نفتالی بنت و تیم نظامی و امنیتی کابینه او راهبرد «منازعه سیاسی» در تقابل با «منازعه سیاسی» را در پیش گرفتهاند. بدین معنا که رژیم صهیوینستی برای گذار و حل بحران و منازعه سیاسی در داخل نیازمند خلق یک منازعه سیاسی جدید است تا از این طریق در نگاه اول، کانون توجهات را از موضوع بحران در داخل به سوی منازعه در مرزهای خارجی منحرف کند و سپس جایگاه خود را در داخل، تقویت نماید
الوقت – طی روزهای اخیر حملات توپخانهای رژیم صهیونیستی به مناطقی در جنوب لبنان بار دیگر بحران در سرزمینهای اشغالی را در کانون توجهات قرار داده است. رژیم صهیونیستی در 5 آگوست 2021 (14 مرداد 1400) طی چند حمله هوایی مناطق باز (زمینهای خالی) «الجرمق» و «الشواکیر» را مورد اصابت قرار دادند. در پاسخ به این حملات یگانهای شهید "علی محسن کامل" و شهید "محمد قاسم طحان" در مقاومت اسلامی لبنان در روز بعد از این حملات 6 آگوست / 15 مرداد، مناطق باز اطراف پایگاههای صهیونیستی در مزارع شبعا را با دهها راکت ۱۲۲ میلیمتری هدف گرفتند.
در ادامه این روند، بنابر بیانیه دولت لبنان، مجددا رژیم صهیونیستی امروز (6 آگوست / 15 تیر) در ساعت ۱۱:۳۰ (به وقت محلی) شروع به شلیک توپخانهای به سمت لبنان کرد که ۱۰ گلوله به حوالی شهر «السدانه» و ۳۰ گلوله به اطراف شهرهای «بسطره» و «کفرشوبا» اصابت کرد. این اقدام که منجر به آتشسوزی شد پس از شلیک چندین راکت از اراضی لبنانی به سمت بخشهای اشغالی «مزارع شبعا» انجام شد. همچنین، «حسان دیاب» نخستوزیر دولت پیشبرد امور لبنان سازمان ملل را به اعمال فشار به رژیم صهیونیستی و ملزم کردن این رژیم به قطعنامه ۱۷۰۱ و نیز توقف تجاوز به حاکمیت لبنان فراخواند. با این اوصاف، اکنون مساله قابل توجه این است که رژیم صهیونیستی از جملات توپخانهای اخیر خود به نواحی مرزی لبنان چه اهدافی دارد؟ قبل از پرداختن به این پرسش کلیدی، در ابتدا ضروری به نظر میرسد که به اختصار اختلافات مرزی لبنان با رژیم صهیونیستی مورد اشاره قرار بگیرد.
اختلاف مرزی لبنان و رژیم صهیونیستی
اختلافات مرزی لبنان با رژیم صهیونیستی شامل اختلافات دریایی و ارضی میشود. لبنان با فلسطین اشغالی 79 کیلومتر مرز زمینی دارد و از 2000 تا کنون صهیونیستها به دنبال عقب نشيني و فرار از لبنان، سه منطقه «مزارع شبعا»، «بلندي هاي كفرشوبا» و روستاي «غجر» را در اشغال خود نگه داشته است. در این مناطق همواره اقدامات تحریک آمیزی انجام میدهد. آخرین مورد آن در سال 1396 رژیم صهونیسیتی سعی نمود در نقاط «راس الناقوره» تا روستای «علما الشعب» و روستای «عدیسه» تا «كفركلا» دیوار نصب کند که منجر به تخریب بخشی زمینهای کشاورزی لبنان میشد.
اختلاف دریایی طرفین نیز در قسمت جنوب غربی منطقه انحصاری اقتصادی لبنان است.در سال 1995 لبنان کنواسیون حقوق دریاها را امضا نمود اما رژیم صهیونیستی هنوز به این کنوانسیون نپیوسته است. اگر تل آویو این کنوانسیون را میپذیرفت اختلاف در منطقه انحصاری اقتصادی از طریق رویه های بین المللی در مورد فلات قاره و منطقه انحصاری اقتصادی حل میشد بنابراین نقش سازمان ملل برای حل این مساله محدود می شود و مرزها باید از رویه های چندجانبه دیگری تعیین شود. با توجه به اینکه قبرس نیز در بخش دیگری از ساحل قرار گرفته در سال 2007 با لبنان توافق نامهای در خصوص تعیین منطقه انحصاری دو کشور ایجاد نمودند اما چون قسمت های جنوبی آن مبهم بود لبنان آن را نپذیرفت. در سال 2009 کیمته وزیران لبنان موارد مبهم را رفع و 23 منطقه را مشخص نمود و مرزهای منطقه اقتصادی با لبنان و قبرس را به سازمان ملل ارسال نمود. در سال 2011 اسرائیل منطقه انحصاری اقتصادی خود را نه براساس آخرین توافق لبنان با قبرس که براساس توافق ناقص 2007 که لبنان آن را نپذیرفته بود، ترسیم کرد و موجب بروز اختلافات شد. این منطقه 17 کیلومتر وارد منطقه اقتصادی متعلق به لبنان میشود که در نتیجه مثلثی را بهوجود می آورد که در مساحت کل 850 کیلومتر بین طرفین اختلاف ایجاد میکند؛ این قسمت در نقشه لبنان بلوک 9 نام دارد.
اهداف رژیم صهیونیستی از ایجاد تنش مرزی با لبنان
در تحلیل و بازخوانی اهداف رژیم صهیونیستی از حمله توپخانهای به نواحی مرزی لبنان در ابتدای امر میتوان به تلاش این رژیم برای بر هم زدن ثبات سیاسی و امنیتی در این کشور اشاره کرد. در چند وقت اخیر، پس از برگزیده شدن نجیب میقاتی به عنوان مامور تشکیل کابینه جدید حکومت، به نظر میرسد لبنان در مسیر گذار به ثبات سیاسی قرار گرفته است و غالب ناظران سیاسی برای باور هستند که میقاتی با تشکیل کابینه جدید میتواند راهگشای گذار این کشور از تعلیق سیاسی چند سال گذشته باشد. علاوه براین در عرصه تحولات جدید امکان سازش میان حزب الله لبنان با میقاتی نیز محتمل است و در صورت تشکیل کابینه جدید، احتمالا کمکهای مالی تعیین شده در نشست پاریس به بیروت اعطا خواهد شد. در نتیجه امر رژیم صهیونیستی در پی آن است که با حملات جدید خود و بحران آفرینی در نواحی مرزی از یک سو، بحران داخلی در این کشور را تشدید و مانع نزدیکی حزب الله با نخستوزیر مکلف شود و از سوی دیگر، این رژیم با ممانعت در تشکیل دولت جدید، مسیر اعطای کمکهای بینالمللی به بیروت را مسدود کند.
در سطح دوم، رژیم صهیونیستی در چند ماه گذشته علیرغم انتخاب نفتالی بنت به عنوان نخستوزیر، با بحران سیاسی بزرگ در سطح داخلی مواجه بوده است. واقعیت امر این است که انتخاب بنت پس از چهار دوره برگزاری انتخابات پارلمانی در طول دو سال بود و رایهای کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) برای تشکیل دولت جدید در وضعیتی بسیار لرزان و تنها با اختلاف یک رای بوده است. علاوه براین، این رژیم در جریان جنگ 11 روزه در غزه شکست ملموسی را متحمل شد و سیاستهای این رژیم در مواجهه با جمهوری اسلامی ایران، با اذعان صریح رسانه و نیز مقامهای سیاسی این رژیم با شکست بزرگ مواجه شده است.
در چنین شرایطی است که میتوان تاکید داشت که نفتالی بنت و تیم نظامی و امنیتی کابینه او راهبرد «منازعه سیاسی» در تقابل با «منازعه سیاسی» را در پیش گرفتهاند. بدین معنا که رژیم صهیوینستی برای گذار و حل بحران و منازعه سیاسی در داخل نیازمند خلق یک منازعه سیاسی جدید است تا از این طریق در نگاه اول، کانون توجهات را از موضوع بحران در داخل به سوی منازعه در مرزهای خارجی منحرف کند و سپس جایگاه خود را در داخل، تقویت نماید. در مجموع میتوان اظهار داشت که بنت با توجه به متحمل شدن سیاستهای دولت نتانیاهو در جنگ غزه و مواجهه با گروهها مقاومت، این بار مرزهای لبنان را مورد آزمون قرار داده است.
نیروهای مقاومت آمادهتر از همیشه برای مقابله با تحرکات رژیم صهیونیستی
در وضعیت کنونی ارتش لبنان با وضعیت از ضعف و عدم ثبات قابل توجه مواجه است. از یک سو، در فضای داخلی به دلیل منازعات سیاسی، تمرکز بر تقویت ارتش طی چند سال گذشته در حاشیه قرار گرفته و از سوی دیگر، بخش بزرگی از کمکهای خارجی به اقتصاد و ارتش لبنان رد چند سال اخیر قطع شده است. در چنین شرایطی ظواهر امر نشانگر آن است که عملا لبنان زا توانایی چندانی برای مقابله با حملات متجاوزانه رژیم اشغالگر قدس برخوردار نیست اما واقعیت امر این است که همانگونه که تاریخ برای همگان بازگو میکند، این همواره نیروهای حزب الله و جریان مقاومت بودهاند که در برابر رژیم صهیونیستی مقاومت کرده و نه ارتش لبنان.
هر چند در گذشته نیز حملات رژیم صهیونیستی به لبنان با مقاومت حزب الله با شکست مواجه شده اما وضعیت جدید بسیار متفاوتتر از گذشته خواهد بود. در سال 2006 طی جنگ 33 روزه رژیم صهیونیستی با حزب الله این رژیم با سرافکندگی بزرگ، از مرزها لبنان عقبنشینی کرد. با این وجود شرایط جدید بسیار متفاوتتر از گذشته است. در وضعیت کنوین نیروهای مقاومت از نظر موشکی و توان تهاجمی بسیار قدرتمندتر از 15 سال گذشته هستند و طی جنگ اخیر عزه به وضوح نشان دادند که توانایی وارد کردن ضربات بزرگ را به این رژیم دارند. لذا جنگ افروزی جدید رژیم صهیونیستی را میتوان فاقد هر نوع دستاورد و از هم اکنون محکوم به شکست مورد ارزیابی قرار داد.