الوقت_ چنانچه آتش بس اخير در شرق اوكراين دوام نياورد، در واشنگتن سياستمداراني كه موضع سخت و جنگ طلبانه دارند- اعم از دموكرات يا جمهوريخواه- باراك اوباما رئيس جمهوري آمريكا را تحت فشار قرار خواهند داد تا سلاح در اختيار دولت اوكراين قرار دهد و رهبران اروپايي نيز آن را تاييد خواهند كرد .
اما شماري از تحليلگران و مقامات سابق آمريكايي و اروپايي، اين استراتژي را درست نمي دانند . چرا كه از ديد آنها به نظر نمي رسد كه طرفداران مسلح كردن اوكراين برداشت صحيحي در باره توازن واقعي نيروها در اوكراين داشته باشند يا اين كه از اتفاقات اخير تاريخ درس گرفته باشند، همچنانكه در وقايع اوستياوي جنوبي اوت سال ۲۰۰۸، ارتش گرجستان پس از پيروزي هاي اندكي كه در بدو امر داشت توسط نيروهاي تازه نفس روسيه درهم شكسته شد . بويزه آنكه بدانيم ميخائيل ساكاشويلي، رئيس جمهوري وقت گرجستان معتقد بود آمريكا براي جلوگيري از شكست گرجستان مداخله نظامي خواهد كرد . ولي آمريكا يك چنين مداخله اي نكرد.
با توجه به اين پيشينه تاريخي، مي توان با قاطعيت گفت كه در آينده قابل پيش بيني، اعم از اين كه آمريكا چه مقدار اسلحه در اختيار ارتش اوكراين قرار دهد، چنانچه يك جنگ علني با ارتش روسيه اتفاق بيافتد، احتمال مي رود كه دولت اوكراين به سختي شكست بخورد .
در قضيه اوكراين نيز نيروهاي روسيه با نيروهاي اندك خود توانسته اند توان جنگي ارتش اوكراين را فلج كنند. مدر همين راستا مقامات ناتو پاييز گذشته تخمين زده بودند كه تنها سه هزار سرباز روس در دونتسك، مستقرند .
در چنين شرايطي علي رغم تسليحات قابل توجهي كه اوكراين از آمريكا دريافت مي كند، هرچند ممكن است بتواند در ابتدا يك حمله تهاجمي موفقيت آميز عليه سربازان روس و حاميان جدايي طلب محلي آنها به راه اندازد، اما تمام شواهد مبين اين است كه دولت روسيه سرافكندگي ناشي از پيروزي نظامي اوكراين را تحمل نخواهد كرد. به عبارت ديگر مانند آنچه در اوت ۲۰۰۸ در گرجستان اتفاق افتاد، مسكو با يك نيروي نظامي به شدت تقويت شده، به حمله اوكراين پاسخ خواهد داد .
اما در صورتي كه آمريكا نيروهاي خودش را براي كمك به اوكراين اعزام كند- كه احتمال آن بسيار كم است- ما با يك جنگ اروپايي بين قدرت هاي هسته اي مواجه خواهيم شد. از سوي ديگر، اگر آمريكا سربازان خود را به اوكراين نفرستد، احتمال زياد دارد كه ارتش اوكراين شكست بخورد و در اين صورت آمريكا و ناتو به شدت سرافكنده خواهند شد .
با توجه به اين اوصاف ،در حال حاضر با بيرون بردن سلاح هاي سنگين، قرار است گفتگو در مورد برگزاري انتخابات محلي در مناطق تحت كنترل شورشيان شروع شود. اين انتخابات بر اساس قوانين اوكراين در مورد خودمختاري موقت براي نواحي، برگزار خواهد شد . ضمن آنكه در طول سي روز رعايت آتش، پارلمان اوكراين قطعنامه اي در اين باره تصويب خواهد كرد .
تا پايان سال ۲۰۱۵، اوكراين كنترل كامل مرزهاي شرقي خود را باز خواهد يافت. همچنين تا پايان اين سال يك قانون اساسي فدرال جديد تدوين خواهد شد كه در آن خودمختاري ويژه براي دانباس، در نظر گرفته مي شود .
در اين فاصله، دولت كيف مناسبات اقتصادي با دانباس را از سر خواهد گرفت و حقوق مقامات و كارمندان اين ناحيه را طبق گذشته پرداخت خواهد كرد و به اين وسيله به روند ادغام دانباس در اوكراين كمك خواهد كرد
براي دولت اوكراين و دولت هاي غربي، اين توافق مهمترين هدف آنها يعني حفظ حاكميت و تماميت ارضي اوكراين به استثناي كريمه را تضمين مي كند و دولت مركزي قادر خواهد شد برنامه اصلاحات را كه شديدا به آن نيازمند است به اجرا درآورد .
اين هدفي است كه در صورت عدم اين توافق تنها با پيروزي نظامي به دست مي آمد و اعم از اين كه سياستمداران جنگ طلب در آمريكا ممكن است چه فكري بكنند، تقريبا به طور قطع مي توان گفت كه هر گونه جنگ تمام عيار بين اوكراين و روسيه به پيروزي اوكراين نخواهد انجاميد بلكه به شكست كامل اوكراين و تجزيه اين كشور منجر خواهد شد .
علاوه بر اين، تلاش براي تبديل اوكراين به كشوري كه قادر به برنامه ريزي يك چنين جنگي باشد مستلزم وجود تا حدودي ناسيوناليسم خودكامه خواهد بود كه مي تواند اوكراين را نه تنها به اتحاديه اروپا نزديك تر نكند، بلكه دورتر كند .
از نگاه روسيه توافق آتش بس، دانباس را به صورت يك منطقه خودمختار در داخل خاك اوكراين نگاه مي دارد. يك قانون اساسي فدرال همچنين موقعيت مناطقي در اوكراين را كه ساكنانش به زبان روسي صحبت مي كنند، تضمين كرده و مانع هر گونه اقدام دولت كيف براي اوكراينيزه شدن اجباري اين مناطق مي شود .
از نقطه نظر مسكو، اين توافق همچنين هر گونه تلاش اوكراين براي پيوستن به اردوگاه نظامي غرب بدون اتفاق نظر كامل جامعه اوكراين-از نوع توافق جامعي كه در كشورهاي اروپاي مركزي در جريان اقدام براي پيوستن به ناتو ديده مي شد- را دشوارتر خواهد كرد. يك چنين اتفاق نظري هرگز در اوكراين وجود نداشته است .
توافق مورد بحث، از اين جهت باعث نگراني سياستمداران سختگير و انعطاف ناپذير در اوكراين و آمريكا شده كه عضويت در ناتو و اتحاديه اروپا را براي اوكراين غير ممكن خواهد ساخت .
ولي در عمل اينها مسئله اي نيستند. مقامات ناتو به دفعات گفته اند كه در هيچ شرايطي براي دفاع از اوكراين نيرو به اين كشور نخواهند فرستاد. از اظهارات ناتو چنين برمي آيد كه احتمال عضويت اوكراين در اين نهاد وجود ندارد .
در مورد عضويت در اتحاديه اروپا، بعيد به نظر مي رسد كه رهبر يك كشور اروپايي تصور كرده باشد كه اين عضويت در آينده نزديك تحقق خواهد يافت. به نظر رهبران اروپايي شايد اين عضويت ده ها سال ديگر و به دنبال يك رشته تغييرات بي نهايت طولاني و رنج آور امكان پذير شود .
از اين رو مي توان گفت اين تصميمي است كه در هر گونه شرايطي بايد به نسل آينده واگذار شود .
علاوه بر اين با توجه به وابستگي اقتصادي اوكراين به روسيه، نجات اقتصاد در حال از هم پاشيدن اوكراين تنها با همكاري با روسيه امكان پذير است .
بنابراين آتش بس كنوني و روند سياسي وابسته به آن، كامل و بدون عيب نيست ولي معرف بهترين شانسي است كه تا بحال براي پايان مناقشه وجود داشته و سبب شده كه بخش به مراتب بزرگ تر اوكراين به صورت يك كشور واحد باقي بماند و از توسعه جنگي كه به احتمال زياد هم براي روسيه و هم غرب بد بوده و براي اوكراين مطلقا ويران كننده خواهد بود، جلوگيري شود .