الوقت- هزاران نفر از کسانی که به عنوان طرفداران جنبش روشنایی به خیابانهای کابل آمده بودند، تا پس از دو ماه اعتراضات پی در پی نشان دهند که نسبت به تصمیم دولت اشرف غنی در مورد خطوط انتقال برق همچنان معترضند، به احتمال زیاد تصور نمی کردند که ممکن است داعش "جنبش روشنایی" شان را هدف قرار دهد.
قرار بود معترضان جنبش روشنایی، تظاهرات خود را که از منطقهای در کابل موسوم به پل سوخته آغاز کرده بودند؛ به منطقه دهمزنگ در غرب کابل برسانند و در آنجا تحصنی نامعلوم را آغاز کنند.
تظاهرات کنندگان با خود خیمه نیز آورده بودند و بعد از ظهر روز شنبه آنهارا در چهارراه دهمزنگ برپا کردند. تظاهرات کنندگان تاکید داشتند تا زمانی که به خواسته های خود نرسند، جادههای کابل را ترک نخواهند کرد. احمد بهزاد یکی از اعضای جنبش روشنایی پیش از وقوع انفجار در حالی که روبه خبرنگاران کرده بود میگفت تظاهرات به صورت تحصن ادامه خواهد یافت: «ما خیابانهای کابل را ترک نخواهیم کرد. ما خسته نمیشویم اما شما را خسته خواهیم ساخت. ما دست به خشونت نمیزنیم.» اما کمتر از یک ساعت از سردادن این شعارها توسط معترضان نگذشته بود که ناگهان همه چیز تغییر کرد. از جمعیت هزاران نفری در خیابان، اجساد زیادی باقی مانده بود و بیشتر از آنها، افراد زخمی بودند که در کف خیابانها نشسته بودند. رسانه های خبری از جمله طلوع نیوز تلفات این انفجارها را حداقل 80 کشته و 231 مجروع اعلان کردند.
واکنش دولت افغانستان، اعلام یک روز عزای عمومی بود؛ اما از طرف دیگر وزارت کشور تا 10 روز هرگونه برپایی تظاهرات را ممنوع اعلام کرد.
این انفجارها را اگرچه داعش آنگونه که در اعماق نیوز( رسانه رسمی داعش) اعلام کرد، برعهده گرفت و اگرچه اولین اقدام تروریستی داعش در افغانستان نبود، اما از نگاهی دیگر با گذشته تفاوت داشت. داعش این بار یک جنبش اعتراضی را هدف قرار داده بود که بیشتر ماهیت قومی دارد.
اقدامات تروریستی پیشین داعش در افغانستان از جمله در جلال آباد، تجمع شماری از مردم در مقابل یکی از بانک ها را هدف قرار داده بود که ماهیتی کلی داشت، اما این بار به نظر میرسد انفجار در میان معترضان جنبش روشنایی پیام دیگری داشته باشد.
بطور کلی جنبش روشنایی افغانستان، جنبشی اعتراضی مردم بامیان علیه تغییر خطوط انتقال برق وارداتی از ترکمستان است. وقتی در کابینه اشرف غنی، قرار بر واردات بخشی از برق مورد نیاز از ترکمستان گرفته شد، شرکت آلمانی "فشنر" پیمانکاری خطوط انتقال را برعهده گرفت و پس از بررسیهای لازم مسیر بامیان را بهترین راه برای ایجاد خطوط انتقال برق عنوان کرد، اما در تصمیمی عجیب کابینه اشرف غنی خواستار تغییر و اجرای مسیر انتقال برق از سالنگ بجای بامیان شد.
بامیان، شهر ناحیه مرکزی افغانستان و مرکز ولایت بامیان دارای بافت عمدتا هزاره میباشد که از قدیم به عنوان مرکزی برای شیعیان افغانستان به شمار آمده است. اعتراضات جنبش روشنایی افغانستان نیز بیشتر اعتراضی از سوی اقوام هزاره و ساکنان بامیان ارزیابی شده تا اعتراضی فراگیر و کلی. اعتراض به چرایی تغییر خطوط انتقال برق از منطقه اقوام هزارهجات به جای دیگر.
انفجار تروریستی داعش در میان جمعیت معترض جنبش روشنایی، به همان میزان که میتواند به نوعی حمله به شیعیان افغانستان ارزیابی شود، از طرف دیگر نوعی تهدید بالقوه را ممکن است در محیط آشفته افغانستان جرقه زند. کشوری که در حال حاضر درگیر معمای امنیت و صلح با طالبان است، توان رویارویی با تنشهای قومی و مذهبی جدید را ندارد.
بسیاری از مقامات بلندپایه در افغانستان از جمله دفتر ریاست جمهوری نیز هرچند هدف از حمله اخیر را ایجاد تفرقه عنوان کردند، اما همزمان خواستار حفظ وحدت داخلی شدند.
انفجار تروریستی داعش در میان جنبش روشنایی از طرف دیگر عمق تهدیدات داعش را در افغانستان نشان داد. تهدیدی که به نظر میرسد تا کنون از طرف دولت اشرف غنی چندان جدی گرفته نشده است.
حتی فراتر از این وقتی عملیات انتحاری اخیر داعش در افغانستان را در بستر تحولات منطقهای نیز بررسی میکنیم به این نتیجه خواهیم رسید این حادثه چندان هم نمیتواند بدون ارتباط با تحولات میدانی در عراق و سوریه باشد. تحولاتی که به افزایش فشار و گاه عقب نشینی و یا فرار اعضای داعش از قلمرو خلافت خود خوانده شده است، به ناچار در جای دیگر مجبور به خودنمایی خواهد شد. زمان زیادی از آزادسازی فلوجه در عراق نگذشته که زمزمه آزادسازی موصل نیز بگوش میرسد. برای داعش سقوط موصل یعنی سقوط چهارسال خلافتی که با "دندان تیز نشان دادن" آن را بدست آورد. در سوریه نیز داعش این روزها حال و روز خوشی ندارد. بسیاری این مسئله را تائید کردهاند که بخشی از پیروزیهای داعش در عراق و سوریه در سالهای 2014 و 2015 در نتیجه جنگ روانی موفقی بوده که این گروه پیش از عملیاتهای خود در رسانهها مدیریت کرده است. حال برخلاف تبلیغات نتیجه بخش دو سال گذشته برای داعش، اخبار شکستهای پی در پی امروز در عراق و سوریه چندان با اهداف توسعه طلبانه تروریستها سازگار نیست. لذا انجام عملیات انتحاری داعش در جنبش روشنایی کابل، علاه برآنکه با هدف قرار دادن شیعیان هم میتواند نوعی شکافهای مذهبی-قومیتی تازه را در افغانستان دامن زند، از طرف دیگر چهره خوفناک داعش در افغانستان و طبل توخالیاش را که طی چند ماه گذشته در نتیجه اخبار شکستها در عراق و سوریه خاموش شده بود، باردیگر به صدا درآورد.
از طرف دیگر، شکست داعش در عراق و سوریه، نمی تواند این گروه تروریستی را جز به افغانستان، به مقصد جدید و بالقوه مستعد دیگری هدایت کند. سرزمینی که طی سالها با بذر تکفیری و بنیادگرایانه طالبان تقویت شده، حال آماده بهره برداری برای داعش است. این انتظار را میتوان داشت که با فزایش فشارها و سپس شکست داعش در عراق و سوریه، تحرکات داعش در افغانستان نیز به موازات آن بسیار بیشتر از گذشته افزایش یابد، که مجموع این شرایط به معنای فشار بیشتر بر دولت کابل است.
دولتی که تا کنون سیاست کج دار و مریز را با طالبان دنبال کرده، در صورتی که نتواند عمق تهدیدات داعش را به درستی درک کند، باید در انتظار جنگ با داعش در خیابانهای کابل یا پشت دروازههای ارگ ریاست جمهوری باشد. موضوعی که انفجار جنبش روشنایی به وضوح آن را ثابت میکند. حتی این تصور ترسناک، وقتی با امکان ائتلاف طالبان و یا حداقل بخشی از طالبان و داعش همراه میشود، آینده را بسیار وحشتناکتر از آن چه امروز افغانستان با آن درگیر است، نشان میدهد. موضوعی که بر ضرورت بکارگیری اراده جدیتر دولت اشرف غنی برای مقابله با داعش در افغانستان تاکید میکند.