الوقت- از آگوست 2016 که ترکیه درچرخشی غیر منتظره در سیاست خارجی خود با عذرخواهی رسمی اردوغان از پوتین بابت انهدام هواپیمای جنگی آن کشور، سیاست بهبود روابط با جبهه ی مدافعان منطقه ای اسد را کلید زد، کردهای سوریه اصلی ترین گروهی بودند که اعمال محدودیت بر توفیقات حاصله در جنگ را نتیجه ی محتمل این تنشزدایی برای خود یافتند. نگرانی کردها بسیار زود به واقعیت بدل شد و در نبود مخالفت جدی روسیه (مخالفت منفعلانه) ارتش ترکیه به بهانه ی عقب راندن نیروهای داعش از مرزهای این کشور، عملیات سپر فرات را در خاک سوریه آغاز کرد که در واقع هدف اصلی این عملیات عقب راندن یگان های مدافع خلق به شرق رود فرات بود. اکنون پس از گذشت 5 ماه از ورود مستقیم ترکیه به صحنه نبرد سوریه، گویا معامله بر سر آینده کردها عامل اصلی به ثمر نشستن توافقی میان ترکیه و روسیه درباره ی آتش بس سراسری و در نهایت خاتمه ی بحران 6 ساله سوریه می باشد. اینکه برای کردها و آینده ی سیاسی آنها چه نقشی در توافقنامه میان روسیه و ترکیه در نظر گرفته شده است؟ و چه تحلیلی می توان از بیم و امیدهای گروه های کرد سوری از اعلام تصویب طرح برپایی نظام فدرال همزمان با خبر توافق روسیه و ترکیه، ارائه کرد؟ مضمون نوشتار حاضر است.
گروههای کُرد سوریه پنجشنبه ۲۹ دسامبر اعلام کردند که طرحی برای برپایی نظامی فدرال در مناطق تحت تصرفشان در شمال سوریه را تصویب کردند تا بدین ترتیب بار دیگر بر هدف خود برای به دست آوردن دولتی خودگردان در مناطقی که در جریان جنگ سوریه تصرف کردهاند، تاکید کنند. یکی از مقامهای کُرد سوریه گفته است طرح تصویب شده که «پیمان اجتماعی» نام دارد، در حد قانون اساسی است. «منصور السلوم» یکی از رهبران شورای نظام فدرال در این باره گفت که «پیمان اجتماعی» تصویب شد و کمیته اجرایی، زمینه را برای برگزاری انتخابات شوراهای اداری اقلیمی و سپس هیئت مرکزی، فراهم خواهند کرد. او زمانی برای برگزاری چنین انتخاباتی اعلام نکرد. این طرح خواهان مستحکم کردن نظام خودگردان در شمال سوریه است. اقدامی که نه نظام سوریه و نه اپوزیسیون این کشور آن را نپذیرفتهاند.
بیم و امید کردها در توافق
بر اساس توافق صورت گرفته اجرای آتش بس فراگیر در سوریه به جز مناطق تحت سیطره گروه هایی که از سوی سازمان ملل به عنوان تروریسم معرفی شده اند؛ - یعنی داعش، جبهه النصره و فتح الشام- پیشنهاد و تاکید شده که ترکیه باید پایبندی مخالفان به این توافقنامه را تضمین کند و در سوی دیگر روسیه نیز باید پایبندی دولت سوریه و هم پیمانان آن را در خصوص توقف کامل حملات هوایی و توپخانهای تضمین کند. همچنین روسیه و ترکیه باید تضمین کنند که دو طرف درگیر مناطق جدید را تحت تسلط خود در نیاورند و مذاکرات بعد از گذشت یک ماه از اجرای آتش بس در آستانه، پایتخت قزاقستان به جای ژنو، میان نمایندگان دولت سوریه و گروههای معارض مسلح آغاز شود. دو کشور همچنین باید ارسال کمکهای بشردوستانه به تمام مناطق تحت محاصره در سوریه را تضمین کنند. همچنین بر اساس این طرح مناطق خودگردان در چارچوب یک نظام فدرالی به ریاست بشار اسد رئیس جمهور کنونی سوریه ایجاد میشود. بشار اسد نیز در منصب خود تا پایان دوره ریاستش و اجرای انتخابات ریاست جمهوری باقی خواهد ماند.
شرکت در مذاکرات صلح
در این توافق از یگان¬های مدافع خلق (ypg)، علی رغم میل ترکیه، به عنوان گروه تروریستی یاد نشده است، لذا کردها نیز می توانند در مذاکرات آستانه حضور داشته باشند که با توجه به خروج اجباری آنها از مذاکرات ژنو3 با فشار ترکیه و ایالات متحده، این یک موفقیت برای کردها در این توافق به حساب می آید. اگرچه محتمل است که نقطه ی کانونی مذاکرات- در صورت اجرایی شدن توافق- به مکانیسم انتقال قدرت و تعیین سهم گروه های حاضر در مذاکرات از حکومت آینده بپردازد، اما بدون شک مذاکرات برای تعیین مرزهای سرزمینیِ واحد های فدرالی مهمترین هدف کردها از حضور در آستانه خواهد بود.
تأکید بر فدرالیسم در سوریه
تایید استقرار یک سیستم فدرال برای ایجاد ثبات سیاسی در آینده سوریه از سوی قدرت های ذی نفع و تأثیرگذار بر روند تحولات این کشور و همچنین دولت بشار اسد، دیگر چشم انداز امیدوارکننده کردها به آینده از محل اجرای توافق اخیر می باشد. تن دادن ترکیه به ایجاد واحدی سیاسی با نقش پذیری دموکراتیک کردها در امتداد مرزهای خود را به واقع باید مهمترین برجستگی توافق برای کردها و امتیاز بزرگ ترکیه به روس ها -پس از ترور سفیر این کشور در خاک ترکیه- حتی بیش از رضایت به ماندن بشار اسد در قدرت تا پایان دوره قانونیِ ریاستش به حساب آورد. روس ها به دلایل متعددی بر توجه به بخشی از خواسته های کردها، که در چارچوب قطعنامه 2254 شورای امنیت و بیانیه ژنو 2 مبنی بر حفظ تمامیت ارضی سوریه و محکوم کردن هرگونه تلاش برای تجزیه این کشور چه از جانب معارضان مسلح و چه کردها بگنجد، تأکید دارند. از جمله ی این دلایل می توان به جلب حمایت ایالات متحده، اسرائیل و اتحادیه اروپا با توافق در مراحل بعد اشاره کرد که متمایل به واگذاری نقش بیشتر و فعالتر به کردها در آینده تحولات سوریه و حتی خاورمیانه هستند. دلیل دیگر روسیه حفظ اهرم فشار خود بر ترکیه به عنوان مهمترین عضو خاورمیانه ای ناتو در آینده می باشد. و دیگر اینکه کردها اساساٌ مهمترین گروه معارض غیرمتحد با روس ها در جنگ سوریه هستند که سابقه ی همکاری نزدیک علیه داعش را با هم داشته اند و روس ها در صورت اجرا و حفظ آتش بس به همکاری کردها در مبارزه با داعش در سوریه نیاز خواهد یافت. طبیعتا روس ها می دانند که نتیجه ی بی توجهی به منافع کردها در طرح های این کشور برای آینده سوریه منجر به سوق خوردن بیشتر آنها به سوی ایالات متحده خواهد بود.
نگرانی های کردها از توافق
شاید بتوان گفت که نگرانی و بیم گروه های کرد سوری از خبر نهایی شدن توافق روسیه و ترکیه، علت اصلی تصمیم به اعلام تصویب طرح «پیمان اجتماعی» در مناطق تحت کنترل خود بوده است تا دلایلی که برای امیدواری آنها به توافق عنوان شد.
1. توافقی با نقش محوری ترکیه
به طور کلی اصلی ترین و مهترین سد در مقابل هرگونه روند منتهی به ایفای نقش فعال کردها در تحولات سوریه چه در عرصه ی نظامی که به یکپارچه کردن قلمرو سرزمینی کردها بیانجامد و چه در عرصه ی سیاسی که به خودمختاری محلی و تأثیرگذاری بر سیاست های ملی منجر شود، مخالفت ترکیه می باشد. تضارب منافع میان ترکیه و کردها در سوریه در شرایط کنونی که عملیات متعدد شبه نظامیان پ ک ک در عمق خاک ترکیه امنیت این کشور را دچار مخاطره کرده و ارتش ترکیه نیز در شمال سوریه حضور مستقیم دارد به بالاترین حد خود از آغاز بحران رسیده است. لذا کردها عمیقا به راهبرد جدید ترکیه در قبال سوریه بدبین هستند و سنگ¬اندازی در مسیر تحقق خودمختاری برای خود را علت این تغییر راهبرد ناگهانی اردوغان (عدم اصرار بر رفتن بی قید و شرط اسد از قدرت) می¬پندارد. در توافق صورت گرفته بر عدم تلاش گروه ها برای تسلط بر مناطق جدید تأکید شده است و از آنجا که ترکیه از پیوستگی کانتونهای کردی در نوار شمالی سوریه بسیار نگران است و آن را تهدیدی بر امنیت ملی و حتی تمامیت ارضی خود میپندارد، با شروع عملیات ارتش ترکیه در سوریه، کردها از مرتبط کردن مناطق تحت کنترل خود بازماندند، این بند از توافق طبیعتاٌ به ترکیه برای پراکنده کردن بخش های کردی سوریه در واحدهای فدرال با جمعیت های دیگر در مذاکرات صلح مدد خواهد رساند.
2. رویکرد متداول روسیه به کردها
نگاه روسیه به کردهای سوریه ابزاری است. کردها عمدتاً در منطقه نقش ابزاری ایفا میکنند. طبیعی است که نگاه روسیه به کردها هم بر اساس این قاعده کلی قابل تحلیل باشد. تا پیش از کودتای ناموفق ژوئیه در ترکیه، یگان های کرد ypg در مقاطعی با ارتش¬ روسیه بویژه در منطقه ی شیخ مقصود حلب همکاری داشتند و روس ها از تمایل به همکاری بیشتر با این نیروها در جنگ با داعش خبر می¬دادند. اما پس از تلاش اردوغان برای تنش¬زدایی و نزدیکی روابط با روسیه، به یکباره کردها شاهد سکوت مسکو در قبال تجاوز نظامی ترکیه به خاک سوریه برای عقب راندن نیروهای کرد به شرق رود فرات بودند. اکنون نیز طبیعتاٌ کردها با اعلام خبر نهایی شدن توافقی دیگر میان ترکیه و روسیه، بویژه اینکه ترکیه حاضر شده است که از برخی خواسته های اصلی خود همچون عدم مشارکت بشار اسد در دوره انتقالی و مستثنی نکردن کردها از مذاکرات صلح چشم پوشی کند، نگران معامله ای پشت پرده بر علیه خود با رضایت روس ها هستند.
3. عدم حضور ایالات متحده
ایالات متحده در حال حاضر مهمترین حامی بینالمللی کردهای سوریه است. سیاست خارجی خاورمیانه ای آمریکا در دوران اوباما سپردن نقش فعال تر به کردها در مبارزه با تروریسم بویژه در سوریه بوده است. تأکید آمریکا بر مشارکت نیروهای کرد در عملیات ضد داعش در رقه علی رغم اعتراض ترکیه در این راستا بوده است. از این رو تصمیم روسیه و ترکیه برای دستیابی به توافقی بدون ایالات متحده به منزله ی نارضایتی ترکیه از مواضع دولت اوباما در نادیده گرفتن منافع ترکیه در حمایت از کردها و واکنش مقابله جویانه به آن بوده است. واکنشی که برای کردها امیدوارکننده نخواهد بود.