الوقت- هرچند شورش شبهنظامیان واگنر به رهبری یوگنی پریگوژین علیه دولت روسیه در کمتر از 24 ساعت خنثی شد، اما ابعاد مختلف این ماجرا هنوز مغفول مانده و روایتهای زیادی درباره این اقدام مسلحانه بیان شده است.
درحالی که ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، غربیها را پشت پرده اصلی واقعه و طراح کودتا علیه دولت خود دانست و از توطئهای خارجی برای ایجاد جنگ داخلی خبر داد، اما غربیها این ادعاها را کاملاً رد کرده و در اوایل واقعه حتی از اظهارنظر مستقیم در مورد آنچه که داخل روسیه جریان داشت، اجتناب کردند، و پس از پایان ماجرا هم مواضعی مبهم و دوپهلو اتخاذ گرفتند.
از یک طرف، غربیها از اینکه کودتای پریگوژین ضعف ساختاری و قدرت نظامی روسیه را نشان داد ابراز خوشحالی میکنند اما از طرف دیگر، از روی کار آمدن واگنر را تهدیدی برای موجودیت خود میدانند که باید جلویش گرفته شود. قسم اول مواضع نشانگر چشم امید غربیها به درگیر شدن روسها با بیثباتی است اما قسم دوم میخواهد بگوید که بیثباتی روسیه را نمیخواهند! مواضعی کاملاً متناقض.
برخلاف ادعای آمریکاییها، روزنامه نیویورک تایمز در گزارشی نوشت که مقامات واشنگتن یک روز قبل از ورود نیروهای واگنر به روستوف، از این مسئله آگاه بودند ولی از افشای این اطلاعات خودداری کردند زیرا بیم آن داشتند که پوتین، غرب را به طراحی کودتا در این کشور متهم کند.
برای مثال گفته میشود آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا در یک پیام اضطراری به پرسنل وزارت خارجه این کشور گفته بود که در مورد تحولات اخیر در روسیه موضعگیری نکنند اما پس از فروکش کردن شورش واگنریها، مدعی شد که اقدام اخیر واگنر از بیثباتی مضاعف در دولت پوتین خبر میدهد و میتواند فرصتی باشد برای اوکراین تا مناطق از دست رفتهاش را پس بگیرد.
ینس استولتنبرگ، دبیرکل ناتو هم شورش واگنرها را یک مسئله داخلی روسیه اعلام کرد.
برخی رهبران غرب هم برای اینکه خودشان را از دست داشتن در این ماجرا تبرئه کنند، اظهاراتی را مطرح کردند که نشان میدهد از قدرت گیری شورشیان در مسکو نگران هستند.
جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنانی از وقوع بیثباتی در روسیه که یک قدرت هستهای است، ابراز نگرانی کرد و گفت:«واگنر هیولایی است که پوتین خودش ایجاد کرد و آن هیولا اکنون علیه سازندهاش قد علم کرده است. روسیه اکنون بهدلیل بیثباتی سیاسی به یک قدرت هستهای خطرناک تبدیل شده است».
یکی از علل تلاش واشنگتن و اروپا برای اثبات عدم نقش آفرینی در قائله واگنر، حمایت بسیاری از کشورها از جمله چین و ترکیه و کشورهای عرب خلیج فارس از رهبری روسیه در برابر شورشیان واگنر بود. زیرا، اگر غربیها رسما از اقدامات واگنر حمایت میکردند، این تصور در ذهن حاکمان کشورهای متحد آمریکا هم تداعی میشد که ممکن است در آینده آنها نیز به چنین سرنوشتی دچار شوند و این مسئله سبب میشد تا دید منفی نسبت به سیاستهای کاخ سفید در بین متحدان ایجاد شود، و در آینده هر گونه اقدام ضد امنیتی علیه حکومت را از چشم واشنگتن ببینند. همانگونه که دولت ترکیه در کودتای نافرجام 2016، مقامات کاخ سفید را به دست داشتن در این توطئه متهم کرد.
مقامات ناتو سعی کردند پای خود را از ماجرای واگنر کنار بکشند تا از زیر بار فشارهای بینالمللی خلاص شوند اما تجربه چند دهه اخیر در نظام بینالملل نشان داده که منشا بسیاری از بحرانهای منطقهای به خاطر دخالتهای آمریکا و ناتو است. در بحران اوکراین هم که غربیها مدعی هستند روسیه این جنگ را شروع کرده است اما بذر تنش در این کشور را از سالها پیش آمریکاییها کاشته بودند. انقلاب نارنجی اوکراین که در سال 2005 به وقوع پیوست بخشی از پروژه انقلابهای رنگی آمریکا در جمهوریهای شوروی سابق بود که در نهایت آتش جنگ در این کشور را شعلهور کرد. در سال 2013 هم آمریکا با دامن زدن به اعتراضات داخلی در اوکراین با هدف روی کار آوردن دولتی غربگرا، کییف و مسکو را در برابر هم قرار داد که در نهایت صبر روسها لبریز شد و برای از بین بردن تهدیدات ناتو، اقدام نظامی را تنها چاره کار دانستند.
با اینکه آمریکاییها از قدرت گیری واگنر ناامید شدهاند اما نوع اظهارات مقامات کاخ سفید بیانگر این است که پروژه بحران سازی داخل روسیه در آینده کلید ادامه خواهد داشت. همانگونه که بلینکن در سخنانی گفت:«اقدام واگنر نشان از شکافهای عمیق دارد و نمیتوانیم تخمین بزنیم که نتیجه این شکافها چه خواهد شد، اما میدانیم که پوتین در هفتهها و ماههای آتی باید جواب خیلی از سؤالات را بدهد. شکافهایی را دیدهایم که قبلاً وجود نداشت و ناآرامی در روسیه ممکن است هفتهها یا ماهها ادامه داشته باشد و هنوز فصل پایانی را ندیدهایم». جان کربی، هماهنگ کننده ارتباطات راهبردی شورای امنیت ملی آمریکا هم درباره موضوع شورش گروه واگنر گفت:«هنوز برای نتیجه گیری در مورد این موضوع زود است و نمیدانیم این پایان تحولات در روسیه است یا خیر».
مقامات غربی سعی دارند اینگونه وانمود کنند که روسیه به دلیل جنگ اوکراین، از درون دچار اختلاف شده و لزومی ندارد که ناتو گروههای مخالف را تحریک کند و با اینگونه مواضع سعی دارند تا هر گونه اقدامی در آینده را به کشمکشهای داخلی ارتباط دهند که غرب مداخلهای در آن ندارد. حتی واگنری که چشم و امید غربیها برای تضعیف روسیه بود، قرار است تا چند روز دیگر منحل شود و این بار هم تیر آمریکا و متحدانش برای ضربه زدن به مسکو به سنگ خورد.
باتوجه به اینکه غربیها نتوانستهاند در اوکراین موفقیتی کسب کنند و توان لازم را هم برای شکست روسیه ندارند، لذا به شکافهای داخلی روسیه چشم دوختهاند.
آمریکا در دو دهه گذشته تلاش زیادی کرده با دامن زدن به اعتراضات ضد دولتی، حاکمانی همسو با خود را در کرملین روی کار بیاورد و تمرکز بر شکاف در روسیه، در فاصله 20 ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری روسیه بیش از پیش در دستورکار قرار خواهد گرفت. همانگونه که مقامات کرملین هم اخیرا گفتهاند که واشنگتن قصد دارد در انتخابات ریاست جمهوری روسیه مداخله کند.