظم ادلب در دستان نیروهای تروریستی تحریرالشام (که عملیات ارتش سوریه را مشروعیت می بخشد) و همچنین گرایش کردها به سوی دستیابی به توافق با دمشق برای تعیین و تثبیت جایگاه خود در آینده سوریه، به شدت محدود شده است.
طی سالهای 2017 و 2018 در ماجرای ساختگی حمله شیمیایی به خان شیخون و دوما، واشنگتن و متحداناش، دمشق را به عنوان عامل حمله معرفی کردند و بدون ارائه هر گونه سند قابل اثباتی، حملاتی را به مواضع و پایگاههای نظامی سوریه صورت دادند. سناریوپردازیهای قبلی آمریکا در حمله به مواضع حکومت مرکزی به بهانه استفاده از تسلیحات شیمیایی در شرایطی بود که اولاً دولت سوریه سلاحهای شیمیایی خود را تحت نظارت سازمان ملل به خارج از کشور منتقل کرد و شواهدی دال بر کشف کارگاه های تولید سلاح شیمیایی توسط تروریستها بعدها به دست آمد و ثانیاً ارتش سوریه در معادلات میدانی کاملاً دست برتر را داشت و بر اساس منطق عقلانی به هیچ عنوان انجام چنین حملاتی (حتی در صورت واقعیت داشتن) موجه به نظر نمیرسید؛ زیرا دمشق همانند هر بازیگر دیگری که نقش نیروی برتر را در معادلات میدانی داشته باشد، نیازی به ریسک کردن ندارد. این استدلال اکنون که تنها بخش کوچکی از سرزمین سوریه در دست تروریست ها باقی مانده است عیان تر از گذشته نیز می باشد.
با این وجود حملات واشنگتن و متحدانش در گذشته عملاً نتوانست هیچ تغییری در معادلات جنگ به سود آنها بوجود آورد و نهایتاً ارتش سوریه و نیروهای مقاومت اکنون نیز پیروز نبرد محسوب می شوند. این موضوع به طور حتم در شرایط کنونی نیز حاکم بر معادلات می باشد چرا که اولاً نیروهای معارض و گروه های تروریستی عملاً شکست را پذیرفته اند و دخالت غرب توان احیای آنها را در مناطق آزاد شده ندارد و ثانیاً دخالت نظامی غرب به بهانه حملات شیمیایی به طور حتم واکنش شدیداللحن روسها را بیش از دفعات قبل در پی خواهد داشت؛ زیرا مسکو دیگر با توجه به محدودیت های مالی و نیاز مبرم به پایان هرچه زودتر به جنگ و هزینههای آن نمیتواند رویکرد نسبتا انفعالی گذشته را اتخاذ نماید. غربیها به وضوح نسبت به این امر واقف هستند که در کمترین عکس العمل، مسکو احتمالا سامانه پیشرفته دفاع موشکی اس 400 را در صورت حمله ائتلاف آمریکایی به مواضع حکومت مرکزی سوریه، به دمشق تحویل خواهد داد.
بر این اساس با توجه به ناتوانی در تغییر قابل ملاحظه معادلات از سوی غربی ها با حتی اجرای سناریوی حمله شیمیایی می توان عمده ترین اهداف طراحان این سناریو را در دو محور بازخوانی کرد. طبیعتاً اولین پیام طرح موضوع احتمال حمله شیمیایی آن است که غرب در مقابل حمله دولت سوریه به ادلب تنها نظاره گر نخواهند بود و به هر بهانه ای میتوانند شرایط مداخله مستقیم برای حمله به مواضع ارتش سوریه را برای خود فراهم کنند؛ حتی اگر این بهانه سناریوی تکراری حمله شیمیایی باشد.
دومین هدف عمده غربی ها از طرح موضوع احتمال نزدیک بودن حمله شیمیایی، حفظ چرخه بحران در سوریه است. روند جنگ سوریه غرب و اقمار منطقه ای آن را پس از هزینه های فراوان به سوی یک بن بست تمام عیار سوق می دهد به صورتی که نقش آفرینی آنها در مذاکرات آینده سوریه نیز با روی آوردن ترکیه و معارضین تحت نفوذ آن به سوی آستانه عملاً خاتمه یافته باید دانست. لذا بهترین سناریو برای غرب در حال حاضر تداوم بحران است که موضوع حمله شیمیایی مفری برای این موضوع می تواند باشد.