الوقت- با گذشته چند روز از حمله موشکی سپاه پاسداران به مقر موساد در اقلیم شمال عراق، بازوهای رسانهای عربی و کردی همراستا با مواضع رهبران سیاسی اربیل و برخی از مقامات دیپلماتیک دولت مرکزی بغداد فعال شده و به صورت هدفمندی شروع به انتشار گزارشهایی در رد ادعاهای تهران و اثبات عدم ارتباط میان مکان منهدم شده و افراد کشته شده در این حمله با موساد و اسرائیل کردهاند.
در این مانور رسانهای شخص کشته شده به نام «پیشرو دیزهای» تنها یک تاجر با مالکیت دو شرکت بزرگ «گروه فالکون» و «امپایر ورلد» معرفی شده و حتی در ویدئو بسیار شبههبرانگیزی که رسانههای کردی از سخنان زنی که همسر پیشرو دیزهای معرفی شده که با مسئولان تیم تحقیقاتی دولت مرکزی از شب حادثه میگوید، او تصویر یک خانه و خوانواده عادی را به تصویر میکشد. این رسانهها در حالی از کشته شدن تمام "اعضای خوانواده" سخن میگویند که این پرسش را بی پاسخ گذاشتهاند که چگونه این زن توانسته از ضربات چندین موشک جان سالم به در برده و حتی آنقدر زخمی نشده که پس از ساعاتی لب به سخن گشوده و به عربی و انگلیسی از وقایع شب حادثه بگوید! و حتی این رسانه ها تصویری از اجساد کودکانی که مدعی شده اند در شب حادثه در خانه بوده و کشته شده اند منتشر نکردند!
با وجود تمامی این شبهات و بسیاری دیگر پرسشهای بیپاسخ مانده در ارتباط با روایت رسانههای کردی، این تبلیغات اکنون در سخنان و مواضع مقامات رسمی دولت مرکزی نیز بازنشر میشود به صورتی که قاسم الاعرجی، مشاور امنیت ملی و بالاترین مقام امنیتی عراق روز پس از واقعه از طریق انتشار پستی در X (توئیتر سابق) مدعی شد:
«ما شب گذشته با همراهی اعضای کمیته تحقیق از محل سکونت تاجر مورد هدف در اربیل بازدید کردیم و مشخص شد که ادعای هدف قرار دادن مقر موساد بی اساس است. ما به جلسات با نهادهای امنیتی منطقه ادامه میدهیم و گزارشی را به فرمانده محترم کل قوا ارائه خواهیم کرد.»
حتی فعالیت اتاقهای فکر و دستهای پشت پرده به تحریک مقامات سیاسی بسنده نکرده و به دنبال تحریک افکار عمومی مردم عراق با تبلیغ کمپینی تحت عنوان #خلوها_تخيس (بگذارید خراب شود) روی آورده اند.
اتاق بازرگانی و صنایع اربیل در اعتراض به حملات موشکی سپاه پاسداران ایران به این شهر، خواستار تحریم محصولات ایرانی شد
گیلان حاجی سعید رئیس اتاق بازرگانی در اظهارات محلی گفت: این منطقه کالاهای زیادی از جمله مواد صنعتی و محصولات بهداشتی و پزشکی از ایران وارد میکند اما اکنون گزینههای دیگری وجود دارد.
در مقابل ایران به این ادعاها و اعتراض مقامات بغداد در مورد نقض حاکمیت ملی این کشور پاسخ داده و روز دوشنبه (2 بهمن) ناصر کنعانی سخنگوی وزارت امور خارجه ضمن بیان اینکه تهران اظهارات مقامات عراقی را شنیده و مواضع خود را نیز به طرف عراقی ارائه کرده است، افزود: «اقدام ایران نسبت به مقر امنیتی اسرائیل در اربیل اقدامی در راستای برخورد با متجاوزین به امنیت ملی ایران بوده و نه اقدامی علیه عراق و امنیت و حاکمیت آن، ایران بارها هشدارهای لازم را به مقامات عراق داده و گفتیم که تامین امنیت ملی ایران خط قرمز ما هست».
اگرچه با این سخنان سخنگوی وزارت خارجه مشخص میشود که جمهوری اسلامی شواهد و مستندات فعالیت موساد در مقر جاسوسی منهدم شده در اربیل را با عراقیها در میان گذاشته و حمله چند روز قبل صهیونیستها به مستشاران نظامی ایران در سوریه بیانگر آن است که سپاه ضربه دردناکی به توان عملیاتی موساد در عراق وارد کرده است، اما با این حال برای اثبات همکاریهای نزدیک حزب دموکرات کردستان عراق با رژیم صهیونیستی، تاریخ مهمترین شاهد ماجراست.
تاریخچه روابط بارزانیها و اسرائیل
از نظر تاریخی، اسرائیل روابط آشکار و پنهان دیرینه و حتی نزدیکی با سران احزاب استقلال طلب کرد در عراق داشته است.
روابط رژیم صهیونیستی و رهبران کرد عراق در سطح بالایی از محرمانه بودن انجام شده است و از زمان جنگ شش روزه در سال 1967 عمیق و گسترش یافته است. ملا بارزانی رهبر کردها حداقل دو بار (در سالهای 1968 و 1973) به سرزمینهای اشغالی سفر و با لوی اشکول نخستوزیر وقت و مقامات بلندپایه اطلاعاتی صهیونیستها ملاقات کرده است.
برملا شدن این روابط موجب شده بود تا در سال 1966، عبدالعزیز العقیالی، وزیر دفاع وقت عراق، کردهای عراق را به تلاش برای ایجاد «اسرائیل دوم» در منطقه مورد خطاب قرار دهد.
در اوایل دهه 1950 میلادی در جریان تلاشهای گسترده آژانس یهود برای انتقال یهودیان از سراسر جهان به سرزمینهای فلسطینینشین ، رهبران کرد عراقی نقش مهمی در انتقال یهودیان عراق به اسرائیل ایفا کردند. یهودیانی که در اواخر دهه 1960 گریختند، نقل میکنند که چگونه مسعود بارزانی، پسر ملامصطفی بارزانی، که بعداً در سال 2005 رئیسجمهور اقلیم کردستان شد، شخصاً به قاچاق آنها از کوهها کمک کرد.
پروفسور بنژیو می نویسد که یهودیان کرد «سفیران عالی برای کردهای عراق شدند و آرمان خود را در میان مردم اسرائیل تبلیغ کردند. برای مثال، پس از سرکوب قیام کردها در سال 1991 توسط صدام حسین، جامعه کرد در اسرائیل که در آن زمان 100000 نفر تخمین زده می شد، عملیات امدادرسانی گسترده ای را برای کردهای عراق ترتیب داد. آنها همچنین در مقابل نخست وزیر اسحاق شامیر تظاهراتی ترتیب دادند و از آمریکا خواستند از کردها در برابر صدام محافظت کند».
برنامههای تجزیه طلبانه خاندان بارزانی و نزدیکی این خاندان به صهیونیستها حتی تا آنجا پیش رفته بود که کردهای عراق به بخشی از استراتژی دکترین پیرامونی دیوید بن گوریون نخست وزیر سابق اسرائیل تبدیل شوند. « بر اساس این استراتژی اسرائیل باید به دنبال اتحاد و روابط دوستانه با کشورهای غیر عرب خاورمیانه، از جمله ترکیه، ایران، اتیوپی، و همچنین اقلیتهای قومی و مذهبی مانند کردها و مارونی ها در لبنان بود.
تحکیم روابط بین اسرائیل و کردهای عراق با شروع شورش کردها که به نام شورش بارزانی ها علیه رژیم عراق نیز شناخته می شود، آغاز شد که از سال 1961 تا 1970 ادامه یافت.
شورش کردها با چالش های جدی مواجه شد و ملامصطفی از صهیونیستها کمک خواست. در نتیجه، یک تیم از طرف بارزانیها به سرزمینهای اشغالی سفر کرد و با لوی اشکول، نخست وزیر وقت و شیمون پرز، رئیس وقت حزب کارگر رژیم، دیدار کرد. این دیدار به اعزام یک تیم اسرائیلی به سرپرستی روون شیلوآه، که بعدها رئیس موساد شد، به کردستان عراق انجامید.
در آن دوران به شدت تلاش شد این رابطه محرمانه باقی بماند و پس از جنگ شش روزه 1967، که در آن ارتشهای مشترک عربی، شامل ارتش عراق، شکست تحقیرآمیزی از ارتش اسرائیل متحمل شدند، روابط عمیقتر و گستردهتر نیز شد.
به نوشته محققان صهیونیستی، مسعود، پسر ملا مصطفی و دیگر رهبران کرد عراقی در طول دههها بارها از اراضی اشغالی دیدن کردهاند و در مقابل مقامات اسرائیلی نیز مکرراً از اقلیم کردستان بازدید می کردند و بنا بر گزارش ها، موساد در دهه های 1960 و 1970 پایگاه هایی در کردستان عراق ایجاد کرد.
سرتیپ تزوری ساگی یکی از اولین عوامل اسرائیلی موساد بود که در سال 1965 برای آموزش نیروهای پیشمرگه وارد کردستان شد. ساگی حدود دو سال در این منطقه ماند و با ملا مصطفی جلسات منظم داشت. ساگی در مقاله ای که در نیویورک تایمز (29 سپتامبر 2017) منتشر شد، اینگونه میگوید: "من یک کرد میهن پرست شدم و بسیاری از سربازان اسرائیلی و عوامل موساد نیز احساسات مشابهی نسبت به کردهای عراق دارند".
روابط بین دو طرف برای اولین بار در 29 سپتامبر 1980 به طور رسمی برملا شد، یعنی زمانی که مناخیم بگین نخست وزیر رژیم صهیونیستی اعتراف کرد که اسرائیل از کردها "در طول قیام آنها علیه عراقی ها در 1965-1975" حمایت می کرده است.
پس از سقوط رژیم بعث صدام حسین در سال 2003، زمینه ژئوپلیتیک روابط کردهای عراق و اسرائیل به طور چشمگیری تغییر کرد و کردها عملاً یک حکومت خودگردان کردی ایجاد کردند و به سمت تعمیق روابط با رژیم صهیونیستی پیش رفتند.
در سال 2005، مسعود بارزانی، رئیس وقت حکومت اقلیم کردستان، آشکارا خواستار برقراری روابط دیپلماتیک با اسرائیل شد. در سال 2008، جلال طالبانی، رئیس جمهور وقت عراق و رئیس فقید اتحادیه میهنی کردستان (PUK) در جریان کنفرانسی در یونان آشکارا ایهود باراک وزیر دفاع اسرائیل را در آغوش گرفت. این اقدام وقتی با اعتراض مردم و قانونگذاران عراقی مواجه شد، طالبانی در پاسخ گفت که او این کار را به عنوان یک کرد و به عنوان رئیس حزب اتحادیه میهنی کردستان انجام داده است نه به عنوان رئیس جمهور عراق.
اسرائیل همچنین روابط اقتصادی خود را با کردستان حفظ کرده و با وجود مخالفت های دولت مرکزی عراق در بغداد، نفت این منطقه را با واسطهگری ترکیه خریداری میکند. پیشتر فایننشال تایمز در گزارشی به سرمایهگذاری بسیاری از شرکتهای اسرائیلی در بخشهای انرژی، زیرساختی و پروژه های ارتباطی در کردستان عراق، علاوه بر ارائه آموزش های امنیتی و خرید نفت، پرداخته بود.
بر اساس گزارش های مطبوعاتی، از جمله آنچه در فایننشال تایمز در سال 2018 منتشر شده است، رژیم صهیونیستی در آن برهه تقریباً به طور کامل به نفت وارداتی از اقلیم کردستان عراق وابسته بود و تا 75 درصد واردات نفت رژیم به اقلیم کردستان عراق اختصاص داشت.
برگزاری همهپرسی استقلال کردستان در 25 سپتامبر 2017 صفحه جدیدی از حمایتها و روابط پشت پرده خانوان بارزاتی با رژیم صهیونیستی را برملا کرد. در آن دوران نیز نتانیاهو گفت: «(اسرائیل) از تلاش های مشروع مردم کرد برای دستیابی به کشور خود حمایت می کند.»
در نتیجه این نزدیکی روابط، رهبران اقلیم اجازه داده و حتی سازماندهی کردند تا پرچم های رژیم صهیونیستی به طور مکرر به عنوان نماد اتحاد یهودیان و کردها در تجمعات به اهتزاز درآید. این امر موجب گردید تا در اواخر سال 2017، پارلمان عراق قانونی را تصویب کند که بر اساس آن برافراشتن پرچم رژیم صهیونیستی به صورت علنی جرم محسوب شود.
جرم انگاری روابط با رژیم صهیونیستی یکبار دیگر در سال 2022 تکرار شد که نشان داد ماجرای اختلافات اقلیم و دولت مرکزی در مورد روابط پشت پرده حکام اربیل با صهیونیستها سر دراز دارد و موضوعی نیست که با پروپاگاندای رسانهای این روزهای بارزانیها بتوان آن را ماست مالی کرد. پارلمان با 275 رای از مجموع 329 عضو، قاطعانه به این مصوبه رای داد تا نشاندهنده عمق مخالفت عراقیها با روابط خاندان بارزانی با صهیونیستها باشد.
یکی از مفاد کلیدی این قانون با عنوان «جرمسازی عادیسازی و برقراری روابط با رژیم صهیونیستی» هرگونه همکاری سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فنی، فرهنگی، ورزشی و علمی با اسرائیل را تحت هر شرایطی غیرقانونی میشمرد.
در سپتامبر 2021، اربیل، میزبان کنفرانسی با موضوع عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی بود. حدود 300 تن از افراد بانفوذ، از جمله رهبران قبایل عرب عراق و قانونگذاران، در این نشست شرکت کردند. این کنفرانس در حالی برگزار شد که دو کشور عربی، امارات و بحرین، در حال برقراری روابط با رژیم صهیونیستی بودند و مراکش و سودان هم اعلام کردند که به پیمان ابراهیم میپیوندند.
این موضوع بلافاصله خشم افکار عمومی و بخشی از نخبگان و جریانهای سیاسی عراق در پی داشت. از نظر فنی، عراق و رژیم صهیونیستی هنوز در وضعیت جنگی هستند. ارتش عراق در جنگ های مهمی علیه اسرائیل (1948، 1967 و 1973) شرکت کرد. همچنین صهیونیستها مهمترین متهم بمباران راکتور هسته ای عراق تقریباً در سال 1981 هستند.
جالب آنکه حتی در آن برهه هم رهبران اقلیم تلاش نکردند تا منکر ماجرا شوند و عرفات کرم، از مشاوران نزدیک مسعود بارزانی، در اظهارنظری گفت: «پیش بینی می کنم که قانون ضد اسرائیلی شکاف بین بغداد و اربیل را بیشتر خواهد کرد. رای موافق کردها به این معنی نیست که اربیل در حال پیوستن به گروه کُر علیه اسرائیل است بلکه، به دلیل فشارهای سیاسی، تصمیم بله (رای به قانون ضدعادیسازی) گرفته شد».
به سینه زدن سنگ حاکمیت در برابر مدافع حاکمیت عراق
اما حتی این سابقه دور و دراز و کاملا روشن هم نتوانسته در این روزها دیوار حاشای رهبران اقلیم و حتی برخی از سیاستمداران عراقی زاویه دار با جمهوری اسلامی را کوتاه کند و بجای جبران مافات به فرافکنی و پیش کشیدن بحث استقلال و نقض حاکمیت ملی و سرزمینی روی آورده اند.
تنها با نگاهی به سالهای نه چندان دور و باز کردن پرونده ظهور داعش و وضعیت آشفته امنیتی و سیاسی و اجتماعی عراق پس از این رویداد، واقعیت برای هر ناظر بیرونی کاملاً مسجل میشود که جمهوری اسلامی اولین و مهمترین بازیگر منطقه ای و بین المللی بود که به دفاع از حاکمیت سرزمینی و یکپارچگی ارضی و امنیت ملی عراق شتافت. جالب آنکه در اوایل ظهور داعش و جولان این گروهک تروریستی در خاک عراق، اقلیم کردستان در لیست اولین اهداف خلافت خودخوانده ابوبکرالبغدادی برای توسعه قلمرو امپراتوری خیالی جهنمی این گروه بود.
گزارشهای زیادی از روایت روزهای بسیار سخت رهبران اقلیم در هنگامه پیشروی سریع داعش به سمت اربیل نقل شده و اینکه چگونه رهبران کشورهای غربی و عربی و صهیونیستها همگی دست رد به سینه مسعود بارزانی زدند و در این وانفسای وحشت عمومی و فرار مردم کرد به سوی کوهها و بیابانها، این حاج قاسم بود که بنا بر تکلیف دینی و احساس مسئولیت انسانی در برابر برادران کرد خود شخصاً برای سازمادهی و انتقال تجهیزات به منطقه اعزام شد و توانست از تکرار تراژدی سنجار و کشتار ایزدیها جلوگیری کند.
از طرف دیگر در قائله برگزاری رفراندوم که میتوانست به یک بحران بزرگ منطقه ای و جنگ گسترده داخلی در عراق تبدیل شود، جمهوری اسلامی تمام قد از حفظ یکپارچگی ارضی و حاکمیت سرزمینی عراق دفاع کرد.
بر همین اساس می توان دریافت که احترام به استقلال و حاکمیت ملی عراق از اصول راهبردی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در قبال تحولات این کشور بوده و تهران تضعیف حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهای همسایه بویژه عراق را به عنوان تهدیدی در محیط امنیتی خود برمیشمرد.
اما با این حال عراق در سالهای اخیر سرمنشا برخی از تهدیدات امنیتی برای منافع ملی و امنیت سرزمینی ایران بوده است که از آن جمله حضور و فعالیت گروهکهای تجزیه طلب و تروریستی در خاک اقلیم کردستان عراق و همچنین حضور تشکیلاتی موساد زیر چتر حمایتی حضور نظامی آمریکا در شمال عراق میباشد که این همکاری شوم به اقدامات خرابکارانه بسیاری از جمله ترور دانشمندان هستهای ایران نیز انجامید.
ایران این موضوع را بارها به مقامات عراقی گوشزد کرده که باید به تعهدات خود در پیمان امنیتی میان دو کشور پایبند بوده و منابع تهدید علیه منافع ملی ایران را از بین ببرند. برای مثال در 21 مه 2023، اسماعیل خطیب وزیر اطلاعات ایران گفت که نیروهای امنیتی ایران «چندین جاسوس کرد-عراقی را که با اسرائیل همکاری میکردند و سعی داشتند از مرزهای غربی ایران عبور کنند» بازداشت کردهاند. وی هشدار داد: در صورت ایجاد ناامنی برای جمهوری اسلامی، هرگونه اقدام در مرزها با واکنش قاطع مواجه خواهد شد.
اگر مقامات عراقی به هشدارهای اینچنینی که میتوان آن را به عنوان اتمام حجت با دولت بغداد به حساب آورد توجه و اهتمام کافی را انجام میدادند طبیعتاً وضعیت میتوانست به گونه ای دیگر رقم بخورد. بنابراین اقدام ایران را نباید اقدامی در جهت ضربه زدن به حاکمیت ملی عراق تفسیر کرد بلکه تهران یکی از منابع اصلی تهدیدزا را از میان برداشت و مطمئناً مردم کرد عراق و سایر اقوام عراقی که ریشه های مشترک دینی و زبانی و فرهنگی زیادی با ایران دارند حضور و فعالیت صهیونیستها در خاک کشورشان را تاب نمیآوردند و در صورت برملا شدن حقیقت نوک پیکان انتقادات را به سمت مقامات اربیل و بغداد برخواهند گرداند.