«کامران کرمی»، کارشناس ارشد مسائل عربستان در یادداشتی اختصاصی برای «الوقت»، سناریوهای محتمل در ارتباط با وقوع حادثه تیراندازی در کاخ سلطنتی و تاثیر آن بر آینده سیاسی کشور عربستان سعودی را مورد بررسی قرار داد.
الوقت - بامداد یکشنبه شهر ریاض پایتخت عربستان سعودی شاهد تیراندازی نیروهای امنیتی در اطراف کاخ پادشاهی بود. در پی این رویداد و اعلام پلیس عربستان مبنی بر «ورود پهباد تفریحی (اسباببازی) به محوطه کاخ» به عنوان دلیل تیراندازی، اخبار ضد و نقیضی از واقعیت پشت پرده ماجرا از رسانهها و بویژه فعالان شبکه های اجتماعی نقل می شود. در همین راستا «کامران کرمی»، کارشناس ارشد مسائل عربستان در یادداشتی اختصاصی برای «الوقت»، سناریوهای محتمل در ارتباط با وقوع حادثه تیراندازی در کاخ سلطنتی و تاثیر آن بر آینده سیاسی کشور عربستان سعودی را مورد بررسی قرار داد. کرمی در این یادداشت معتقد است که: «حادثه تیراندازی در نزدیکی کاخ سلطنتی عربستان در محله الخزامی شهر ریاض رخدادی است که میتواند در سطوح مختلف داری اهمیت باشد. در ابتدای امر، در ارتباط با فرضیه های محتمل در رخ دادن این حادثه میتوان سه سناریو را طرح کرد:
سناریوی اول؛ تیراندازی در اطراف محل اقامت پادشاه عربستان را رخدادی طبیعی معرفی میکند که در نتیجه استفاده بدون مجوز یکی از شهروندان عربستانی از یک پهباد بوده که بر فراز آسمان کاخ سلطنتی به پرواز در آمده است و با توجه به اینکه در مقطع کنونی عربستان در یک وضعیت امنیتی به سر میبرد و مرحله انتقال قدرت به محمد بن سلمان ولیعهد سعودی را تجربه میکند، بلافاصله این پهباد که از سوی محافظان کاخ سلطنتی مورد هدف تیراندازی قرار گرفت، از یک اتفاق عادی به رخداد غیرطبیعی تبدیل گردید. با این وجود، این سناریوی تا حدود کم رنگ است و برای خوانش موضوع ضروری است که به سناریوهای دیگر توجه بیشتری داشت.
در سناریوی دوم؛ بر این امر تاکید میشود که به واسطه فضای امنیتی که محمد بنسلمان در چند ماه گذشته ایجاد کرده و تعداد زیادی از خاندان سلطنتی دستگیر شده اند؛ موجی از اعتراضات در میان خاندان سلطنتی و بدنه قدرت شکل گرفته است و همین جریان در حادثه اخیر تلاش کردهاند در قالب اقدامی محدود، مخالفت خود را با اقدامات او ابراز کنند که شاید در آینده بتوانند به شکل جدیتر وارد تقابل با او شوند. به عبارت دیگر، هدف از این اقدام نه وارد کردن یک ضربه جدی، بلکه محک شرایط و آزمودن واکنش نیروهای امنیتی بوده است.
سناریوی سومی که میتوان در ارتباط با تیراندازی در محله الخزامی مطرح کرد، بر این مبنا است که محمد بن سلمان ولیعهد عربستان، سناریویی از پیشطراحی شده را اجرایی کرده تا بتواند از طریق آن تور (شبکهای) امنیتی را برای مدیریت تحولات آینده و احتمالا دستگیری افرادی که در لیست او قرار دارند، ایجاد کند. این سناریو به محمد بن سلمان کمک میکند تا با قدرت بیشتر و با تمرکز بر اینکه عربستان در وضعیتی از «اضطرار» قرار دارد، مخالفان خود را دستگیر کند و مبنا را بر این اساس قرار دهد که دستگیری این افراد برای تداوم و به نتیجه رسیدن روند اصلاحات در پیش گرفته شده ضروری است.
ارتش در عربستان توانایی انجام کودتا ندارد
در سطحی دیگر، توجه به این موضوع ضروری است که ساختار ارتش در عربستان سعودی، بر خلاف کشورهای عربی دیگر، همانند عراق، مصر، سوریه و... ارتشی محدود است که در سلسله مراتب نظامی و امنیتی، جایگاه مهم و تراز اولی ندارد. در واقع، ارتش عربستان از نهادمندی و نهادینگی برخوردار نیست و بخشی از آن از مشارکت نیروهای چندملیتی تشکیل شده است. در طول تاریخ تاسیس پادشاهی عربستان سعودی، ساختار تشکیلاتی و سیاسی بهگونهای بوده که نیاز به ایجاد یک ارتش قدرتمند و حرفهای احساس نشده است؛ زیرا به دلیل وجود ساختار قبیلهای در بافتار اجتماعی این کشور، حاکمان راهکار استقرار قبایل در گارد ملی و سلطنتی را در پیش گرفتهاند. از سوی دیگر، پادشاهان سعودی با تجربیاتی که از وقوع کودتا در دیگر بلاد عربی پیدا کردند به این نتیجه رسیدند که باید نیروهای وفادار قبایل را بر ارتش اولویت و ترجیح دهند. همچنین، باید به این امر توجه داشت که تا قبل از حمله عربستان به یمن، ریاض بازیگری تدافعی بود و وظیفه تامین امنیت در این کشور، توسط گارد ملی و با مشارکت نیروهای آمریکایی انجام میگرفت.
از این رو، بحث احتمال کودتا در ساختار عربستان را تا حدودی میتوان منتفی دانست. آنچه در سال 1964 تحت عنوان کودتا در عربستان اتفاق افتاد و منجر به برکناری سعود بن عبدالعزیز و روی کار آمدن ملک فیصل شد، نوعی توافق پنهان میان برادران پادشاه برای کنار زدن سعود بود و اگرچه منجر به درگیری نیروهای گارد سلطنتی شد، اما با کودتا تفاوت بارزی داشت.
منتفی بودن کودتا توسط ارتش، احتمالی ساختگی بودن رخداد را تقویت میکند
در نتیجه این روند، فرضیهای که در نتیجه ناتوانی ارتش در انجام کودتا تقویت میشود، ساختگی بودن کودتا توسط محمد بن سلمان است. با توجه به روند اصلاحات سریع و افسارگسیختهای که بنسلمان در دوسال اخیر در پیش گرفته و در مسیر خود بسیاری از مخالفان و محافظهکاران را حتی در درون خاندان سلطنتی حذف کرده، بهنظر میرسد تصنعی بودن رخداد بیش از دیگر سناریوها محتمل خواهد بود.
محمد بنسلمان از رخداد اخیر برای قبضه بیشتر قدرت بهره خواهد گرفت
با توجه به روند تحولاتی که بعد از قدرتگیری محمد بن سلمان صورت گرفته، در سطح داخلی، منطقهای و بینالمللی چهرهای متفاوت را از ریاض را شاهد بودهایم. واقعیت آن است که فارغ از اینکه چه سناریویی صحت دارد، آنچه در عمل اتفاق افتاده، حرکت عربستان در مسیر امنیتی شدن است که نشانگان آن در فضای داخلی این کشور بخصوص در ساختار قدرت بارز بوده است. در مجموع، میبایست تا حدودی منتظر ماند تا نتایج و روند بهرهبرداری محمد بن سلمان از این رخداد را مشاهده کرد، با این شاهد مثال که اواسط مهر ماه 96 هم مشابه چنین حادثه ای را شاهد بودیم، که پس از آن موج دستگیری ها در هتل ریتز کارلتون اتفاق افتاد.