در چند سال اخیر نه تنها تصور منجیگرایی از ارتش آمریکا نزد شهروندان اقلیم رنگ باخته، بلکه بخشی بزرگ از شهروندان نمایندگان و نظامیان این کشور را به عنوان عاملی برای شکست و ناامنی خود ارزیابی میکنند
الوقت - در شرایطی که پایان سال 2021 به عنوان موعد نهایی خروج نهایی نظامیان آمریکایی تعیین شد و بخشی از این توافق نیز اجرایی گردید، مقامات سیاسی حکومت اقلیم کردستان به صورت آشکار و پنهان از باقی ماندن این نظامیان اشغالگر حمایت کردهاند. با این وجود، اخیرا رسوایی بزرگ یکی از شهروندان آمریکایی در اقلیم ضربه بزرگی را به رویکرد در پیش گرفته حاکمان اربیل در قبال واشنگتن وارد کرده است.
ماجرا ازاین قرار است که وزارت دادگستری آمریکا در 18 فوریه 2022 (29 بهمن 1400) در بیانیهای از بازداشت آقای راس راجیو ۵۳ ساله به اتهام ربودن و شکنجه کردن یکی از شهروندان اقلیم کردستان عراق خبر داده بود. بر اساس این اطلاعیه این شهروند آمریکایی که به معامله غیر قانونی سلاح در عراق نیز متهم شده، به نیروهای کرد دستور داده بود ضمن ربودن این شهروند به او صدمه فیزیکی و روحی وارد کنند.
شواهد امر حاکی از آن است که راجیو در سال ۲۰۱۵ به دنبال ایجاد کارخانه ساخت سلاح در اقلیم کردستان عراق بوده و یکی از کارمندان او نگران این مسئله بوده است. در نتیجه راجیو به سربازان کّرد دستور داده این شهروند معترض را بربایند تا دیگران جرات دخالت در پروژه اش را نداشته باشند. سربازان کرد عراق این شهروند کرد را به مدت ۳۹ روز در مجموعه نظامی خود بازداشت کردند و آقای راجو بارها او را تحت بازجویی قرار داده و دستور شکنجه او را صادر کرده بود. ربایندگان او را تهدید کرده بودند که یکی از انگشتانش را قطع خواهند کرد.
وزارت دادگستری آمریکا این شهروند آمریکایی را متهم کرده است که خود شخصا، حداقل یکبار با انداختن کمربند دور گردن شهروند کرد، او را شکنجه کرده است. دادگستری آمریکا راجیو را به نقض حقوق بشر متهم کرده اما اکنون تبعات این رخداد و ابعاد پنهان عدم محاکمه چنین شخص جنایتکاری در دادگاههای عراقی اهمیت ویژه پیدا کرده است.
کاپیتولاسیون پنهان واشنگتن در عراق
بدون تردید، عدم محاکمه یک مدیر شرکت آمریکایی در نظام قضایی عراق و ارجاع محاکمه او به وزارت دادگستری به دادگاههای آمریکا را میتوان تداومی بر کاپیتولاسیون پنهان واشنگتن در سالهای بعد از 2003 مورد ارزیابی قرار داد. طی تمامی سالهای بعد از 2003، نیروهای خارجی به خصوص نظامیان آمریکایی با کشتار غیرنظامیان در عملیاتهای هوایی، ایجاد بازداشتگاههای خصوصی، تجاوز جنسی، یورش به منازل افراد عادی و شخصیتهای سیاسی و همکاری با مافیای مواد مخدر و گروههای تروریستی امنیت جانی و مالی شهروندان عراقی را مورد تهدید قرار میدادند اما محاکمه این نظامیان از موضوعیت و صلاحیت دادگاههای عراقی خارج بود.
در سالهای پس از 2007 نیز در جریان مذاکرات واشنگتن و بغداد برای انعقاد «توافقنامه سیاسی، امنیتی و اقتصادی» امتیازات ویژهای را به صورت محرمانه دریافت کرد که میتوان از آن به عنوان قوانین کاپیتولاسیون یاد کرد. بر اساس مفاد محرمانه این توافق که در سال 2009 به تایید نهای طرفین رسید، دولت عراق یا ادارات قضایی عراقی حق بازخواست نیروها و افراد آمریکایی را ندارند و این مصونیت حتی شرکتهای امنیتی، غیرنظامی، نظامی و پشتیبانی وابسته به ارتش آمریکا را شامل می شود. حتی فراتر از این موضوع دولت عراق صلاحیت نیروهای آمریکایی را تعیین نمی کند و حق ندارد آمد و شد این نیروها، مساحت منطقه تحت سلطه پایگاه های نظامی یا مسیرهای آنها را تعیین و محدود کند.
سواستفاده از رغبت کردها به باقی ماندن نظامیان آمریکایی در اقلیم
ارجاع پرونده جنایت «راجیو» به وزارت دادگستری آمریکا را میتوان نمود بارز تداوم این حق ناعادلانه و خلاف استقلال ملی کشور عراق دانست. در واقع، دولت آمریکا به وضوح نسبت به خواست عمومی شهروندان عراقی مبنی بر ضرورت اخراج نظامیان خارجی به ویژه آمریکاییها و نیز محاکمه جنایتکاران خارجی در نظام قضایی عراق آگاه است.
اما بر خلاف این خواسته، هم اکنون شاهد هستیم که آمریکاییها موضوع جنایت شخصی به نام راجیو را که تنها یکی از معدود نمونههای فراوان این دست از جنایتها است را به کشور خود ارجاع دادهاند. در این میان نکته قابل توجه این است که تا کنون حکومت اقلیم و نیز مقام سیاسی این منطقه فدرال، هیچگونه موضعگیریای نسبت به این رخداد نداشتهاند. در حقیقت، سیاسی کاری رهبران سیاسی کرد و امید واهی آنها به جلب حمایت واشنگتن موجب شده که همچنان واشنگتن از رغبت ویژه کردها نسبت به باقی ماندن نظامیان آمریکا در مناطق تحت کنترل خود سواستفاده کرده و سیاستمداران اقلیم را مجبور به سکوت کنند.
وارد شدن لطمه به وجهه آمریکاییها در میان کردهای عراق
در ماهها و سالهای ابتدایی بعد از 2003 که عراق توسط ارتش آمریکا و متحداناش اشغال شده بود، بخشی بزرگ از جامعه و شهروندان اقلیم کردستان، واشنگتن و جرج بوش (رئیسجمهور وقت آمریکا) را در مقام منجی خود بازنمایی میکردند. در این مقطع کردها به شدت حامی آمریکاییها بودند و در سطحی گسترده نسبت به تداوم حضور واشنگتن رغبت داشتند. در ابتدای امر نکته مهم این بود که چنین خواستی تنها در سطح رهبران سیاسی نبود بلکه کلیه افکار عمومی اقلیم آمریکاییها را همچون نجاتبخش خود از دیکتاتوری صدام حسین میدیدند.
اما در سالهای اخیر به ویژه پس از ظهور داعش، شاهد چرخش بزرگ افکار عمومی اقلیم کردستان نسبت به سیاستها و تداوم حضور نظامیان آمریکا در کشور عراق به ویژه در مناطق اقلیم هستیم. در چند سال اخیر نه تنها تصور منجیگرایی از ارتش آمریکا نزد شهروندان اقلیم رنگ باخته، بلکه بخشی بزرگ از شهروندان نمایندگان و نظامیان این کشور را به عنوان عاملی برای شکست و ناامنی خود ارزیابی میکنند. در میانه چنین موجی از دگردیسی در نگاه افکار عمومی آمریکا به حضور واشنگتن، رخداد اخیر که به وضوح نقش جنایتکارانه راجیو را اثبات میکند، لطمهای بزرگ را به وجهه آمریکاییها در میان افکار عمومی اقلیم کردستان عراق وارد کرده است.