الوقت_ چهار سال بعد از سرنگونی حسنی مبارک در مصر،آنچه در عرصه میدانی مشاهده می شود افزایش نابسامانیها در زمینه های مختلفی از قبیل اقتصادی و سیاسی می باشد که نمایانگر عقبگرد در قدرت داخلی و خارجی حکومت مصر می باشد و شاید عمده ترین دلایل آن را نیز بتوان عدم وجود ثبات در نظام سیاسی کشور در طی سالهای گذشته و همچنین عدم اجماع مردم و هواداران احزاب و گروهها بر اهداف معین و چشم انداز مشخص برشمرد. در بررسی اوضاع مصر، طی چهار سال پس از انقلاب 25 ژانویه،آنچه مشاهده می شود گسترش زمینه های افراطی گری و در نتیجه گستردگی عملیات افراطیون و تکفیریها در مصر است که حاکی از هشدار برای آینده مصر و خطر افزایش درگیریها در این کشور می باشد .
اگر بخواهیم به صورت اجمالی، به عواملی که موجب این رخداد شده است اشاره نماییم ناگزیر هستیم به اتفاقات سالهای پس از سرنگونی حسنی مبارک، نگاهی گذرا داشته باشیم .
در اندیشه سیاسی سنتی اسلام گرایان سنی، این عقیده وجود دارد که در قبال دولت حاکم و قدرت غالب که زمام امور را به دست دارد نباید اقدامی عملی برای سرنگونی و به زیر افکندن انجام داد بلکه باید اطاعت نمود و حداکثر؛ به نصیحت بسنده کرد زیرا اگر حاکم بر اساس غلبه نیز به مسند امر رسیده باشد باز هم از راهی مشروع اقدام کرده است . لذا هنگام اوج گیری دومینوی سرنگونی حکام دیکتاتور در منطقه که از تونس آغاز گردید و به مصر رسید، رهبران اسلام گرا و به خصوص اخوان المسلمین مصر، تا 28 ژانویه، ورود به خیابانها را به دلیل تهدیدات دستگاههای امنیتی در دستور کار قرار ندادند و از 28 ژانویه، در کنار سایر نیروها وارد اعتراضات خیابانی شدند که در نهایت، منجر به سقوط حسنی مبارک در 11 فوریه گردید .به همین دلیل خلاصه کردن تحولات در تحرکات گروههای اسلام گرا، نادرست است چه آنکه این گروهها خود در وهله اول، از گستردگی تظاهرات، غافلگیر شدنداخوان المسلمین در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شد و محمد مرسی در نخستین انتخابات دموکراتیک تاریخ مصر، وارد کاخ الاتحادیه شد .در یک سال زمامداری وی، گروههای مخالف مرسی، بارها او را متهم کردند به تلاش برای انحصار ارکان حکومت در جهت اهداف و منافع جریان متبوع خود، در حالیکه بنای قیام بر مبنای تنوع و تکثر سیاسی گذاشته شده بود . مرسی بارفتاری انحصار گرایانه، قیام مردمی را به نفع اخوان المسلمین مصادره کرد و در حرکتی غیر منتظره، در جریان رفراندوم قانون اساسی، با سلفی ها متحد شد و این چنین بود که چهره های تندرو سلفی، شروع به طرح دیدگاههای غیر واقعی از اسلام کرده و در منظر عموم، قرائت سلفی و ضد رای مردم را تبیین نمودند . از جمله گروههای افراط گرایی که در ارتباط نزدیک با دولت مرسی قرار گرفت گروه انصار بیت المقدس می باشد .روابط بین اخوان و این گروه، در روزهای اولیه انقلاب 25 ژانویه شکل گرفت و عبدالناصر ابوالفتوح که از رهبران جهادی می باشد در فراری دادن رهبران اخوان المسلمین از زندان دست داشت .گروه انصار بیت المقدس در ابتدا متعهد بود که در مقابل مصریها و فلسطینیها، از سلاح استفاده نکند و وارد نزاع های سیاسی نشود و این موارد را در پیام ها و بیانیه های خود، ابراز می داشت. در ماههای بعد از عزل مبارک، این گروه بر اهدافی در شبه جزیره سینا و اسرائیل متمرکز شده بود
.به نوشته نشریه «فارن افرز»، به دنبال حمله این گروه در آگوست 2011 به شهر ایلات در جنوب اسرائیل، 8 اسرائیلی به همراه 5 سرباز مصری کشته شدند .در سراسر سالهای 2011 و 2012 ، گروه انصار بیت المقدس، اقدام به بمب گذاری در خطوط لوله گاز طبیعی سینا که به اردن و اسرائیل کشیده شده بود نمود.
در هم آمیختگی تفکر سلفی با دولت و دولتمردان مرسی، موجب شد با اقلیت های دینی، از مسیر مدارا و مسامحه، برخورد نشود و بی تفاوتی مرسی را در وقایعی همچون برخورد با شیخ شحاته و قتل وی که از رهبران شیعه در مصر بود، در پی داشت . باز گذاشتن دست افراطیون در اقصی نقاط مصر و لجاجت مرسی در برابر اعتراضات، آینده ای مبهم برای مردم مصررا توصیف می نمود .نبیل نعیم موسس گروه الجهاد در مصر در یکی از مصاحبه های تلویزیونی خود گفت که «ارتباط بین اخوان المسلمین و انصار بیت المقدس از طریق خیرت الشاطر و محمد الظواهری صورت می گرفت و این دو نفر موفق شدند یک مجموعه جهادی متحد در سینا تحت بیعت ایمن الظواهری ایجاد کنند که با هزینه های فراوان تامین مالی می شود». ناجح ابراهیم از رهبران سابق گروههای جهادی می گوید: «اتفاقاتی که در سینا روی داده، از طریق توافق بین محمد مرسی و ایمن الظواهری رهبر القاعده انجام شده است . »با نگاهی به چیدمان عناصری که در زمان انتقال قدرت از محمد مرسی به دولت موقت حضور دارند که در این مجموعه، هم رهبران مسیحی و سکولار هستند و هم شیخ الازهر؛ به علاوه میلیونها تظاهرات کننده وهمچنین نیروی عاملی به نام ارتش، این نتیجه حاصل می شود که برای رفتن مرسی و همچنین کنار گذاشته شدن رویه افراط گرایی وشیوه انحصاری حکومت اخوانی، اتفاق نظر به وجود آمده بود.
با روی کار آمدن دولت موقت وپس از آن، دولت السیسی؛ فصل جدیدی از اقدامات گروه های افراط گرا در مصر، آغاز گردید . به دنبال قدرت یابی السیسی، دامنه اقدامات گروه انصار بیت المقدس، به داخل کشور،تغییر کرد و این گروه، عملیات هایی را علیه مقامات دولتی و تاسیسات نظامی انجام داد. اقدامات این گروه ودیگر گروه های افراط گرا در ترور برخی مقامات حکومتی وحمله به گردشگران خارجی و تلاش برای بی ثبات کردن دولت مستقر و حمایت از تجمعات دانشجویی اخوانی ها و در خواست برای برکناری دولت السیسی، نشان از گستردگی حجم فعالیتهای این گروهها دارد . کمتر شدن کمک های نظامی آمریکا به دولت مصر، مشکلات فراوان داخلی و اوضاع بسیار بد اقتصادی و درگیریهای احزاب و گروههای سیاسی، همگی دست به دست هم داده اند تا مصر را برای هدف گیری همه جانبه گروههای خشونت طلب و افراطی درآینده، آماده کنند چراکه دیگر مصر، مانند گذشته به عنوان قدرتی منطقه ای، نمی تواند عمل کند و لذا موضع ضعف این کشور، در حال فراهم نمودن زمینه های حضور افراطیون و سلفی ها می باشد . اخیرا گروه انصار بیت المقدس، با اعلام وفاداری نسبت به داعش و رهبری آن ابوبکر البغدادی، عملا موجبات ورود داعش به مصر را فراهم نموده است . این گروه در ماههای اخیر حملات بسیاری را به تاسیسات نظامی و نیروهای امنیتی و مسلح مصر انجام می داد وپس از حمله همه جانبه ارتش مصر به شبه جزیره سینا برای مقابله با این گروه، انصار بیت المقدس در 10نوامبر 2014 به داعش اعلام وفاداری نمود.
این ائتلاف، پیامدهای بسیاری درپی خواهد داشت : 1- گستردگی ناآرامیها در مصر: با توجه به وجود نارضایتی های گسترده در مصر وحجم مشکلات رفاهی و اقتصادی و اختلاف نظرهای بسیار درمیان احزاب و گروههای سیاسی به همراه نوع برخورد سرکوب گرانه با مردم معترض وهمچنین مترصد فرصت بودن حامیان اخوان المسلمین، حضور باقدرت گروههایی همانند انصار بیت المقدس، برگستردگی ناآرامی ها در مصر می افزاید.2- گسترش هواداران داعش: با توجه به بافت جمعیتی و عقیدتی در مصر و کشورهای شمال آفریقا، و وجود مردمانی خسته از دیکتاتوری ومشکلات زندگی اقتصادی، برحجم داوطلبان عضویت داعش، افزوده می شود واین خطری بزرگ برای مصر و دیگر کشور ها می باشد که با گستره جمعیتی و سرزمینی بزرگ روبرو می شوند.3- امتداد بحرانهای بین المللی :با توجه به درگیر بودن جامعه جهانی با بحران افراط گرایان در سوریه، عراق، نیجریه و ... ، و همچنین حضور نیروهای نظامی برای مقابله با این گروهها، ایجاد یک بحران فراگیر جدید در مصر،موجبات تضعیف توجه و درنتیجه کاهش مقابله با افراط گرایان می شود. به این دلیل که هم گستره سرزمینی افزایش می یابد و هم نیروهای نظامی در نقاط مختلف،متفرق می شوند و از آن عملکرد همه جانبه ، کاسته می شود.4- فلج نمودن فعالیت های تجاری: قدرت گیری گروهای افراطی در مصر وایجاد مشکلات فراوان در خطوط انتقال انرژی و همچنین اقدامات خرابکارانه در کانال سوئز، فعالیتهای اقتصادی مصر، کشورهای منطقه وحتی قدرتهای جهانی را تحت تاثیر قرار می دهد.5- نقش کانونی مصر برای افراط گرایان: مصر علاوه بر اینکه از موقعیت فرهنگی و سیاسی خوبی در میان اعراب برخوردار است، از همسایگی اسرائیل نیز بهره مند است . افراط گرایان قصد دارند با حضور در مصر وتسلط بر مناطقی از آن با کمک نیروهای القاعده و داعش که مصر برای برخی رهبران آنها مانند ایمن الظواهری، وطن محسوب می شود و با بکارگیری نیروهای نظامی جدا شده از دولت مصر و پیوسته به انصار بیت المقدس، ضمن بهره مند شدن از یک نقش محوری، با حمله ای هرچند صوری به اسرائیل، بر محبوبیت خود درجهان عرب بیفزایند و اعضای داوطلب خود را نیز گسترده نمایند . حمله به اسرائیل، واکنش آمریکا را در پی خواهد داشت و جهان را به سمت رخدادهای ناگوار بسیاری، سوق خواهد داد .