الوقت- گسترش قدرت نظامی و کشمکشهای سیاسی میان روسیه و ایالات متحده آمریکا، بار دیگر فضای جنگ سرد را در اذهان عمومی تداعی کرده است. مطابق اخباری که منتشر شده روسیه در حال افزایش ظرفیت نظامی خود و آمریکا نیز در حال تجهیز نظامی کشورهای شرق اروپاست. مسئلهای که احتمال شروع جنگ سردی دوباره میان مسکو و واشنگتن را تقویت کرده است.
محمود شوری، کارشناس مسائل روسیه، در گفتگویی اختصاصی با خبرنگار الوقت در این خصوص تاکید کرد که شکل گرفتن چنین فضاهایی میان روسیه و آمریکا مسبوق به سابقه است. به گفته شوری باوجودیکه روسیه این رویکرد غرب را تداوم جنگ سرد میداند اما درواقع نمیتوان فضای امروز را یک تعارض جدی میان روسیه و غرب دانست زیرا بخشی از منازعه دو طرف همواره مسابقه تسلیحاتی بوده که امروز نیز به این شکل خود را نشان داده است. این کارشناس مسائل روسیه براین باور است این تلاشهای آمریکا در جهت این است که روسیه ناگزیر شود واکنشهای شدیدتری از خود نشان دهد تا هم در افکار عمومی جهانی دچار انزوای بیشتر شود و هم بخشی از توان اقتصادی خود را برای مقابله تسلیحاتی با غرب متمرکز کند.
این روزها خط و نشان کشیدنهای روسیه و آمریکا برای همدیگر بیش از گذشته نمایان شده است. این قدرت نمایی مسکو و واشنگتن را چطور ارزیابی میکنید؟
طی ماههای اخیر شاهد هستیم که آمریکاییها در تلاش هستند تا از طریق استقرار مجموعهای از سلاحهای سنگین از جمله تانک و توپخانه در شرق اروپا و کشورهایی که همجوار با روسیه هستند، فضای جدیدی را در بحثهای امنیتی اروپا ایجاد کنند. مقامات اروپایی در واکنش به این اقدام آمریکا آن را در راستای حمایت از امنیت اروپا و جلوگیری از خطر روسیه قلمداد کردند. در مقابل رهبران روسیه نسبت به این موضوع واکنش جدیدی نشان دادند و عملا بحث استقرار موشکهای جدید را در کالینینگراد مطرح کردند. اکنون روسیه تمام تلاش خود را میکند تا بتواند از امنیت خود دفاع کند. در این میان نکته مهمی که از سوی رهبران روسیه مطرح شده است، تلاش غرب برای کشاندن مسکو به یک مسابقه تسلیحاتی جدید است و روسها معتقدند آمریکا با این طرح جدید و برگزاری مانورها در منطقه تنها به امنیتی کردن بیشتر اروپا کمک میکند و عملا امنیت این قاره را به خطر میاندازد.
به نظر شما اهداف آمریکا از چنین اقداماتی چیست؟
به نظر میرسد هدف آمریکا از این مسئله تحت فشار قرار دادن بیشتر روسیه است؛ در شرایطی که تحریمها نتوانسته اهدافی که غرب دنبال میکرد را برآورده کند و بعد از گذشت چند ماه باوجودیکه مشکلات اقتصادی برای روسیه ایجاد شد اما اکنون اقتصاد این کشور وضعیت رو به رشدی را پیدا کرده است. لذا این تلاشها در جهت این است که روسیه ناگزیر شود واکنشهای شدیدتری از خود نشان دهد تا هم در افکار عمومی جهانی دچار انزوای بیشتر شود و هم بخشی از توان اقتصادی خود را برای مقابله تسلیحاتی با غرب متمرکز کند.
مسئله اوکراین و جنگ نیابتی روسیه و غرب در این کشور تا چه حد در بروز چنین رویکردی تاثیرگذار بوده است؟
از یک بعد دیگر مسئله این است که غربیها تا کنون نتوانستهاند آنطور که باید و شاید از اوکراین حمایت کنند و عملا این کشور در وضعیت بحرانی خود گرفتار است. غربیها از این طریق میخواهند این پیام را به روسیه منتقل کنند که در حمایت از اوکراین جدی هستند و تلاش دارند در زمینه بحران اوکراین دست به یک اقدام عملی زده باشند. البته این موضوع به نظر نمیرسد کمکی به بحران اوکراین کند بلکه موجب تشدید بحران خواهد شد.
ممکن است وضعیت فعلی، روسیه و آمریکا را مجددا به سمت یک جنگ سرد دیگر سوق دهد؟
باید توجه داشت که روسها این مسئله را تداوم جنگ سردی میدانند که از زمان شوروی غرب علیه روسیه دنبال میکرد و معتقدند این بخشی از آن جنگ است. هرچند در مقایسه با دوران جنگ سردی که به طور رسمی در ادبیات بینالملل میشناسیم نمیتوان فضای امروز را یک تعارض جدی میان روسیه و غرب دانست. همچنین از این لحظات تاریخی در روابط دو کشور به طور مکرر رخ داده و هر دو طرف سعی کردهاند این نوع رفتارها را مدیریت و کنترل کنند. چراکه به هر حال بخشی از منازعه روسیه و غرب همواره مسابقه تسلیحاتی بوده که امروز نیز به این شکل خود را نشان داده است.
آیا این نوع تعارضات میان مسکو و واشنگتن بحران اوکراین را تحت تاثیر قرار خواهد داد؟
به هر حال امروز در اوکراین شاهد این درگیریها هستیم و در شرق اوکراین علیرغم امضای توافقنامه، درگیری ادامه دارد .این که این درگیریها تاچه حد گسترش یابد به حجم روابط دیپلماتیک میان روسیه و غرب بستگی دارد و هرچه این روابط جنبه نظامی به خود بگیرد این احتمال وجود دارد ترجمه این روابط در داخل خاک اوکراین و مناطق شرقی این کشور خود را نشان میدهد. البته در حال حاضر به نظر نمیرسد دو طرف حوزههای درگیری خود را گسترش دهند اما موضوع اوکراین موضوعی است که اگر آمریکا و روسیه چارهای برای آن نیاندیشند ممکن است آینده روابط را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد و به عبارتی آینده روابط دو طرف را به گروگان خواهد گرفت.