الوقت- به تازگی یکی از مقامات تشکیلات خودگردان فلسطین در جریان اجلاس اتحادیه عرب در موریتانی اعلام کرده که این تشکیلات قصد دارد از بریتانیا به خاطر صدور «بیانیه بالفور» در سال ۱۹۱۷ که راه را برای ایجاد "اسرائیل" هموار کرد، شکایت کند.
ریاض المالکی، وزیر امور خارجه تشکیلات خودگردان فلسطین، در جمع رهبران اتحادیه عرب در موریتانی گفت که لندن مسؤول همه «جنایات اسرائیلی» است که از زمان پایان یافتن قیمومیت بریتانیا در سال ۱۹۴۸ به این سو روی داده است.المالکی گفت این تصمیم «به مردمی که به آن [منطقه] تعلق ندارند چیزی داد که به آنها تعلق نداشت.»
ریاض مالکی، وزیر امور خارجه دولت خودگردان فلسطین گفته است که این بیانیه باعث شد تا به هزینه مردم فلسطینی، مهاجرت گسترده یهودیان به فلسطین در دورانی که تحت قیمومیت بریتانیا بود صورت گیرد.
آقای مالکی گفته است شکایت فلسطینیان به دادگاه بینالمللی ارائه خواهد شد. وزیر امور خارجه فلسطین جزئیات چندانی در باره شکایت مطرح نکرده است.
اظهارنظر ریاض مالکی، نماینده تشکیلات خودگردان فلسطین در اجلاس اتحادیه عرب درباره شکایت از بریتانیا در حالی صورت گرفته است، که در حال حاضر 99 سال از اعلام و انتشار بیانیه بالفور توسط بریتانیا میگذرد. سند معروف به "بیانیه بالفور" در حقیقت نامه کوتاهی است به تاریخ ۲ نوامبر ۱۹۱۷ از آرتور جیمز بالفور، وزیر امور خارجه وقت بریتانیا، به لرد والتر روچیلد، از رهبران جامعه یهودی بریتانیا میباشد که در این نامه (بالفور آن را "بیانیهای در همدلی با آرمان صهیونیست یهودی" مینامید) آمده بود که دولت بریتانیا نسبت به تشکیل "خانهای ملی" برای یهودیان در فلسطین "نظر مساعد" دارد. این نامه حاصل سالها مذاکره مخفیانه و پشت پرده رهبران صهیونیست چون حییم وایزمن و البته تغییرات ژئوپلتیک خاورمیانه در دوران جنگ جهانی اول بود. در متن نامه بالفور به لرد روچیلد تصریح شده که دولت بریتانیا برای تحقق آرمانهای صهیونیسم به یهودیان کمک میکند.
حال پس از گذشت 99 سال از اشغالگری صهیونیستها و آوارگی فلسطینیان، یکی از بلندپایهترین نمایندگان فلسطینی سخن از شکایت از مسببان تشکیل صهیونیسم در خاورمیانه دارد. شکایت از کسانی که به زعم او در سال 1917، چراغ سبز واگذاری فلسطین را به مهاجران تازه وارد روشن کردند، اما حقیقت آن که راه ترور مسلمانان فلسطینی را هموار کردند، ترور دولتی که امروز بسیار نظاممند و با تائید و یا حداقل سکوت مجامع حقوقی بینالمللی در حال انجام است. جدای از همه ترورها و جنایات جنگی که علیه فلسطین طی 99 سال گذشته از زمان صدور اعلامیه بالفور شده، اگر حتی فقط جنایات جنگی علیه فلسطین را در سال 2014 با بیش از 2000 کشته ( که سازمان ملل 80درصد از قربانیان را غیرنظامی و شهروند غیرنظامی اعلام کرد) در نظر بگیریم، کافیست که از نظر حقوقی بتوان رژیم صهیونیستی را جنایکار جنگی نامید.
نقض حقوق انسانی و ابتدایی فلسطینیان تا بدان جا رسیده که حتی سازمانهای اسرائیلی در فلسطین اشغالی بر آن اذعان دارند. گزارشهای منتشر شده سازمانهای صهیونیستی اعتراف بر حذف و تجاوز سیستماتیک فلسطینیان در خانههای خود دارد. در تازه ترین گزارش مرکز اطلاعات حقوق بشر اسرائیل اعلام شده از سال 2006 تا کنون دستکم 1113 خانه فلسطینیان ویران و در پی آن حداقل 5199 نفر از جمله 2602 کودک آواره شدند. این آمار را وقتی در کنار 165 شهدایی قرار میدهیم که فقط طی چند ماه اخیر در وضعیت عادی فلسطین و بصورت روزانه توسط نظامیان صهیونیست به شهادت رسیدهاند؛ عمق فاجعه مشخصتر میشود.
این اقدامات و جنایتها در مهمترین مجامع حقوقی بین الملل تنها یک واکنش داشته، همان سکوت همیشگی یا حداکثر یک بیانیه غیرالزامآور. شواری امنیت سازمان ملل به عنوان اصلی ترین نهاد رسیدگی به اقدامات ضدحقوق بشری دولتها، هیچگاه نخواسته و یا در خوش بینترین حالت نتوانسته سدی بر سونامی تجاوزگری و جنایت دولتی رژیم صهیونیستی شود. از آخرین قطعنامه الزام آور شورای امنیت درباره رژیم صهیونیستی حدود 21 سال میگذرد و پس از آن ما شاهد حداقل دو جنگ بزرگ رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه در سالهای 2008 و 2014 بودهایم، حتی با وجود تلفات گسترده غیرنظامیان و کودکان، هیچ گاه رژیم صهیونیستی محکوم نگردید. در حالی که آخرین قطعنامه الزامآور شورای امنیت برای اسرائیل با رای موافق تمام پنج عضو اصلی شورای امنیت در سال 1995 تصویب شد، آیا مقامات فلسطینی میتوانند امیدوار به پیگیری شکایت از نامه 99 سال پیش بالفور شوند؟ شکایتی که یک طرف آن بریتانیا باشد و مورد اتهام جنایات صهیونیستها، به سختی میتوان نتیجهای برای آن متصور بود.
براین اساس در شرایطی که در ساختار هرج و مرج گونه و آنارشیسم بینالمللی، نهادهای قدرتمند و اصلی نظام بینالملل پاسخگوی مطالبات و حقوق ملیونها آواره و خون شهدای فلسطینی نیست، چه راهی برای بازماندگان خواهد ماند، جز مقاومت. چه راهی میتواند باشد جز مقاومت.