الوقت- اسرائیل به عنوان رژیم جعلی و نامشروع در منطقه خاورمیانه، سیاست فعال و مداخله گرایانه را در این منطقه دنبال می کند. در سالهای اخیر، الگوی حاکم بر رفتار خارجی این رژیم، الگوی تغییر سیستم منطقه ای خاورمیانه و گسترش نفوذ بوده است. در راستای این الگو و استراتژی است که سیاستهای مختلف و متناقضی را در قبال واحدهای سیاسی منطقه دنبال کرده است. اسرائیل محیط امنیتی خاورمیانه را برای خود تهدیدآمیز می داند و به همین دلیل تحولات امنیتی منطقه، چالشی برای تصمیم گیران سیاست خارجی این رژیم می باشد. ضعف عمق راهبردی و نامشروعیت این رژیم در منطقه و در میان کشورهای اسلامی، همواره مجریان سیاست خارجی این رژیم را با بحران امنیتی مواجه ساخته است.
«جف هالپر»(Jeff Halper) نویسنده آمریکایی و اسرائیلی در کتابی با عنوان «جنگ عليه مردم: اسراییل، فلسطينيان و صلح جهاني» به نقش و جايگاه رژيم صهيونيستي در شرايط منطقه اي پرداخته و معتقد است با اينكه بسياري از كشورها و سازمانهاي دولتي و غيردولتي رژيم اسراييل را براي اشغال سرزمين فلسطين نامشروع خطاب مي كنند، ولي در عمل مشاهده مي شود كه اين موجوديت نامشروع به بقاي خود ادامه داده و همواره نفوذ خود را بيشتر مي كند. اين رژيم با اشغال و جنگ و خون ريزي بي پايان جايگاه خود را در سيستم منطقه ای محكم كرده است(Halper,2015)
بدین ترتیب رژیم صهیونیستی با الگوی رفتاری تغییر سیستم منطقه ای خاورمیانه و گسترش نفوذ، با دو گروه از کشورهای منطقه روبرو بوده است. گروه اول، کشورهای عربی محافظه کار حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و متحدان عرب و نیز ترکیه هستند که رژیم صهیونیستی دیوار دشمنی با این کشورها را شکسته و به عادی سازی روابط با آنها پرداخته است. اسرائیل در سالهای اخیر، روابط آشکار و پنهان در حوزه اقتصادی و سیاسی و حتی امنیتی و اطلاعاتی با این گروه از کشورهای منطقه داشته و نفوذ خود را در این کشورها گسترش داده است. البته این رابطه متقابل بوده و این گروه از کشورها با راهنمایی کشورهای غربی از جمله امریکا، تمایل زیادی برای عادی سازی روابط با اسرائیل داشته اند. نمونه بارز در این زمینه رژیم سعودی عربستان است. «ایتامار رابینویچ»(Itamar Rabinovich) از کارشناسان موسسه بروکینگر آمریکا در مقاله ای تاکید می کند که عربستان سعودی و متحدان عرب آن، همکاری نزدیکی با اسرائیل در مخالفت با برنامه هسته ای ایران دارند.
عادی سازی روابط با همسایگان عرب از آرمانهای رئیس جمهور سابق «شیمون پرز» در قالب اندیشه «خاورمیانه جدید» بود. از اهداف مهم اندیشه خاورمیانه جدید، دستیابی به همزیستی مسالمت آمیز با همسایگان عرب و توسعه مناسبات اقتصادی با این کشورها است و تاکنون هم ترتیبات نفوذ اسرائیل در منطقه به گونه ای بوده است که بسیاری از کشورهای عرب به این خواسته های نامشروع اسرائیل، تن در داده اند.
اما گروه دوم جمهوری اسلامی ایران و متحدان منطقهای آن از جمله سوریه، عراق، حزبالله لبنان و حماس هستند. ایران به دلیل تعارض ایدئولوژیکی و موجودیتی با رژیم صهیونیستی و به عنوان بازیگر قدرتمند منطقه، بزرگترین دشمن اسرائیل در این گروه از کشورها است. ظرفیتهای نظامی حزبالله و حماس هم از جمله تهدیدهای امنیتی علیه رژیم صهیونیستی در منطقه است. سیاست اسرائیل در مقابل این گروه از کشورها و در چهارچوب الگوی کلان رفتاری ، سیاست تغییر رژیم ، اقدام نظامی و تلاشهای دیپلماتیک است. در این راستا، اسرائیل جمهوری اسلامی را متهم کرده و ادعا می کند که این دولت با حمایت از گروههای جهادی فلسطینی و حزب الله با فرایند صلح خاورمیانه مخالفت می کند و نیز به دنبال دستیابی به تسلیحات هسته ای و کشتارجمعی است. تلاشهای دیپلماتیک و نامشروع و تهدید به اقدام نظامی به منظور متوقف کردن پرونده هسته ای ایران، مهمترین مسئله سیاست خارجی و امنیت ملی اسراییل از سال 2009 است.
درسالهای اخیر، یکی دیگر از معضلات امنیتی اسرائیل در منطقه، نحوه برخورد با بحران سوریه است. با ورود ایران و حزب الله در سوریه برای مبارزه با گروههای تروریستی و تکفیری، اسرائیل ترس شدیدی از ائتلاف مقاومت ایران- سوریه – حزب الله دارد و برای مقابله و تضعیف این ائتلاف، حمایتهای تسلیحاتی، مالی و لجستیکی از گروههای تروریستی - به اصطلاح خودشان گروه های میانه رو مخالف دولت اسد- به عمل می آورد. مطلوب سیاستمداران صهیونیستی این است که سوریه همچنان درگیر ناآرامی های داخلی باشد. چرا که در این وضعیت ، نمی تواند در یک جنگ ضد اسرائیلی شرکت کند.
در چارچوب الگوی رفتاری تغییر سیستم منطقه ای و گسترش نفوذ، رژیم صهیونیستی به آینده سیاسی کشور عراق هم علاقمند است. تجزیه عراق و حمایت از استقلال کردها، آشکارترین منافع رژیم صهیونیستی در عراق است. دستیابی به اتحاد با عناصر غیرعربی، از اجزای سنتی سیاست اسرائیل و صهیونیسم در منطقه خاورمیانه است و دولت کردی در عراق و احتمالا سوریه، می تواند پیامد استراتژیک مثبتی برای اسرائیل به دنبال داشته باشد. به همین خاطر در سالهای اخیر، نتانیاهو نخست وزیر رژیم صهیونیستی، آشکارا از استقلال کردها در شمال عراق ، حمایت می کند (Rabinovich,2015,9).
بدین ترتیب در جمع بندی می توان اشاره کرد که الگوی تغییر سیستم منطقه ای و گسترش نفوذ رژیم صهیونیستی در منطقه خاورمیانه در 5 سال اخیر ، شامل سیاست های عادی سازی روابط و سیاست تقابل است. سیاست عادی سازی با کشورهایی مانند عربستان و متحدین عرب آن و نیز ترکیه ، و سیاست تقابل با جمهوری اسلامی ایران و متحدین منطقه ای آن به عنوان مهمترین چالش امنیتی رژیم صهیونیستی.
سیدسعیدصادقی ، کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای دانشگاه تهران