در حال حاضر داعش دیگر به مانند گذشته دارای پایگاههای عملیاتی قابل توجهی نیست که بتواند از آنجا اقدامات تروریستی پیچیده خود را مدیریت و اجرا کند. درآمد داعش که در سال 2014 نزدیک به 2 میلیارد دلار بود در سال 2016 به 870 میلیون دلار کاهش یافت و انتظار آن است که سال جاری نیز بسیار کمتر باشد.
در وضعیتی که داعش قلمرو خود را از دست داده پیش بینیها حاکی از تغییر شکل داعش به شبکه تروریستی با هدف قرار دادن اهدافی در غرب و آمریکاست. این انتظار وجود دارد که داعش پس از شکستهای اخیر طرفداران و پیراون خود را بصورت مجازی و اینترنتی دعوت به طرحریزی اقدامات تروریستی در محل شهرهای محل سکونت خود کنند و به این وسیله وفاداری خود را به خلیفه خود خوانده به اثبات رسانند.
با این حال شمار روبه کاهش نیروهای داعش چندان به مانند گذشته تامین کننده همه اهداف این گروه نخواهد بود و به احتمال زیادی یکی از مهمترین چالشهای داعش کاهش شدید نیرو خواهد بود. گروه تررویستی داعش در اوج فعالیت و تحرکات گسترده خود توانست نزدیک به 40 هزار عضوگیری داشته باشد که از این تعداد 6 هزار نفر شامل تروریستهای اروپایی و غربی بودند که در عراق و سوریه حضور داشتند.
براساس گزارش شرکت امنیتی سوفان گروپ ((Soufan Group و همچنین اظهارات مقامات امنیتی اروپایی و آمریکایی، بخش قابل توجهی از نیروهای داعش در جریان عملیات نظامی آزادسازی موصل کشته شدند. علاوه براین بخش غیرنظامی و پشتیبانی داعش نیز متاثر از رواج نوعی عادت وحشیگری تروریستی در این گروه پس از آزادسازی موصل از آن جدا و خود را از موصل دور ساختند.
براین اساس بازماندگان داعش حداکثر شامل چند هزار نفری خواهند بود که عدهای از آنها به مواطن خود در غرب و تعدادی نیز به سمت مناطق سنی نشین عراق عقب نشینی خواهند کرد و از همان جا فعالیتهای مجازی و برخط(آنلاین) خود را دنبال خواهند کرد.
شاید همین تعداد کم با انجام برخی تحرکات بینادگرایانه در فضای مجازی امیدوار به عرض اندام مجدد و بازگشت دوران اوج داعش باشند، اما ثبات دولت بویژه در عراق پس از آزادسازی موصل و بازسازی نیروهای نظامی، احتمال بازگشت داعش به مانند گذشته را حداقل در عراق و حتی در سوریه بسیار دور از ذهن مینماید.
در سوریه نیز از آن رو احتمال بازسازی و تجدید حیات داعش بسیار دور از ذهن است که در مناطق تحت اشغال گذشته داعش هم نیروهای دولتی و هم برخی نیروهای ضدتروریستی جدید شکل گرفتهاند و ورود داعش به سوریه نیز از جانب عراق با استقرار نیروهای دولتی و تحت کنترل دولت بغداد در مناطق مرزی مشترک، بسیار غیرمحتمل و به سختی امکانپذیر خواهد بود.
در عین حال آن چه بازسازی و بازگشت داعش را به مانند قبل دور از ذهن مینماید، ضعف تبلیغات و افول قدرت جنگ روانی و یا نفوذپذیری رسانهای داعش است. آن چه غربیها به آن پروپاگاندای رسانهای میگویند و داعش موفقیت خود را در سال 2014 در پیشروی در مناطقی از عراق مدیون آن بود، امروز دیگر چندان کارساز نیست.
ضعف رسانهای امروز داعش خود ناشی از دو دلیل اصلی است.
بدون شک رسانههای مجازی داعش که شامل شبکهای از کانالها و برنامههای تلویزیونی، مجلات و بروشورها، فیلمهای و کلیپهای تولیدی و هزاران حساب کاربری تقلبی و حتی واقعی بود خود متکی بر استقرار امکانات رسانهای، سالنهای مجهز تولید فیلم و تجهیزات سخت افزاری گستردهای بود که این گروه تروریستی طی مدت زمان حیات خود توانسته بود در موصل و دیگر شهرهای تحت کنترلش مستقر کند. بطور طبیعی متاثر از حملات نیروهای عراقی علیه داعش بخش قابل توجهی از این امکانات سخت افزاری از دست رفته و لذا از نظر تجهیزات فنی گروه تروریستی داعش توان تولید و پخش تبلیغات مورد نظر خود را از دست داده است. براساس گزارش مرکز مبارزه با تررویسم وست پوینت West Point Combating Terrorism Center، میزان انتشار ویدئوها، گزارشها، اخبار و عکسهای تولیدی توسط رسانههای وابسته به داعش و حتی فعالیت حسابهای اعضای وابسته به داعش در شبکههای مجازی مانند توئیتر و فیس بوک، تا می 2017 یعنی چند ماه پس از آغاز عملیات نظامی نیروهای عراقی علیه داعش در موصل، به نسبت مدت مشابه نزدیک به 75 درصد کمتر بوده است.
بخش دیگر از ضعف تبلیغات و کارکرد رسانههای وابسته به داعش متاثر از کاهش نفوذپذیری و افزایش محدودیت برای فعالیتهای اعضای وابسته به این گروه تروریستی در فضای مجازی است. شاید آن مثالی که میان فارسی زبانان تحت عنوان حنایی که دیگر رنگ ندارد گویاترین شرح اثرگذاری و نفوذ تبلیغات داعش باشد.
در صحنه تیلبغاتی داعش از یک طرف تجهیزات و امکانات سخت افزاری گذشته را در اختیار ندارد و از طرف دیگر تاثیرگذاری تبلیغاتی خود را از دست داده است. بخشی از تلاش مجامع و گروههای غیردولتی و حتی دولتی در غرب و سایر کشورها و همچنین شکست سنگین داعش در عراق و سوریه به کاهش اثرگذاری برنامههای تبلیغاتی این گروه منجر شده و به مانند قبل سیل شور و شوق جوانان غربی برای پیوستن به این گروه تروریستی کمتر مشاهده میشود.
همچنین محدویتها علیه داعش در شبکههای اجتماعی متاثر از فشار افکارعمومی جهانی، فعالیت اعضای منتسب به این گروه تروریستی را بسیار محدود ساخته و به تبع بخشی از امکانات تبلیغاتی داعش در فضای مجازی بواسطه محدودیتهای شبکههای اجتماعی از دست رفته است. در حال حاضر پس از افزایش فشارها بر شبکه اجتماعی فیس بوک، مدیران این شبکه پرطرفدار غربی اقدام به استخدام 150 نیروی تمام وقت به 30 زبان رایج دنیا جهت کنترل اظهار نظرهای شخصی در طرفداری از بنیادگرایی و تروریست کردهاند. همچنین قرار است فیس بوک با همکاری توئیتر و گوگل جهت نظات بر حساب افراد مشکوک به اقدامات تررویستی، سامانه شناسایی انگشت نگاری جهانی را راه اندازی و حسابهای متعلق به افراد مشکوک به گرایشات تررویستی را مسدود کنند. همه این شرایط نشان خواهد داد که حداقل در شبکههای اجتماعی پرطرفداری مانند فیس بوک یا توئیتر به مانند سال 2014 و شکلگیری داعش، دیگر امکان فعالیت آزاد وجود نخواهد داشت و داعش حداقل در این چند شبکه اجتماعی قابیلتهای گذشته خود را تا حدود بسیاری از دست خواهد داد.
با این حال و با وجود محدویتهای سخت افزاری یا شکستهای نظامی در روی زمین، آن چه امکان بازگشت داعش را محتمل میسازد، عدم وجود استراتژی مشخص برای مقابله با داعش بویژه در غرب و در جاهایی است که بخش قابل توجهی از عضو گیری داعش از آنجاها صورت گرفته است.
سردرگمی برخی دولتها و عدم تعیین راهکار و نقشه راه مشخص برای مقابله با داعش از جانب غرب خود میتواند شکلگیری و رشد داعش را در قالب و شکل جدید در همان کشورهای غربی محتمل سازد. این یک حقیقت است که داعش پس از شکستها در عراق و سوریه دیگر به مانند گذشته قابلیت عرض اندام ندارد، اما نمیتوان به این اقدامات کوتاه مدت و مقطعی متکی بود. در این ارتباط فرح پاندیت، از کارشناسان آمریکایی ضمن انتقاد از استراتژی غرب در مقابل داعش می گوید: "در مورد مبارزه با داعش برخی دولتها تنها متمرکز بر اقدامات نظامی و جنگی شدهاند، اما به اندازه کافی در یافتن راه حل جامعی برای اینکه چرا مردم افراطگرایی و بنیادگرایی را دنبال کردهاند، نیستند. ما در حال حل مسئله امروز هستیم و به اندازه کافی در مورد آنچه که فردا به نظر می رسد فکر نمی کنیم." شاید این اظهار نظر بهترین شرح آسیب شناسی برخی اقدامات مقطعی کوتاه مدت علیه داعش باشد. اقدامات کوتاه مدتی که حال پس از شکست داعش لازم است تبدیل به اقدامات اساسی و بینادین شود. در ارتباط با این اقدامات بنیادین لازم است پیش از دستگیری و اقدامات پلیسی ضد تروریستی در غرب به این موضوع توجه شود که اصولا چرا گرایش به بنیادگرایی بوجود آمده است؟ پرسشی که پاسخ به آن خود زمینه بررسی و تحلیل دیگری است.