الوقت- در حالی که آزادسازی زندانیان فلسطینی در معامله تبادل اسرا به موجی از جشن و شادی در تمامی مناطق کرانه باختری و غزه انجامید و فلسطینیان این روز را یوم النصر و روز پیروزی نامیدند، گزارشها نشان میدهد که در روزهای اخیر مناطق مختلف کرانه باختری با موج حملات گسترده نیروهای اشغالگر مواجه شده است که در حال انجام یک کمپین دستگیری گسترده در این منطقه هستند و هدف اصلی آن نیز زندانیان آزاد شده میباشند.
در این رابطه وبگاه فلسطینی felesteen.news گزارش داده که نیروهای اشغالگر سحرگاه دوشنبه به یورشها و دستگیریهای خود در مناطق مختلف کرانه باختری و قدس اشغالی از جمله شهر «بیت دقو» در شمال شرقی بیتالمقدس، شهر «طوباس»، شهر «قابطیه» در جنوب شهر رامالله، مناطق مختلف «نابلس» و شهرهای «عزون» و «ایماتین» در استان «قلقیلیه» پراختند.
این یورشها شامل یورش به منازل، تفتیش منازل، تخریب وسایل خانهها و دستگیری مجدد زندانیان آزاد شده بود.
در رام الله و البیره، نیروهای اشغالگر در جریان یورش به روستای المغیر در شمال شرقی رام الله، اسیر آزاد شده «جابر ابوعلیا» را دوباره دستگیر کردند. ابوعلیا یکی از کسانی است که در طرح تبادل اسرا آزاد شده و ۲۲ سال را در زندانهای اشغالگران گذرانده است. این نیروها همچنین اسیر آزاد شده «عطاف نعسان» را دستگیر کردند که پس از ساعتها بازجویی مجدداً آزاد شد.
در روستای سنیریه، در جنوب قلقیلیه، نیروهای اشغالگر پس از یورش به خانه دو برادر فلسطینی به نامهای «احمد» و «عبدالعزیز یونس»، آنها را دستگیر کردند. منابع اعلام کردند که بازداشتشدگان برادران «عثمان یونس»، زندانی آزاد شدهای هستند که به مصر تبعید شده است.
به گزارش خبرگزاری فلسطینی وفا دو روز پیش نیز در 19 اکتبر در استان نابلس، نیروهای اشغالگر اسرائیلی شش فلسطینی از جمله «زاهی الکوسا» و برادرش «عبدالله الکوسا» از زندانیان سابق را دستگیر کردند.
پیشتر نیز در 26 سپتامبر در استان جنین، نیروهای اشغالگر، زندانی آزاد شده «محمد عدنان ابوالهیجه» از شهر یامون ( با سابقه ۱۱ سال زندان) را دستگیر کردند.
«ایاد جرادات» و «ساری جرادات» از شهر سیلات الحارثیه در استان جنین دیگر اسرای آزاد شدهای هستد که به دست نیروهای امنیتی رژیم دستگیر شدند.
به گزارش رسانهها نهادهای امنیتی رژیم همانند شین بت کمپین فشار و بازداشت زندانیان آزاد شده را به شدت در دست اقدام دارند به صورتی که «روزنامه النهار» روز گذشته در گزارشی برخی جزئیات این فشارها را از زبان زندانیان ازاد شده فلسطینی در کرانه باختری فاش کرد که بر اساس آن مأموران شین بت از قبل از آزاد کردن اسرا آنها و تمامی اعضای خوانوادههایشان را نسبت به هرگونه مصاحبه با رسانهها و یا گرفتن جشن آزادی و بازگشت به فعالیت سیاسی و ... به شدت تحت فشار قرار داده بودند.
خواهر یکی از اسرای آزاد شده به این روزنامه لبنانی گفت: قبل از تکمیل معامله، افسران شین بت با ما تماس گرفتند و دوباره ما را تهدید کردند که ملاقات و صحبت با روزنامهنگاران آنها را در معرض دستگیری مجدد یا مرگ (ترور) قرار میدهد. ارتش اشغالگر همچنین ساعاتی قبل از آزادی به خانههای ما آمد تا دوباره ما را تهدید کند و تأیید کند که در رسانهها ظاهر نشویم». شخص زندانی آزاد شده نیز که از ترس دستگیری هویتاش را مخفی کرده است افزود: «آنها تهدید کردند که اگر خانوادههایمان آزادی ما را جشن بگیرند یا مصاحبهای انجام دهند، مانع از ملاقات ما با آنها میشوند.» او در پایان گفت: «امروز هر کسی که تلفن هوشمند داشته باشد، تحت نظر است و ما اینجا میتوانیم از نزدیک تحت نظر باشیم و حتی ممکن است سعی کنند ما را بکشند».
در تأیید این ادعا مظفر ذوقان مدیر باشگاه زندانیان فلسطینی در نابلس نیز درباره تهدیدهایی که هم زندانیان و هم خانوادههایشان را تهدید میکند به النهار گفت: «نیروهای اشغالگر اسرائیلی به شهرهای فلسطینی و به خانههای زندانیان محکوم به حبس ابد، که تعدادشان ۹۸ نفر بود، یورش بردند و خانوادههایشان را تهدید کردند که جشن نگیرند، شیرینی و شکلات پخش نکنند یا از نصب پرچمها و بنرهای فلسطینی امتناع کنند. از همه مهمتر، آنها تهدید کردند که با رسانههای فلسطینی، عربی و بینالمللی تعامل نداشته باشند و درباره این توافق صحبت نکنند».
کارزار دستگیری و فشار بر زندانیان آزاد شده فلسطینی از سوی نیروهای امنیتی رژیم در حالی روی میدهد که پس از مبادله اسرا گزارشهای مختلفی از بدرفتاری و شکنجه زندانیان فلسطینی تا به قتل رسیدن آنها در اعدامهای صحرایی و دزیدن اعضا و جوارح داخلی اسرای کشته شده فلسطینی به رسانهها درز کرده است. گزارشهایی که پردهای از فجایع در حال وقوع در پشت دیوارهای زندانهای اسرائیل را برای جهانیان فاش کرد.
البته موج فشارها و دستگیریها و تبعیدها علیه اسرای آزاد شده تازگی ندارد و به یک رویه همیشگی در رویکرد امنیتی رژیم نسبت به توافقات تبادل اسیر با فلسطینیان تبدیل شده است.
نهادهای امنیتی رژیم تقریباً ۷۰ زندانی فلسطینی را که در توافق «وفاء الاحرار» در ۱۸ ژوئن ۲۰۱۴ آزاد شده بودند، دوباره دستگیر کردند و بعداً احکام قبلی ۵۰ نفر از آنها را تمدید کردند که اکثر آنها حبس ابد داشتند.
رد پای محمود عباس و تشکیلات خودگردان در دستگیریها
در میان موج دستگیریها آنچه موجب جریحهدار شدن بیشتر افکار عمومی فلسطینیان شده این است که نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان نیز با اشغالگران در حال همکاری کامل هستند.
در جنین، روز دوشنبه نیروهای امنیتی تشکیلات خودگردان، «محمود الدباعی» از زندانیان آزاد شده که از سوی ارتش رژیم صهیونیستی تحت تعقیب بود را در جریان عملیاتهای خود در اردوگاه پناهندگان این شهر واقع در شمال کرانه باختری، دستگیر کردند.
همچنین منابع محلی در نابلس گزارش دادند که نیروهای امنیتی فلسطین، «احمد خلیل حافظ ابوغضیب» (۵۷ ساله) از زندانیان آزاد شده را پس از خارج کردن اجباری از خودرو و حمله به او در مجتمع خدماتی شهرداری، بازداشت کردند.
همچنین در شهر سلفیت، خانوادههای «عبدالله یونس» و برادران «عبدالرحمن و مصعب البشر» از بازداشتشدگان سیاسی، در مقابل ساختمان استانداری این شهر تجمع اعتراضی برگزار کردند.
پس از افشای همکاری نیروهای تشکیلات خودگردان با صهیونیستها، کمیته خانوادههای زندانیان سیاسی در کرانه باختری، با صدور بیانیهای نگرانی عمیق خود را از افزایش بازداشتهای صورت گرفته توسط نهادهای امنیتی این تشکیلات علیه زندانیان آزاد شده ابراز کرد.
این کمیته در بیانیهای که روز یکشنبه منتشر شد، این اقدامات را بخشی از «سیاست درب گردان» بین زندانهای رژیم اشغالگر و زندانهای تشکیلات خودگردان فلسطین توصیف کرد.
در این بیانیه گفته شده که، مأموران امنیتی تشکیلات خودگردان، «مصعب قاوزه» زندانی آزاد شده اهل طولکرم را پس از یورش به منزل و ضرب و شتم اعضای خانوادهاش بازداشت و به مکانی نامعلوم منتقل کردهاند.
قاوزه تنها حدود یک هفته پیش در چارچوب توافق مبادله اسرا از زندانهای رژیم آزاد شده بود و هنوز از آثار شکنجه و محرومیت از غذا رنج میبرد.
در بیانیه آمده است که این اقدامات «نقض آشکار حقوق بشر و توهین به کرامت زندانیان آزاد شده و خانوادههایشان محسوب میشود.
این کمیته همچنین خاطرنشان کرد که چنین اقداماتی «در راستای اهداف رژیم اشغالگر برای درهم شکستن اراده زندانیان و تضعیف پایداری آنان است».
کمیته خانوادههای زندانیان سیاسی، تشکیلات خودگردان فلسطین را مسئول کامل حفظ امنیت مصعب قاوزه دانست و خواستار آزادی فوری وی و توقف «بازداشتهای سیاسی» شد.
پشت پرده خیانت: دو محاسبه استراتژیک
رهبران تشکیلات خودگردان و در راس آنها شخص محمود عباس به طور حتم از این همکاریهای بدنام کننده اهدافی را دنبال میکند.
در لایه نخست، این اقدام را میتوان پاسخی هراسآلود به تهدیدات داخلی علیه موقعیت تشکیلات و رهبری آن دانست. اسرای آزاد شده، بهویژه چهرههای شاخص و محبوب، تنها زندانیانی عادی نیستند؛ آنان سرمایههای نمادین و سیاسیِ زنده برای جنبشهای مقاومت هستند. ورود این چهرهها به فضای سیاسی کرانه باختری میتواند:
نخست: موازنه قدرت را به نفع جنبشهای مقاومت تغییر دهد و گفتمان مبارزه را در برابر گفتمان سازش تقویت کند. دوم: جایگاه محمود عباس و جناح فتح را به چالش بکشد و احتمال ظهور رهبری آلترناتیو و مردمیتر را افزایش دهد. و سوم: ساختار قدرت و رویکرد سازشکارانه تشکیلات خودگردان را در معرض تردیدهای بنیادین قرار دهد.
به طور مثال «نائل برغوثی» معروف به «ابوالنور» یکی از این افراد بود که در توافق تبادل اسرا در سال ۱۹۸۵ آزاد نشد اما در سال ۲۰۱۱ در توافق وفاء الاحرار در ازای آزادی «گیلعاد شالیط» صهیونیستها مجبور به آزادی او شدند ولی مجدداً او را در سال ۲۰۱۴ دستگیر کردند. او که با چهل و دو سال زندان رکورد گینس و لقب قدیمیترین اسیر جهان را به خود اختصاص داده، از خانواده سرشناس و مبارز «البرغوثی» فلسطین است. وی که مبارزاتش را در فتح آغاز کرده بود، بعد از آزادی در 2011 به حماس پیوست.
مروان برغوثی از دیگر چهرههای برجسته جنبش ملی فلسطین است که بر اساس اطلاعات فاش شده در فهرست درخواستهای حماس برای مبادله اسیر بوده است اما تشکیلات خودگردان با اعلام هشدار به صهیونیستها از قرار گرفتن نام او در فهرست مبادله جلوگیری کردند.
برغوثی از سال ۲۰۰۲ درحبس به سر میبرد و حکم او پنج بار حبس ابد به علاوه ۴۰ سال زندان است. اشغالگران او را به تأسیس گردانهای شهدای الاقصی و مشارکت در انتفاضه اول و دوم متهم کردند.
در لایه دوم محاسبه استراتژیک برای بازگشت به مرکزیت است. به نظر میرسد محمود عباس با ادامه این همکاری، در حال انجام یک شرطبندی خطرناک است. اگرچه در نشست شرم الشیخ و "طرح ۲۰ مادهای" ترامپ هیچ نشانهای از بازنگری واقعی سیاستهای یکجانبه اسرائیل و آمریکا مشاهده نشد، اما به نظر میرسد عباس امیدوار است که با تداوم همکاری امنیتی، رژیم صهیونیستی و ایالات متحده را متقاعد کند که تشکیلات خودگردان، شریک قابل اعتمادی برای اداره مناطق فلسطینی است. این همکاری، کلیدی برای بازگرداندن تشکیلات خودگردان به کانون برنامههای آمریکا برای "اداره و بازسازی آینده غزه" باشد. با اعمال فشار از سوی کشورهای عربی، این نقش را برای خود تضمین کند.
این استراتژی در عمل، یک خودکشی سیاسی برای تشکیلات خودگردان است. این همکاری در بنیادیترین سطح، نوعی خیانت عملی به آرمانهای مردم فلسطین تفسیر میشود. هنگامی که یک نهاد فلسطینی علیه اسرای آزاد شده — که در فرهنگ سیاسی و اجتماعی فلسطین نماد پایداری و قربانی اشغال هستند — اقدام کند، نه تنها به یکی از مقدسترین نمادهای مبارزه پشت میکند، بلکه پایههای مشروعیت خود را در میان مردم ویران میسازد.
این اقدام، پیام روشنی دارد: اولویت تشکیلات خودگردان، امنیت اشغالگر است، نه امنیت و کرامت ملت تحت اشغال خود. این موضوع، شکاف عمیق بین حاکمیت و مردم را بیشتر کرده و تشکیلات را در افکار عمومی، به "دژبان منافع اشغالگر" تبدیل کرده است.