الوقت- نزدیک به شش سال از بحران سوریه که نشات گرفته از حمایت های بی دریغ بازیگران فرامنطقه ای از تروریست ها است، می گذرد. در طول این مدت کشورهای غربی هر نوع حمایتی اعم از نظامی و سیاسی برای سقوط نظام سوریه از تروریست ها صورت داده اند. تروریست هایی که از 83 کشور جهان و با تفکری افراطی ، جنگ نیابتی تمام عیاری را به نمایندگی از آمریکا و هم پیمانانش علیه سوریه و محور مقاومت به راه انداخته اند.بر هیچ کش پوشیده نیست که گروه های تروریستی که امروزه در منطقه به انحا مختلف درصدد بحران آفرینی هستند، ناشی از سیاست های کشورهای غربی و عربی در جهت افزایش قدرت منطقه ای و فرامنطقه ای خود هستند. امروزه همین شیوه در بحث بحران سوریه و سیاست یک بام و دوهوای این کشورها در مسایل نظامی و سیاسی سوریه مطرح است. حال باید به این سوال پاسخ داد که بنابر چه اهداف و استراتژی هایی ، غرب یک سیاست دو گانه را در مسایل سوریه پیگیری می کند؟ آیا غرب به دنبال راه حلی برای پایان دادن به بحران سوریه هست، یا هدف تنها بازی با کارت سوریه در مجامع جهانی برای پیشبرد منافع خود است؟
1) غرب و مخصوصاً آمریکا بنابر مصلحت هایی به دنبال پایان بحران سوریه نیست. در واقع جنگ فرسایشی بهترین گزینه برای وضع موجود در سوریه است. به این دلیل که نه دولت سوریه قایل به قدرت پاسخ گویی به تهدیدات احتمالی از سوی غرب است و نه توان این کار از سوی دولت سوریه در شرایط فعلی امکان پذیر است. همچنین قدرت گرفتن تروریست ها در سوریه هدف اصلی غرب نیست. غرب به دنبال داعشی تضعیف شده نه حذف شده است. داعشی که بتواند غرب را در مساله سوریه وارد معرکه کند و غرب نیز تا جایی که امکان دارد، به ژست مبارزه با تروریسم با هدف تضعیف دولت سوریه و تخریب زیرساخت های این کشور بپردازد.
2) ژست مذاکره سیاسی و برگزاری نشست های سیاسی تنها هدفی برای خریدن زمان برای تروریست ها و نشان دادن تفکر مبارزه با تروریسم غرب به کشورهای دیگر است. چطور می شود به آمریکا اعتماد کرد در حالی که همچنان به حمایت از تروریست ها روی می آورد. واشنگتن نزدیک به یک سال است که بنابر قطعنامه 2254 باید گروه های میانه رو را از افراطی جدا کند، اما تا به امروز هیچ اتفاقی صورت نگرفته است. از یک سو به تجهیز تروریست ها پرداخته می شود و از سوی دیگر به بهانه مبارزه با تروریسم به بمباران مناطق تحت ادعای داعش می پردازند.
3) غرب و به تبع آن آمریکا مقطع فعلی را برای پایان دادن به بحران سوریه مساعد نمی بیند. با توجه به دست برتر مقاومت و وروسیه در عرصه میدانی این امکان برای حل و فصل بحران در آینده نزدیک وجود ندارد. غرب به هر حال به دنبال بازی برد- باخت و حداکثر برد- برد با سنگینی کفه ترازو به نفع خود است. یعنی آمریکا برای برگزاری مذاکرات سیاسی تاشرایط میدانی را مساعد نبیند به هیچ وجه تن به شرایط موجود نخواهد داد.
4) آمریکا به دنبال محک زدن طرف های مقابل خود ودرگیر در بحران سوریه است. واشنگتن به دنبال این است که توان روسیه و مقاومت را دربرابر وضع موجود بسنجد و با طولانی کردن وضع موجود، جبهه مقاومت را به امتیاز دهی بیشتر ترغیب کند.به هر حال امتیاز مدنظرآمریکا نیز برکناری بشاراسد و روی کارآمدن دولتی سکولار و وابسته است.
در مجموع می توان ادعا کرد که شرایط سیاسی و حمایت های غرب از تروریست ها شرایط را برای حل بحران موجود با پیچیدگی هایی مواجه کرده است.این پیچیدگی ناشی از عدم رویه ثابت و اصول تغییرناپذیر توسط دولت های غربی و بالاخص آمریکاست. غرب به هیچ وجه به دنبال حفظ کرامت مردم سوریه و خواسته های ملت سوریه نیست و از هر فرایندی نیز که بتواند برنامه های خود را پیش ببرد، دریغ نخواهد کرد. شاید بتوان آینده متصور در بحران سوریه را نیز در ادامه سیاست های خصمانه واشنگتن و کمک به تروریست ها تا آینده ای نه چندان دور است.