الوقت- در شرایط فعلی که عربستان زیر فشار روز افزون قیمت پایین نفت است و خطرهای دیگری چون برآمدن گروههای سلفی افراطی همچون داعش و جنگ های داخلی در کشورهای همسایه وجود دارد، توجه نکردن به مشکلات ساختاری طولانی مدت عربستان در زمینههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و بازگشت خطرناک به سیاستهای سدیریها در گذشته خطرات جدی بیثباتی را در آینده برای عربستان به وجود خواهد آورد .
در چنین شرایطی به انتصاب های جدید پادشاه عربستان می توان دو رویکرد داشت: نخست آنکه پادشاه سلمان درصدد است تا تغییرات را از یک نسل به نسل دیگر منتقل کند و از این طریق به برخی از بهترینها و درخشانترینهای نسل بعدی قدرت دهد. روشن است که برخی از افرادی که پادشاه عربستان به منصبهای جدید گماشت، تواناترین، باتحصیلاتترین و از برخی از جوانب - میان شاهزادگان جوانتر عربستان و تکنوکرات ها - بسیار مورد احترام هستند .
شیوه دیگری که می توان به این مسئله نگریست، اقدام به یک کودتای سدیری از طریق این انتصابهاست. حداقل این است که این اقدام میتواند تثبیت قدرت در جناح سدیری از خاندان سلطنتی آلسعود باشد. سدیریها فرزندان و نوادگان پادشاه عبدالعزیز از همسر محبوبش هستند. این گروه از هفت برادر تشکیل شده اند که ملک فهد آخرین آنها بود، با این حال وزیر دفاع پیشین، وزیر کشور پیشین (که هر دو ولیعهدان سابق بودند) و خود ملک سلمان نیز شامل همین سدیریها میشوند. سالهاست که آنها یک گروه قدرتمند را درون خانواده سلطنتی به وجود آوردند و در دوران سلطنت فهد از کشور فرار کردند. با این حال، قدرت و انسجام آنها از رقابتهای خواهر و برادری الهام گرفته است .
در نتیجه تصمیم اخیر پادشاه عربستان تقریباً هر سمت مهم در کابینه به سدیری ها یا اعضای غیرسلطنتی مثل تکنوکرات های توانایی چون وزیر نفت یا وزیر جدید خارجه سپرده شده است .
تنها یک شاهزاده از خاندان سلطنتی غیرسدیری مسئول یک وزارتخانه باقی مانده است. با خروج سعود فیصل از کابینه و عدم انتخاب او به عنوان وزیر خارجه یکی از شاهزادگان غیرسدیری قدرتمند از قدرت حذف شد و شگفتآورترین تغییر حذف شاهزاده مقرن بن عبد العزیز از ولیعهدی بود. مشهور است که انتخاب او به این سمت توسط ملک عبدالله به عنوان جانشین ولیعهد به منظور جلوگیری از انحصار قدرت در خاندان سدیریها بود. از سال 1923 که کشور عربستان شکل گرفت، هرگز ولیعهدی عزل نشده است. این اقدام دو شاهزاده دیگر سدیری را در احتمال جانشینی قرار می دهد که این مسئله به معنی سلطنت سدیری ها برای نیم قرن دیگر است .
دلایل بسیاری وجود دارد که تثبیت سدیریها و نفرت دیگر شاهزادگان سعودی از آمریکا باید برای این کشور نگرانی ایجاد کند. یکی از مهمترین این مسائل این است که سدیریها در گذشته سیاستهای داخلی و خارجی اتخاذ کردهاند که سبب مشکلاتی برای سلطنت شده است، برای مثال ولخرجیهای بیشمار، فساد، رفتارهای نامناسب، پرداخت های گسترده یا سرکوب نارضایتی های داخلی. آنها در سیاست خارجی هم معمولاً پیرو آمریکا و مقابل ایران بوده اند و گاهی چنان شدید چنین رویکری داشته اند که پادشاهی را در مواقع غیرضروری به خطر انداخته اند .
سدیری ها از نظر تحصیلات و تجربه بسیار بهتر از پدران خود هستند. می توان امیدوار بود که آنها اشتباهات گذشته خود را تکرار نکنند و از آنها درس گرفته باشند، با این حال نشانه های نگرانی هنوز هم هست. ملک عبدالله صبورانه و هوشمندانه از درگیر شدن در جنگ های داخلی کشورهای همسایه چون عراق و یمن و سوریه خودداری کرد و در حالی که عربستان اعلام کرد که در یمن مداخله نخواهد کرد، اصلا مجبور به چنین اقدامی هم نبود. پادشاه سدیری این اشتباه بزرگ را بیش از چهار ماه است که مرتکب شده است .
تاکنون شاه دو بار به همه کارکنان عربستان پاداش نقدی پرداخت کرده و دور دیگر پرداخت پاداش ها متعلق به نیروهای مسلح عربستان و نیروهای امنیتی بود که با اعلام تغییر کابینه این خبر هم اعلام شد. دشوار است که این مسئله را شبیه پرداخت های امپراتوران روم ندید. آنها هم با چنین پرداخت هایی موقعیت های حساس و کلیدی چون موقعیت های نظامی را می خریدند .
اندیشکده بروکینگز