در هر لحظه و مکانی که منافع آنها ایجاد کرده باشد، غربیها فیگور حقوق بشری را اتخاذ کردهاند اما در هر مقطعی که منافع آنها ایجاد نکند مفهوم حقوق بشر را اساساً نادیده حتی وارونه جلوه میدهند. به عبارت دقیقتر، کشورهای غربی در یک مسئله مشخص روایت وارونهای را از حقوق بشر ارائه میدهند که نماد بارز آن را میتوان در موضوع حقوق کودکان در کشور یمن مشاهده کرد.
به گزارش «الوقت» با گذشت حدود 10 سال از آغاز بحران در یمن همچنان فجایع انسانی در این کشور در سطحی قابل توجه ادامه دارد. اخیرا نیز صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) اعلام کرد که ۱۱.۳ میلیون کودک در یمن به کمکهای بشردوستانه نیاز دارند. این سازمان در گزارش اخیر خود اعلام کرد که یمن در طول سالهایی که با جنگ خونبار روبه روست، از بدترین بحران انسانی در جهان رنج میبرد، به طوری که ۲۰.۷ میلیون نفر یا حدود ۷۱ درصد از کل جمعیت نیاز به کمکهای بشردوستانه دارند.
فاجعهای انسانی در تضییع حقوق کودکان به عمق کل کشور یمن
گزارش اخیر صندوق کودکان ملل متحد در شرایطی است که پیشتر سازمان ملل بارها نسبت به در خطر بودن امنیت و جان کودکان یمنی هشدار داده بود. این سازمان در اوایل ماه ژوئیه در گزارشی هشدار داد که تحصیل بیش از شش میلیون کودک در یمن در خطر است و آنها با خطر محرومیت از تحصیل روبرو هستند در حال حاضر بیش از دو میلیون کودک سن مدرسه در یمن به هر از تحصیل جا ماندهاند. یونیسف قبلاً هم اعلام کرده بود که ۸.۱ میلیون کودک یمنی به دلیل درگیری در این کشور نیاز به کمک آموزشی فوری دارند و در توئیتی در توئیتر خود نوشت: این افزایش قابل توجهی در مقایسه با حدود ۱.۱ میلیون کودک قبل از جنگ است.
نکته قابل توجه در باره یمن آن است که سازمان ملل در حالی نام انصارالله را در فهرست ناقضان حقوق کودکان درج کرده است که از سوی دیگر عربستان به عنوان کشور متجاوز علیه یمن دارای سیاه ترین کارنامه حقوق بشری و جنایات جنگی است. براساس آماری که سازمان یونیسف سال گذشته منتشر کرد، بیش از 2500 مدرسه در طول جنگ تعطیل شدند و دو سوم از این مدارس در اثر حملات موشکی ﺁسیب دیدهاند و 7 درصد از مدارس هم به عنوان پناهگاه برای ﺁوارگان استفاده شده است.
یونیسف با اشاره به وضعیت وخیم کودکان در یمن از جمله درگیریهای جاری، فجایع طبیعی (سیل)، بیماریهای گسترده (وبا، سرخک، فلج اطفال) و فقر اعلام کرد بیش از دو میلیون کودک یمنی از تحصیل محروم شدهاند و 5 میلیون 800 هزار کودک را که پیش از همهگیری کووید 19 در مدرسه ثبت نام کردهاند، در معرض خطر قرار گرفتهاند. همچنین در اثر جنگ و محاصره همه جانبه یمن از سوی ائتلاف سعودی، حقوق معلمان در 11 استان پرداخت نمیشود.
همچنین بر اساس گزارشهای موجود و بنابر اعلام مرکز حقوقبشری یمن از سال 2015 تا سال 2020 بیش از 7227 کودک در نتیجه حملات وحشیانه صهیونیستها به مناطق مختلف یمن کشته یا زخمی شده اند، علاوه بر اینکه جنگ و ناامنی و عدم اطمینان نسبت به آینده شرایط روانی و اوضاع نابسامانی را برای کودکان رقم زده که همواره در معرض خطر حملات هوایی قرار دارند. گزارش دیگر منتشر شده از سوی یونیسف تاکید دارد که حدود دو و نیم میلیون کودک یمنی در معرض تهدیدات روزافزون شامل بیماری سوء تغذیه قرار دارند.
از سوی دیگر برنامه جهانی غذا و سازمان فائو و صندوق کودکان ملل متحد (یونیسف) و سازمان جهانی بهداشت به عنوان چهار آژانس تحت نظارت و مدیریت سازمان ملل متحد در گزارشی مشترک اعلام کردند: دست کم 400 هزار کودک زیر پنج سال یمنی در سال 2021 در صورت تداوم شرایط موجود بر اثر گرسنگی جان خود را از دست خواهند داد. حتی آنتونیو گوترش در سال 2020 اقرار کرده بود که کودکان یمن در معرض خطرات بهداشتی متعددی قرار دارند و هر 10 دقیقه یک کودک یمنی به سبب نزاع یا بیماری جان خود را از دست میدهد. مجموع این گزارشها بدین معنی است که عمق فاجعه حقوق بشری علیه کودکان یمنی، به وسعت تمام جامعه یمن است و تنها مربوط به یک گستره خاص در شمال یا جنوب این کشور محدود نمیشود.
کودکان یمن قربانی معیارهای دوگانه حقوق بشر غربی
کشورهای غربی چندین دهه با شعار دفاع از حقوق بشر، دموکراسی، آزادی بیان، حقوق زنان، حقوق کودکان و... ارزشهای خود را همچون پتکی بر سر جهانیان کوبیدهاند. از نگاه آنها تنها راه گریز جهان از سایه جنگ تنش و مشکلات موجود اتکای به ارزشهای لیبرال دموکراسی است. غربیها طی سالهای بعد از پایان جنگ جهانی دوم و متعاقب آن آغاز جنگ سرد ،در قالب تهیه منشور جهانی حقوق بشر ایجاد نهادهای مختلف در سازمان ملل دائماً دفاع از شعارهای رسانی و حقوق بشری اصرار داشتند. طی دهه های متمادی، این کشورها خواستار ترویج و گسترش دموکراسی انتخاباتی و استقرار نظامهای لیبرال دموکرات در دیگر کشورها و مناطق جهان نیز بودند. در ادامه طی سالهای بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، جهان سرمایهداری به رهبری آمریکا مسروراز پیروزی خود در برابر بلوک شرق، خواستار استقرار نظامهای دموکراتیک در در مناطق مختلف جهان از جمله منطقه غرب آسیا شدند که برآیند آن را میتوان در جریان حمله ایالات متحده آمریکا به افغانستان (2001) و عراق (2003) و ماخله در امور دیگر کشورهای خاورمیانه در سالهای بعد از ۲۰۱۱ مشاهده کرد.
اما اکنون با گذشت بیش از سه دهه از پایان جنگ سرد، برای همگان این مسئله نمایان شده است که جهان غرب در طرح مفاهیم حقوق بشری و دفاع از ارزشهای انسانی و دموکراسی عملکردی سوگیرانه و معیارهایی دوگانه داشته است بدین معنی که دموکراسی و حقوق بشر اساساً ابزاری برای ترویج سلطه و دسترسی آنها به منابع و منافع مورد خواست خود در دیگر کشورها بوده است. در هر لحظه و مکانی که منافع آنها ایجاد کرده باشد، غربیها فیگور حقوق بشری را اتخاذ کردهاند اما در هر مقطعی که منافع آنها ایجاد نکند مفهوم حقوق بشر را اساساً نادیده حتی وارونه جلوه میدهند. به عبارت دقیقتر، کشورهای غربی در یک مسئله مشخص روایت وارونهای را از حقوق بشر ارائه میدهند که نماد بارز آن را میتوان در موضوع حقوق کودکان در کشور یمن مشاهده کرد.
در شرایطی که عربستان سعودی و دیگر کشورهای همراه آن در سالهای بعد از ۲۰۱۵ انواع جنایات را در حق کودکان زنان و کلیت جامعه ی من انجام داده اند شاهد هستیم که نام انصارالله از سوی سازمان ملل، در فهرست ناقضان حقوق کودکان قرار میگیرد اما طنز ماجرا این است که اشارهای به نام عربستان نمیشود. این امر نشانگر آن است که در روایت غربیها و نهادهای برساخته سیستم لیبرال دموکراسی وابسته به آنها به گونهای عجیب، جایگاه ظالم و مظلوم تغییر پیدا کرده است.
تردیدی نیست که عدم قرار دادن نام کشور متجاوز به یمن، یعنی عربستان سعودی در فهرست ناقضان حقوق کودک بیش از هر چیز ناشی از آن روابط مالی و نظامی گسترده رهبران ریاض با کشورهای غربی است. در پنج سال پیش از آغاز جنگ یمن، حجم انتقال سلاح آمریکا به عربستان سعودی سه میلیارد دلار بود؛ این رقم در سالهای 2015 تا 2020 با موافقت آمریکا برای فروش سلاح به ارزش 64.1 میلیارد دلار، به میانگین سالانه 10.7 میلیارد دلار رسید. در این مدت فروش سلاح به دیگر مشارکتکنندگان در این جنگ همچون امارات متحده عربی نیز به شدت افزایش یافت. همچنین طبق اعلام اندیشکده مطالعات صلح بینالمللی استکهلم، آمریکا از سال 2015 بزرگترین تأمینکننده تجهیزات نظامی عربستان بوده و 73 درصد واردات سلاحهای این کشور را به خود اختصاص داده است.
در سطحی دیگر، پیرامون سکوت و عدم محکوم کردن نقض حقوق کودکان در یمن میتوان جایگاه ژئوپلیتیکی این کشور را بسیار مهم مورد تلقی قرار داد. امروزه حقوق بشر اساسا مولفهای است که بیشتر در قاموس اخلاق سیاسی و قواعد بینالمللی برای دفاع از کرامت و حقوق انسانی مطرح شده است اما اکنون در نظام آنارشیک بینالملل، شاهد هستیم که غربیها بر خلاف شعارها و ادعاهای لیبرالی خود، استانداردهایی دوگانه و حتی چندگانه را در تعریف حقوق بشر دارند. در هر مکان و زمانی که منافع آنها اقتضا کند، مساله حقوق بشر برجسته خواهد شد و حتی از آن به عنوان عاملی برای حمله مشروع به رقبا بهره گرفته میشود. اکنون، حمایت آمریکا و اروپاییها از جنابات عربستان سعودی در یمن خط بطلانی بر تمامی دعاوی حقوق بشری غرب بویژه ادعای همکاری با کشورهای اسلامی است. در واقع، اکنون این منافع ژئوپلیتیکی و سیاسی است که بر اخلاق سیاسی و ادعاهای حقوق بشری غلبه پیدا کرده است.
در مسیر وارونه جلوه دادن حقایق نیز بدون تردید رسانههای غربی نقشی غیر قابل انکار را ایفا کردهاند. در واقع، رسانهها در جهان جدید مهمترین ابزارهای حقیقتساز نیز هستند و در تحولات انقلابی غرب آسیا و شمال آفریقا در سالهای بعد از 2011 نیز به وضوح شاهد کارکرد دوگانه و موضعگیری سوگیرانه آنها بودیم. برای نمونه بحرانی همانند لیبی به دلیل منافع سیاسی و ژئوپلیتیکی ویژه از سوی غربیها مورد توجه قرار گرفته اما بحران یمن که یکی از بزرگترین فجایع انسانی قرن جید در ان رخ داد، در بایکوت خبری و نادیدهانگاری قرار گرفت.
در حقیقت، در ارتباط با جنابات غیرانسانی عربستانیها علیه کودکان یمنی نیز شاهد تداوم همین استاندارد دوگانه رسانههای غربی هستیم. به گونهای که در عمل این رسانههای مختلف آمریکایی و اروپایی همچون بیبیسی، فاکسنیوز، سیانان، گاردین، فرانتس 24 و... هستند که بحران در یمن را به صورت وارونه مورد پوشش قرار میدادند. واقعیت امر این است که اگرحمایتهای رسانهای و اطلاعاتی غرب نباشد عربستان سعودی جرات دست بردن به اقدامات جنایتکارانه علیه کودکان و شهروندان یمنی را نداشت.