الوقت- پس از گذشت 16 ماه و با پایان یافتن جنگ در غزه، کمیته مستقل تحقیقات ارتش صهیونیستی درباره وقایع هفت اکتبر در انجام وظیفه خود برای موشکافی نقاط ضعف اطلاعاتی و امنیتی و شناسایی مقصران احتمالی در این شکست تاریخی فعالتر ظاهر شده و در روزهای اخیر گزارشهای سریالی از نتایج تحقیقات خود منتشر کرده است که حاوی موارد شوکه کننده برای جامعه صهیونیستی بوده است.
در این رابطه، منابع عبری اعلام کردند نتایج یک تحقیق نظامی که شامگاه دوشنبه (13 اسفند) منتشر شد، نشان میدهد که ارتش اسرائیل در اجرای وظایف دفاعی خود طی حمله نیروهای گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش حماس، به پایگاه نظامی «ناحل عوز» در تاریخ هفتم اکتبر دچار شکست فاحش شده است.نتایج تحقیقات نشان میدهد که این حمله منجر به کشته شدن ۵۳ نظامی صهیونیست و اسارت ۱۰ تن دیگر، از جمله هفت نظامی زن، شد.
در همین راستا، شبکه ۱۲صهیونیستی گزارش داد که «هرتزی هالوی» رئیس وقت ستاد ارتش رژیم صهیونیستی در همان روز و در ساعت ۸:۱۵ صبح دستور داده بود که هر خودرویی که به سمت غزه بازمیگردد را هدف قرار بگیرد، مگر آنکه اطلاعاتی مبنی بر وجود اسرای صهیونیست در آن موجود باشد. بر اساس این دستور، ارتش اشغالگر صدها خودرو را هدف قرار داد که به گفته منابع عبری، این اقدام به زخمی شدن برخی اسرای صهیونیستی نیز منجر شد.
بر پایه این تحقیق، مجموعهای از شکستهای فرماندهی و بیتوجهی به هشدارهای امنیتی از سوی فرماندهی منطقه جنوبی و تیپ غزه، عامل سقوط پایگاه ناحل عوز بوده و این سقوط در شرایطی رخ داده است که این پایگاه از لحاظ نظری توانایی مقابله با چنین حملهای را داشت.
در همین راستا، «عیدو کاس» ژنرال ذخیره که مسئولیت این تحقیق را برعهده داشته، این واقعه را «یکی از بزرگترین شکستهای هفتم اکتبر» توصیف کرده و آن را «نمونهای از یک فروپاشی ساختاری جدی» دانسته است. وی تأکید کرد که پایگاه ناحل عوز میتوانست در برابر موج نخست حمله مقاومت کند، اما زنجیرهای از اشتباهات و فروپاشیهای میدانی منجر به تسلط نیروهای حماس بر آن شد.
یافتههای تحقیق نشان میدهد که مهمات و سلاحهای پایگاه در زمان حمله در انبارهای بسته نگهداری میشدند و نیروهای حاضر تنها به سلاحهای شخصی و تیربارها مجهز بودند. همچنین، دیوارهای بلند پایگاه، امکان مشاهده تحولات بیرونی را از آنها سلب کرده و آنها را در برابر حمله نیروهای مقاومت کاملاً ناتوان کرده بود.
همچنین، گزارش به انتقادات جدی از نحوه برخورد ارتش رژیم صهیونیستی با خانوادههای کشتهشدگان اشاره کرده و آنرا کاملاً فاقد حساسیت توصیف کرده، امری که رنج خانوادههای نظامیان کشته شده را تشدید کرده است.
علاوهبراین، در طول جنگ، ارتش اشغالگر به برخی دادههای جدید اطلاعاتی دست یافت که نشاندهنده ابعاد گسترده طراحی دقیق عملیات طوفان الاقصی بود که ابتدا به عنوان طرح «دیوار اریحا» نامگذاری شده بود.
بر اساس این اطلاعات، حماس سایت ناحل عوز را هدفی محوری در موفقیت عملیات طوفان میدانست. بر اساس تحقیقات، مشابه سایت ناحل عوز در داخل غزه ساخته شد و نیروهای زبده یگان «نخبگان» حماس که به طور منظم در آن آموزش میدیدند، از پهپادها، وسایل نظارت الکترونیکی و حتی پلتفرمهای رسانههای اجتماعی برای جمعآوری اطلاعات در مورد مکان سربازان، مسیرهای حرکت آنها و انبارهای سلاح استفاده کرده بودند.
نتایج تحقیقات نشن میدهد که رهبری نظامی ارتش به دلیل تمرکز بر وقایع شهرکها نتوانسته بود تا به موقع متوجه جدی بودن وضعیت شود و حمایت کافی برای دفاع از سایت نظامی در غلاف غزه ارائه نشد. همچنین نیروی هوایی نتوانست پوشش هوایی موثری را فراهم کند و از هواپیماهای بدون سرنشین برای بمباران زمین فوتبال در داخل پایگاه استفاده کرد، بدون اینکه تأثیر قابل توجهی بر روند نبرد داشته باشد.
گزارش سوم مفصلتر از قبل
این تحقیقات جدید متفاوت از دو گزارش قبلی بود که در دو ماه اخیر منتشر شده و در آنها به ناکارآمدی سامانه گنبد آهنین در رهگیری موشکهای حماس اشاره شده بود.
در گزارشی که چند روز پیش منتشر شد، نشان داد که سرویسهای اطلاعاتی در تشخیص زمان عملیات حماس و اطلاع رسانی به موقع آن به نهادهای امنیتی درست عمل نکردهاند. گزارش قبلی نحوه شروع عملیات با استفاده از موشک و با مشارکت دهها رزمنده را بیان کرده بود.
همچنین، واکنش ضعیف نیروی هوایی در مقابله با نیروهای حماس هم در گزارش هفته گذتشه مطرح شده بود، ولی گزارش اخیر با تشریح جزئیات نحوه نفوذ نیروهای القسام به پایگاه ناحل عوز میزان رخنهپذیری و عدم آمادگی نیروهای نظامی و فرماندهان ارتش برای مقابله با حمله مبارزان حماس را اعتراف میکند.
از محتوای گزارشهای قبلی اینگونه برمیآید که ارتش اسرائیل در آن زمان تصور میکرد حماس بیشتر بر مدیریت غزه و گرفتن امتیازات اقتصادی تمرکز دارد و تمایلی به درگیری گسترده با این رژیم ندارد و این فرض منجر به غافلگیری کامل در برابر حملات هماهنگ حماس شد.
از سوی دیگر، بر اساس گزارش برخی منابع با وجود دسترسی به اطلاعات، ارتش اشغالگر به دلیل پیشفرضهای ایدئولوژیک و تمرکز بیش از حد بر تهدیدات دیگر مانند ایران و حزبالله، نتوانست نشانههای حمله قریبالوقوع را تشخیص دهد.
علاوهبراین، ارتش صهیونیستی به دلیل اعتماد بیش از حد به فناوریهای نظارتی و کمبود اطلاعات انسانی، در واکنش سریع و مؤثر به حملات حماس ناکام ماند. رهبران حماس هم اخیرا به این موضع اشاره کردند که عملیات طوفان الاقصی بزرگترین شکست در تاریخ رژیم اشغالگر است.
ابعاد این قضیه به قدری فاجعه بار بود که رسوایی بزرگی را برای فرماندهان ارتش به بار آورده است و موج استعفای مقامات امنیتی در ماههای اخیر که مسئولیت شکست هفت اکتبر را برعهده گرفتند نشان میدهد که با انتشار جزئیات بیشتر از عملیات طوفان الاقصی، سیل جدیدی از استعفاها شروع خواهد شد. همانطور که بلافاصله پس از انتشار گزارش روز دوشنبه، «عودید بسیوک» رئیس بخش عملیات ارتش صهیونیستی در دیدار با رئیس ستاد ارتش این رژیم استعفای خود را تقدیم کرد.
گزارشهای شبه دار؛ چرا خبری از نقش نتانیاهو در شکست هفت اکتبر نیست؟
این حجم از اطلاعات که تاکنون منتشر شده است فقط به ضعف و ناکارآمدی نهادهای امنیتی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی اشاره کرده و خبری از نقش سیاسیون به ویژه نتانیاهو که در راس همه امور قرار داشت، نیست.
عدم اشاره به مقامات سیاسی در گزارش ارتش، منجر به افزایش فشارها بر نتانیاهو برای تشکیل یک کمیسیون تحقیق مستقل جهت بررسی تصمیمات سیاسی پیش از حملات شده است. با این حال، نتانیاهو اعلام کرده که تنها پس از پایان جنگ به این مسائل پاسخ خواهد داد و تاکنون از تشکیل چنین کمیسیونی خودداری کرده است.
شالوم یروشالمی، تحلیلگر سیاسی اخیرا در گزارشی در روزنامه تایمز اسرائیل نوشته است: «عجله دفتر نخستوزیری برای صدور بیانیه استثنایی مبنی بر اینکه نتانیاهو تحقیقات نظامی در مورد حوادث 7 اکتبر دریافت نکرده، تلاشی است از سوی او برای فرار از مسئولیت و نگه داشتن انگشت اتهام شکست و ناکامی به سمت ارتش و سرویسهای اطلاعاتی است و در این کار او همان رویکرد فرار از مسئولیت و متهم کردن دیگران را در پیش گرفته است».
گزارشهای نظامی معمولا بر جنبههای عملیاتی و اطلاعاتی تمرکز دارند و بررسی تصمیمات سیاسی به کمیسیونهای مستقل یا دولتی واگذار میشود. بنابراین، از دید کارشناسان عدم اشاره به نقش مقامات سیاسی در گزارش ارتش ممکن است به این دلیل باشد که این موضوع در حیطه صلاحیت نهادهای دیگر است. در حال حاضر شواهدی دال بر سانسور جزئیات نقش نتانیاهو در این واقعه وجود ندارد. با این حال، عدم تشکیل کمیسیون تحقیق مستقل میتواند به ایجاد چنین تصوری در افکار عمومی منجر شود.
بدون شک موج استعفای مقامات امنیتی و اطلاعاتی نشان میدهد که در روز هفت اکتبر سیاسیون تلآویو هم از ابعاد این ماجرا اطلاع کامل داشتند و تصمیماتی که اتخاذ شده بود بدون نظر نتانیاهو نمیتوانست اجرایی شود. مگر میشود رئیس ستاد ارتش دستور شلیک به صدها ماشین درحال بازگشت به غزه، آنهم با علم به اینکه اسرای صهیونیستی در آنها قرار دارند را بدون مشورت و هماهنگی با نخست وزیر که فرماندهی کل قوا را در اختیار دارد، صادر کند.
هر چند نتانیاهو تاکنون از اتهام نقش داشتن در عملیات هفت اکتبر قِصر در رفته است اما سوزاندن برخی اسناد مرتبط با هفت اکتبر توسط نتانیاهو که پیشتر رسانههای عبری به آن اشاره کرده بودند، همچنین دستکاری رونوشت تماس فرماندهان با دفتر نخست وزیر دقایقی پیش از عملیات حماس، نشان میدهد که نتانیاهو شخصا از ریز جزئیات تحولات آن روز باخبر بود. بنابراین، با توجه به اینکه جزئیات هفت اکتبر قطره چکانی اعلام میشود، پیشبینی میشود که با شفاف شدن همه ابعاد این عملیات، رسوایی دامن مقامات سیاسی را نیز خواهد گرفت.
پیش از این دولت نتانیاهو با بحرانهای داخلی، اعتراضات گسترده و اختلافات شدید در داخل کابینه مواجه بود و افشای قصورهای امنیتی میتواند باعث افزایش نارضایتی عمومی و کاهش بیشتر حمایت از او شود. بسیاری از منتقدان، از جمله مقامات امنیتی سابق و حتی برخی اعضای دولت، خواهان کنارهگیری نتانیاهو شدهاند و این افشاگریها میتوانند این فشار را تشدید کند، حتی اگر رد پایی از نقش داشتن نتانیاهو در شکست هفت اکتبر نباشد.
اگر تحقیقات نشان دهد که شخص نتانیاهو یا مقامات ارشد دولت به دلیل سهلانگاری یا پنهانکاری مقصر بودهاند، امکان پیگرد قضایی علیه او وجود دارد. البته، از آنجایی که او در حال حاضر نخستوزیر است، هرگونه اقدام قانونی ممکن است با موانع سیاسی و قانونی روبهرو شود اما ادامه افشاگریها و فشارهای سیاسی میتواند مسند نخستوزیری او را به خطر بیندازد.
از آنجا که رهبران اپوزیسیون در کمین نتانیاهو نشسته و منتظر لغزشی از سوی او هستند، لذا با افشای رازهای جدید از عملیات هفت اکتبر، نتانیاهو هم راه مفری از این بحران نخواهد داشت. افشای رسوایی اطلاعاتی ارتش صهیونیستی در زمانی که وزرای افراطی دنبال ازسرگیری جنگ در غزه هستند، میتواند ارتش را در وضعیت بدی قرار دهد. با این حجم از ضعف سرویسهای اطلاعاتی، همزمان با شکافهای سیاسی و اجتماعی گسترده در داخل سرزمینهای اشغالی، در صورت تداوم جنگ، اسرائیل آسیب پذیرتر از قبل خواهد بود.