الوقت- پس از ادعای وزارت دفاع امریكا درباره كشته شدن «ملااخترمحمد منصور» سركرده طالبان افغانستان در اثر حمله پهپادهای امریكایی، معاون وزارت دفاع افغانستان نیز این خبر را تأیید كرده و در گفتوگو با فارس گفته كه «اخترمحمد منصور» كشته شده است.
«عبدالجبار قهرمان» معاون وزارت دفاع افغانستان میگوید كه «اخترمحمد منصور» رهبر گروه طالبان در نتیجه حمله پهپادهای امریكایی در خاك پاكستان قطعاً كشته شده و گفته مرگ رهبر طالبان برای این گروه پیامدهای منفی فراوانی را در پی خواهد داشت. قهرمان به كشته شدن «اسامه بن لادن» رهبر گروه طالبان در پاكستان و كشته شدن ملااختر منصور اشاره كرده و معتقد است كه كشته شدن رهبران گروههای تروریستی منطقه و جهان در پاكستان بیانگر و اثبات كننده این موضوع است كه پاكستان در عقبه تمامی دسایس و برنامههای تروریستی در منطقه و جهان قرار دارد. وی همكاری پاكستان با گروههای تروریستی را برای مقامهای افغانستانی، سازمانهای بینالمللی و كشورهای خارجی ثابت شده میخواند و میگوید: تمام طرفها باید از كشته شدن رهبر گروه طالبان در پاكستان بهرهمند شوند. هرچند مقامهای دفاعی امریكا و افغانستان، كشته شدن ملا منصور را قطعی اعلام كرده اند، اما پاكستان این خبر را تأیید نكرده و مولوی مجاهد سخنگوی طالبان افغان، این خبر را تكذیب كرده است. جدا از تأیید یا تكذیب خبر كشته شدن ملا اختر منصور، باید توجه كرد كه كشته شدن سركردگان گروههای تروریستی نظیر بنلادن، ملا عمر، ملااختر منصور و ... در بهبود وضعیت امنیتی افغانستان تأثیر چندانی نخواهد داشت. واقعیت این است كه امریكا و متحدان غربی و برخی كشورهای منطقه به شرطی به دنبال امنیت افغانستان هستند كه منافع و مصلحتهای سیاسی آنان برآورده شود و به نوعی افغانستان، تحت نفوذ آن كشور باشد. استراتژی متعدد و متعارض بازیگران و عدم صداقت امریكا در مبارزه با طالبان، مماشات دولت كابل و زیادهخواهی پاكستانیها، موجب شده است تا گروههایی همانند طالبان به دنبال بازخیزی بوده و در نتیجه امنیت و ثبات افغانستان به متغیرهای بیرونی و سپس درونی وابسته باشد.
در واقع بدون حمایتهای پنهان و آشكار برخی از بازیگران مؤثر از گروههای تروریستی و خرابكار، تداوم بقا و خیزش گروههای شورشی امكانپذیر نیست، البته خود دولت اشرف غنی و حتی در دولت حامد كرزای به دلیل نوعی احساس تعلق به طالبان با این گروه سیاست مدارا و مصالحه را در پیش گرفتند كه همین امر نیز طالبانها را مجاب به نوعی حق بهجانب كرده است و اكنون وضعیت بهجایی رسیده كه اغلب جریانهای سیاسی و دولتمردان افغانستان، تنها راه صلح در افغانستان را مذاكره صلح با طالبان تلقی میكنند. همین موضوع نشان میدهد كه دولت كابل حاضر به تقسیم قدرت یا سهمدهی به گروههایی نظیر طالبان و جزب اسلامی حكمتیار در آینده نزدیك است.
مهمترین پیامد كشته شدن سركرده طالبان، افزایش تنشهای درونگروهی این گروه خواهد بود و این احتمال وجود دارد كه با انشقاق طالبان و افزایش تنشهای درون گروهی، گروه تروریستی داعش قدرت و نفوذ خود را در مناطق جنوبی و شمالی افزایش داده و یارگیریهایش از گروه طالبان را ادامه دهد. بهویژه كه طی چند ماه گذشته، طالبان و داعش در مناطقی از ننگرهار- آچین- بهشدت باهمدیگر درگیر بوده و دو طرف تلفات زیادی دادهاند. قدرتگیری یا تضعیف گروههای تروریستی به سیاستهای شوم و تفرقهآمیز امریكا و انگلیس و غرب وابسته است و غربیها در تلاشند به بهانه نفوذ داعش حداقل برای 10سال دیگر به اشغال افغانستان ادامه دهند.